eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺خانواده‌داری به سبک مدافعان حرم 👈 فرمانده دلتنگ خانواده‌اش بود؛ می‌گفت زن و بچه‌ام نزدیکم هستند ولی نمی‌توانم ببینمشان. فردا صبح انگار نه انگار که شب قبل این همه دلتنگی می‌کرد، حاج عمار حالا یک فرمانده میدان بود و به همه روحیه می‌داد 🔰 🔰 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 📸پایان فراق ۳۸ ساله مادر _۲۵ دی۹۹ پیکر مطهر "شهید ناصر صدقی" از شهدای دوران دفاع مقدس، پس از ۳۸ سال با تلاش گروه‌های تفحص شهدا کشف و شناسایی گردید پناه لرزش دستان من کجایی تو؟ تب و تابم ، توان من، کجایی تو؟ کجای حادثه گم شد پلاک زیبایت؟ شهید بی سر و پیکر و استخوان من کجایی تو؟ صبوری دل مادران چشم انتظار 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
872.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندا ندا عباس بکوشی بابا بگذارید فقط صحنه محشر برسد چادر مادر ما کار خودش را بلد است... 🌺 • . ‏ 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_بیست_و_هشتم بیشتر گوش تیز میکنم ، صدا از داخل قبر است بیشتر از انچه بترسم
💔 بیشتر از این گفت و گو را به صلاح نمی دانم ، تشکری می پرانم و می روم که از نماز و عبادت دست جمعی جا نمانم... یک هفته ای از اردوی راهیان نور هم گذشته و هنوز جایی مناسبی پیدا نکرده ام ، عمو اصرار دارد کنارش بمانم ... می گوید: تازه از خانه شان از سوت و کوری در آمده و اگر بمانم لطف کرده ام و منتے نیست ... حرف هایش برعکس ادم های اطرافم بوی دورویی نمی دهد و از صدق دل بر میخیزد ، برای همین است که تا الان در خانه شان مانده ام... عمو برایم پدری می کند ، بی منت و حتی طوری رفتار می کند که گویا بدهکار من است ... شرمنده شان هستم و بیشتر از قبل در پی یافتن جایی مناسب برای اقامت.... شروع سال تحصیلی مصادف است با محرم و چه تصادفی ! برای کسی که سال ها در محیطی غیر مذهبی زندگی کرده ، خو گرفتن با محیط حوزه و آدمهایش سخت است اما خیلی شیرین است... اصلا سبک عزاداری های محرم آنها با من فرق دارد ، من نهایتا یک شب از ده شب را می توانستم در روضه شرکت کنم... در شب های محرم اتاق خودم را هیئت می کردم ، گاهی هم میشد که دسته ای از خیابان کنار خانه رد شود و صدایش را بشونم ... گرچه حتی از اطراف خانه مجلل ما ، صدای عزاداری هم سخت شنیده می شود ، روضه و مجالس امام حسین (ع) را در فیلم ها دیده بودم .... اما قرار گرفتن در فضایش طعم دیگری دارد که امسال آن را می چشم.... ادامه دارد... نویسنده: خانم فاطمه شکیبا 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_بیست_و_نهم بیشتر از این گفت و گو را به صلاح نمی دانم ، تشکری می پرانم و
💔 دوستانی اینجا پیده کرده ام که به راحتی چادر سرشان می کنند ، در مراسم های مذهبی مثل شب قدر و نیمه شعبان و.... شرکت می کنند... مسجد و هیئت می روند و حتی نذری می پزند و سفره برای ائمه می اندازند .... چیزی که من در رویاهام نمی دیدم! گاه وقتی از فضای مذهبی و ارتباطات سالم و صمیمی شان می گویند ، باورم نمی شود.... آنها هم البته باور نمی کنند خانواده ای به دخترش اجازه گشتن در چهار باغ را بدهد ولی نگذارد هیئت برود .... تازه الان فهمیدم که دوستانم در این فضای قشنگ بزرگ شده اند ، حالت بی نیازی و غنای خاصی دارند ، طوری که حسرت مرا نمی خورند ! چیزی که بر تربیت آنها حاکم بوده ،آموزش و صمیمیت در کنار آزادی و اختیار بوده نه آزادی مطلق.... محله ای قدیمی است با بافت مذهبی ، حوالی احمد آباد ، اینجا ها خیلی نیامده ام . به سر یکی از کوچه ها که می رسیم ، عمو پیاده امان می کند و خودش می رود از در مردانه وارد شود.... دنبال زن عمو که راه را بلد است راه می افتم ، شب سوم محرم است و روضه یکی از دوستان عمو دعوتیم.... کوچه را از همان اول پر از پرچم کرده اند ، پرچم های سرخ ، سبز ، سیاه ... علم های بلند و نقاشی عصر عاشورای استاد فرشچیان... بوی اسفند می آید ، مردم با لباس مشکی در رفت و آمدند و چند بچه مشغول بازی.... حال و هوای غریب اینجا حالم را عاشورایی می کند ، حالی که هیچ وقت در هیئت های تک نفره ام تجربه نکرده بودم .... همه طرف پر است از پرچم های یاحسین شهید (ع) یاقمر بنی هاشم (ع) "یازینب" (س)... به خانه ای می رسیم که صدای سخنران از آنجا می آید ، سر در و همه جا خانه پر از پرچم است ، در خانه باز است و می آیند و می روند.... زن عمو جلو تر از من وارد می شود ، خانم ها از در در پشت خانه و مردها از حیاط ، در آستانه در خانم حدودا چهل یا پنجاه ساله ای به استقبالمان می آید... ادامه دارد... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
༻﷽༺ ❤️ دوباره روضہ ے زهرا و غربٺ حیدر بیا و روضہ بخوان بزم مرثیہ خوانیسٺ خدا زیاد ڪند اشڪ چشم هاے مرا چرا که فاطمیّہ روضہ‌هایش طوفانیسٺ 🏴 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
برانشستن‌پای‌سفره‌ی‌روضه برنامه‌ی‌روزانه‌داشت.📝 گاهی‌میدیدم‌که‌هندزفری توی‌گوشش‌گذاشته‌وداره های‌های‌گریه‌می‌کنه...😭 حتی‌اگردوساعت‌قبل‌ازنماز صبح‌هم‌ازجبهه‌یابیرون‌میومد بازیک‌ساعت‌قبل‌نمازصبح‌بیدار میشدنشسته‌هم‌که‌شده‌بودنماز شبش‌رومیخوندوآروم‌آروم گریه‌میکرد...🌱 اونقدرتوسجده‌گریه‌میکردنگاه میکردی‌میدیدی‌کنارش‌کلی‌ دستمال‌ریخته‌وجوابگوی اشکهاش‌نبود...🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 قبل از شهادتش بارها به من گفته بود : من که شهید شدم ، مرا باید از روی پا بشناسید من دوست دارم مثلِ امام حسین (ع) شهید شوم . همان طور هم شهید شد که گفته بود... ✍ به نقل از : همسر ❤️ ۴۱ثارالله_کرمان ۵_شلمچه 🥀 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از شهیدان بطلب آنچه تمنا داری.... هر جمعه، یک ❤️😍 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱ویژه 📌 مِهر مادری ▪️ایام شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تسلیت باد 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi