🚨غلط کردم که گناه کردم!
حاج حسین یکتا: وقتی سنگی رو میندازی داخل دریا مثل #دل_بستن به دنیاست، ولی وقتی میخوای سنگ رو از ته دریا در بیاری مثل #دل_کندن از دنیاست.
بچهها! یه جوری زندگی کنید که دمِ آخری به غلط کردن نیفتید. من توی جبهه وقتی شب عملیات تیر خوردم و لحظات آخرم رو داشتم میدیدم، چنان دست و پا میزدم که زمین از جون کندنِ من مثل چاله شده بود و اونجا فقط یه چیزی به خدا میگفتم؛ از ته دلم فریاد میزدم که: خدایا غلط کردم که گناه کردم!
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
مــن براے شهــادت اصــرار نمےڪنم.
آنقـدر ڪـــار مےڪنـم
ڪہ لایـق شهـــادت شـوم ...
و خــدا من را بخـــرد.
#شهید_مرتضے_حسین_پور
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
به دلِ خسته بگویید
خداوندی هست ...
شبتون بخیر🌙
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
خدای من
میان این همه چشم
نگاه تو تنها نگاهی ست
که ما را از هر
نگهبان و محافظی
بی نیاز می کنـد
نگاهت را برای تمام
لحظات خواهانیم
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
#یک حبه نور ✨
إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ
ما هر چيز را به اندازه آفريدهايم.
🔸سوره قمر ایه۴۹
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
بی تو هر روز مارا ماهی
و
هر شب سالی ست
شب چنین،
روز چنان،
آه!
چه مشکل حالی ست!
#هلالی_جغتایی
#اللهم عجل لولیک الفرج 🍃
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌿
درود بر شما دوستان
طراوت و شادی صبح
نثار قلب مهربانتان
گوارای وجودتان
مستدام و سلامت باد
شاد و سرفراز، میان جمع
عزیزانتان در این صبح زیبا
برقرار باشید
صبحتون بخیر و شادی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴 گاهی باید گفت خدایا، من کوچیکتم،
فدا سرت که به حاجتم نمیرسم،
هر چی خودت میپسندی،
من تسلیمِ تسلیمم! ✋❤
الکی نمیگماااااا قربونت برم
حرفِ رایگان نمیزنم جون خودم 😁
🔴 هررررچی خودت حال میکنی بهم بده،
من کی باشم برا تو تعیین تکلیف کنم؟
خودتو عشقه! ❤
اگه تو میگی از فلان رزق محروم باشم، چشم ✋❤
شکایتی ندارم
مخلصتم خدایا ❤
از ته قلبم راضیام به هر وضعیتی که تو برام میپسندی 🌷
💞 آقام امام حسن مجتبی علیه السلام:
🌺 كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى #خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
📕 كافى، ج 2، ص 62
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
انصاف یعنی
اگه روزهای سخت رسید
روزهای خوب زندگیت یادت بمونه
انصاف یعنی
بدونی خدای روزهای سخت
همون خدای روزهای خوبه
منصف باشیم...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی
اذان ابراهیم هادی.mp3
زمان:
حجم:
5.58M
اذان شهید ابراهیم هادی
🍃🌹@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
✅ نفس خدایی
اگر نفس خود را خدایی کنیم، خدا کاری می کند، که به جای تیربار و رگبار، فقط صدایت، صدای اذانت، نفس را در گلوی دشمن حبس کند و آنان را تسلیم کند..
🌹درست مثل ابراهیم...
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهل و سوم : زیارت ✔️ راوی : جبار ستوده ، مهدی فریدوند 🔸سال اول جنگ بود
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت چهل و چهارم : نارنجک
🔸قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگي بهتر، بين فرماندهان سپاه و ارتش جلسه اي در محل گروه اندرزگو برگزار شد.
من و ابراهيم و سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشتند. تعدادي از بچه ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامي بودند.
🔸اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق يك نارنجك به داخل پرت شد!
دقيقاً وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پريد. همينطور كه كنار اتاق نشسته بودم سرم را در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم! براي لحظاتي نَفس در سينه ام حبس شد! بقيه هم مانند من، هر يك به گوشه اي خزيدند.
لحظات به سختي ميگذشت، اما صداي انفجار نيامد! خيلي آرام چشمانم را باز كردم. از لابه لاي دستانم به وسط اتاق نگاه كردم.
🔸صحنه اي كه ميديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روي سرم برداشتم.
سرم را بالا آوردم و با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...!
بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند. همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند.
صحنه بسيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود!
🔸در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين نارنجك آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق!
ابراهيم از روي نارنجك بلند شد، در حالي كه تا آن موقع كه سال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود.
گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد.
بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها ميچرخيد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi