eitaa logo
شهیدبهنام.مکتب الزهرا(س)
105 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
ماعشق را پشت دراین خانه دیده ایم، زهرا در آتش بود... علی داشت میسوخت... ارتباط با ادمینشون / z_amr213@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۴ دانش آموز به مدرسه نیامدند 🎥ببینید | اگر بغل دستی شما دیگر به مدرسه نمی‌آمد چه حسی پیدا می‌کردید؟ پاسخ‌ها به این پرسش را ببینید. کاری از حوزه هنری | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هواپیمای اکراین حادثه کرمان این دو حادثه بدترین و غمبارترین اتفاقات عمرم بود. الان چهارمین سالگرد هواپیمای اکراینی است و هنوز یک هفته از حادثه کرمان نمیگذرد. ما از همون اول که خبر هواپیمارو شنیدیم ناراحت بودیم ولی برخی وقتی علت رو فهمیدن تازه یادشون افتاد باید عزادار باشن. دید آدم ها به هموطنانشون یکی نیست ظاهرا چهارمین سالگرد حادثه هواپیمای اکراینی رو تسلیت میگم همه‌ی اون‌ها هم شهید هستن، چون مظلومانه و در شرایط جنگی پرکشیدن ولی برام عجیبه، عده‌ای بعد از 1460 روز، یعنی چهارمین سالگرد این اتفاق کلی پست و استوری میگذارن ولی برای حادثه کرمان که هنوز یک شش روز ازش نگذشته هیچی نمیگذارن، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده نه تنها تسلیت نمیگن تیکه هم میندازن انگار نه انگار 24 دانش آموز امروز دیگه به مدرسه نرفتن انگار نه انگار دختر دوساله... انگار نه انگار بیش از 60 زن و کودک پرپر شدن اینا هموطنان‌تون نیستن؟ | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
روایتی از همکلاسی های فاطمه نظری که در انفجار کرمان به شهادت رسید فاطمه نظری گروه پنج‌نفره برای یادآوری نماز زده بود... به روایت از خانم عادلی | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 انتخاب 🖥از مانیتور بزرگ بالای مصلا داشتم دختری با گوشواره قلبی را میدیدم. کناری‌ام با دست زد به بازویم. نگاهش کردم پیرزنی حدودا هفتاد ساله بود. روسری مشکی با رگه‌های طلایی به سر داشت. گفت: «مادر چشام خوب نمیبینه... چی نشون میده» 🥺اشک‌هایم را با پشت دست پاک کردم. بریده بریده گفتم: «همون دختر... کاپشن صورتی...» پیرزن پرسید: «میگن یعنی خوب شده؟» برایش توضیح دادم که شهید شده. صورتش از شنیدن حرف‌هام چروکیده تر شد و گفت‌: «آخ... آخ... شهید شد؟ فکر کردم خوب شده، ننه باباش پیدا شده.» با پر روسری چشم‌های کم سویش را پاک کرد و ادامه داد: «کاش رضای منم قاطی ای بچه‌ها شهید میشد.» با تعجب نگاهش کردم. باورم نمیشد این حرف را از یک پیرزن دل نازک بشنوم. پرسیدم: «چطور این حرف رو میزنین؟ مگه بچه تونو دوست ندارین؟» 🍂با کف دست چند بار به سینه اش زد و گفت:«یه پسر سی ساله‌ای داشتم مادر، جوون رعنایی بود. زنبور نیشش زد. من که خبر نداشتم ای بچه حساسیت داره. رگ‌ها سرش پاره شد. بچه تموم کرد. میگم اگر قراره با یه نیش زنبور آدم بره اون دنیا، همون بهتر که شهید میشد.» 📝 راوی: زهرا یعقوبی __________ 📌کانال روایت کرمان، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/revayat_kerman
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 گران قیمت باش 🔺بیان یک مثال زیبا درمورد حفظ پوشش بانوان، از دکتر شاهین فرهنگ 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️🦋♥️ 🎥 دکتر عزیزی، روانشناس در صداوسیما: ❣انقدر حسرت همسران بقیه و زندگیشونو نخورید 🔸این آقایونی که در مهمانی‌ها جنتلمن هستند در خانه زیرپوش سوراخ تنشونه و وقتی از دستشویی میان، دستشان را با پشت شلوارشان خشک می‌کنند!😂