eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بر میم محمد و جمالش صلوات بر عین علی و ذوالفقارش صلوات بر دسته گل شاخه طوبی زهرا قائم به محمد وكمالش صلوات اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور✨ وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ واى بر هر عيب جوى طعنه زن. سوره مبارکه همزه | ۱ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌺با یاحسین عشق و ڪلام آفریده اند 🌼هر روز را براے سلام آفریده اند 🌸وقتے ڪه شاه ڪشور دلها شدے حسین مارا به افتخارغـلام آفریده اند 🌤 صبحتون حسینی🌤 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
انّی وُلدت لکی أحبّک...  زاده شدم تا تو را دوست بدارم. یا ابا صالح المهدی ادرکنی 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
طلایی ترین روزها ارزانی نگاه مهربانتون وهزارگل یاس پیشکش قلب با صفاتون ســـ❄️ــلام مهربونا با آرزوی روزی پر انرژی برای شما عزیزان🌨 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح یعنی لب هر پنجره‌ی رو به زمان تو بتابی و به مـن خنده تعارف بکنی 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
ﻗﺒﻞ از ﺷﻬﺎدتش در ﻣﺤﻞ اﺳﺘﻘﺮار ﻟﺸﻜﺮ5 ﻧﺼﺮ ﮔﻔﺖ: اﮔﺮ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﻗﻄﻊ ﺷﻮد ﺑﺎ دﺳﺘﻬﺎﻳﻢ و اﮔﺮ دﺳﺘﻬﺎﻳﻢ قطعﺷﻮد ﺑﺎ ﺧﻮﻧﻢ بہ ڪرﺑﻼ ﺧﻮاﻫﻢ رﻓﺖ. در ڪربلای 5 کربلایی شد ... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
‌شهـــید‌ احمد کاظمی: کاری کنید که وقتی کسی شما را ملاقات میکند احساس کند که یک ‌شهـــید را ملاقات کرده است. همه ی حرف همین است، چیزی که اگر مؤمن باشد به هیچ موعظه‌ اخلاقی‌ ای نیاز ندارد... همینقدر امن و آرام همینقدر صبور همینقدر دلنشین همینقدر بنده‌‌ی خوب خدا... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
‏خداوندا! در این بَرهوتِ عاطفه، هرکه را تَتَمه دلی برای مهر وَرزیدن هست، گرامی بِدار و سَرش را به سنگِ جفا آشنا مَکُن. 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
┄┅══✼🌷✼══┅┄ 🖤 شهید_محمود_کاوه 💢یک روز دختر بی حجابی آمد توی مغازه. خانواده اش از آن شاه دوست های درجه یک بودند. محمود گفت: ما با شما معامله نمی کنیم، پرسید: چرا؟ گفت: چون پول شما خیر و برکت نداره. دختر با عصبانیت، با حالت تهدید گفت: حسابت رو می رسم ها!.🤣🤣 محمود هم خیلی محکم و با جسارت گفت: هر غلطی می خواهی بکنی، بکن.😁😎 ⚡تمام آن روز نگران بودیم که نکند مامورهای کلانتری بیایند محمود را ببرند؛ آخر شب دیدیم در می زنند. همان دختر بود، منتهی با پدرش. خودشان را طلبکار می دانستند! محمود گفت: ما اختیار مالمان را داریم، نمی‌خواهیم بفروشیم. حرفش تمام نشده بود که دختر با یک سیلی زد توی گوش محمود.😐😒خواست جواب گستاخی او را بدهد که پدرم نگذاشت؛ آخر اگر پای مامورین به آن جا باز می‌شد، برایمان خیلی گران تمام میشد؛ توی خانه نوار، اعلامیه و رساله امام داشتیم. بعد از این موضوع محمود هیچ وقت به آن ها جنس نفروخت 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 #قسمت_سوم 💞هفده ساله بودم . دوران تغ
💔 زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸 آدم به طور طبيعي در سن جواني دنبال تنوع است ، ولي ما مي خواستيم با فدا كردن اين چيزها به چيزهاي بهتر و متعالي تري برسيم . نه من ، اكثر جوان ها داشتند اين طوري مي شدند . يك روز كه كلاسمان تمام شد گفتند: " زود خودتان را برسانيد خانه . امشب خاموشي است . " جنگ شروع شده بود . عراق آمده بود و خرمشهر را گرفته بود . جنگ كه شروع شد نوع فعاليتهاي حزب هم عوض شد . كلاس هاي آموزش اسلحه و امداد گيري گذاشتند . اسلحه مي آوردند و باز و بسته كردنش را نشانمان مي دادند . فكر مي كرديم اگر جنگ بخواهد به شهرهاي ديگر هم بكشد بايد بلد باشيم تير اندازي كنيم . بعد از مدتي هم ، ساختمان حزب شد تداركات پشت جهبه . آن كلاس هاي سابق كم رنگ تر شدند و جايش را خياطي و بافتني براي رزمندگان گرفت و حزب براي من تمام شد . آن روزها به خوابم هم نمي آمد كه اين حزب ها رفتن ها آخرش به ازدواج و آشنايي با او بكشد . ادامه دارد... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi