کودک ولی برای همیشه به خواب رفت
وقتی که دید قصه بابا به «سر» رسید...
🏴شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹ابراز ارادت معنادار طلافروشان یک پاساژ در مشهد مقدس به ساحت حضرت رقیه(س)
▪️به احترام حضرت رقیه(س) امروز دراین مجتمع گوشواره عرضه نمیگردد
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#فنجانےچاےباخدا #قسمت_75 پروین با معصومیتی خاص در حالیکه کمپوت را روی میز میگذاشت، اشک چشمانش را پ
#فنجانےچاےباخدا
#قسمت_76
لبخند زد (هر وقت امر کنید، میام براتون میخوونم.)
ناگهان انگار چیزی به ذهنش رسیده باشد به سمت داشبورد ماشین اش رفت و چیزی را از آن درآورد (تو این فلش، تلاوت چندتا از بهترین قاریهای جهان هست. اینم پیشتون بمونه تا هر وقت دلتون خواست گوش کنید.)
فلش را روی کتابها گذاشت و به طرفم گرفت.
بغض گلویم را فشرد. این فلش یعنی دیگر به ملاقاتم نمیآمد؟؟
من بهترین تلاوتهایِ دنیا را نمیخواستم، گوشهایم فقط طالب یک صدا بود..
کتابها و فلش را بدونِ تشکر و یا گفتن کلمه ایی حرف، گرفتم و به خانه رفتم.
دلم چیزی فراتر از بغض و غم گرفته بود.
به سراغ مادر رفتم.. ماتِ جانمازش گوشه ایی از اتاق، چمپاتمه زده بود.
ناخواسته بغلش کردم.. بوسیدم.. بوییدم.. فرصت کم بود. کاش زودتر دخترانه هایم را خرجش میکردم.
و او انگار در این عالم نبود.. نه لبخندی.. نه اخمی.. هیچ.. هیچه هیچ..
سرخورده و ماتم زده به تاقم کوچ کردم.
کتابهایِ حسام روی میز بود.
ترجمه ایی انگلیسی و آلمانی از نقش زن در اسلام.. نهج البلاغه و امام علی..
لبخند رویِ لبهایم نشست.
حالا دلیل سوالش مبنی بر ناراحت شدم را میفهمیدم.
دادن کتابی از علی به دختری سنی زاده مثل من.. چهره ی برزخی پدر در مقابل چشمانم زنده شد..
کجا بود که ببیند تنفراتش، وجب به وجبِ زندگیش را با طعمی شیرین پر کرده بودند و من .. سارای بی دین.. دخترِ سنی زاده.. عاشق همین تنفرات شده بودم.
هر چه که پدر از آن بد میگفت، یقینا چیزی جز خوبی نبود..
فلش را در دستانم فشردم..
این به چه کارم میآمد؟؟
منی که قرآن را با صدایِ امیرمهدیِ فاطمه خانم دوست داشتم...
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
۲ متر پسر دادم
۲ کیلو استخوان گرفتم!!
مرا از تحریم میترسانید....!؟
#ما_ملت_شهادتیم
#باولایت_تاشهادت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰مداحی شهید بابائی
از ساختمان عملیات که آمدیم بیرون، راننده اش را فرستاد تا بقیه را برساند. وقتی دسته عزاداری را از دور دید که متشکل از کادر و پرسنل نیروی هوائی بودند، نشست زمین. پوتین هایش را در آورده، آنها را به هم گره زد و به گردنش انداخت. آن روز حُرّی شده بود برای خودش.
صدای نوحه اش که از میان جمعیت بلند شد، دسته عزاداری حرکت کرد به سمت مسجد پایگاه.
🗣راوی: سرهنگ خلبان فضل الله نیا
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
خواهرانہ/💛
بانوے من؛🌸
جنگ تفنگها وتانڪها
سالهاست تمام شدہ 🍁
ولے ✨
وصیت شهدا بہ #حجاب🌸
وچفیہ رهبرے💓
داد مے زند ڪہ مبارزہ هنوز ادامہ دارد...
بانو اسلحہ ات را زمین نگذار✊🏻
#حجاب_فاطمی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
18.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آخرین بوسه دختر شهید "محمد جعفر حسینی" بر صورت پدر در معراج شهدا
❤️بابا جات اینجاست❤️
⚫️انتشار مجدد به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تمام دنیا علیه ما بسیج شدن
🔻 وزیر اطلاعات فرانسه در زمان جنگ میگفت چند تا از این نوجووناشونو بگیرید من ببینم اینا چه تفکری دارن...
🔺 این چه عقیده و ایمانی بود که جلوی کل دنیا ایستاد؟
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اذان ابراهیم هادی.mp3
5.58M
اذان شهید ابراهیم هادی
🍃🌹@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌷🕊
سردار رشید اسلام شهید #عبدالحسینقنبری :
🔸اگر ڪوتاهے ڪنیم، نمے توانیم جواب خون شہدا را بدهیم.
#روزتون_شهدایی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🏴 ۱۵ روز تا اربعین
🕊 شهید علیمردان آزادبخت:
اگر راه کربلا باز شد و به کربلا رفتید و ما در جمعتان نبودیم؛ بهجای رزمندگان ِ شهید صدا بزنید ای حسین ِ شهید؛ شهدای ما بهعشق آزادی کربلایت آمدند.
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi