☑️نتانیاهو تنهاتر و منفورتر از همیشه
🔹نتایج یک نظرسنجی که یکی از محققان دانشگاه برایلان در حومه تلآویو انجام داده حاکی است تنها ۴ درصد از یهودیهای اسرائیلی نتانیاهو را منبعی قابل اعتماد برای اطلاعرسانی تلقی میکنند.
🔹در داخل فلسطین اشغالی نیز مخالفان و متحدان سنتی نتانیاهو، هر دو از او خواستهاند بعد از اتمام جنگ فعلی با حماس از سمتش استعفا کند.
✅ کانال خبری#قدس👇
https://eitaa.com/joinchat/232980563C19ce5274b6**
🔰تایید صلاحیت روحانی=کاهش مشارکت| بخش اول
🔸با توجه به کارنامه سیاه دولت تدبیر و امید و شکایت حداقل ۸۰۰ هزار ایرانی از روحانی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس
🔹حسن روحانی این روزها کنشهای انتخاباتیاش را علنیتر از قبل انجام می دهد؛ از تشکیل جلسات انتخاباتی با اعتدالیون و اصلاح طلبان و شاذگوییهای پرحاشیه (با کارکرد انتخاباتی) تا ثبت نام در انتخابات مجلس خبرگان. روحانی همزمان با ثبت نامش در انتخابات خبرگان بیانیه یا به تعبیر بهتر مانیفست انتخاباتی هم منتشر کرد.
🔹تحلیل محتوای بیانیه روحانی نشان می دهد او برای خودش اهداف بلندپروازانه تری را مد نظر دارد؛ شاید به این فکر می کند که بتواند جای مرحوم رفسنجانی را در میان طرفدارانش از طیفهای اصولگرا و اصلاح طلب، پر کند و به نوعی نقطه اتصال و وحدت اعتدالیون، بخشی از اصولگرایان و اصلاح طلبان شود.
🔹روحانی در بیانیه اش می نویسد: «نمیتوانم در این شرایط حساس ملی و منطقهای، کنج عافیت و عزلت را بر میدان انتخاب و رقابت ترجیح دهم. وظیفه خود دانستم که با ثبتنام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حرکت در مسیری سخت و ناهموار را آغاز نمایم.»
🔹اما این مدل کنشگری روحانی و مواضع او را شاید بهتر باشد از یک زاویه دیگر بررسی کرد. حسن روحانی به دلیل کارنامه عملکرد فاجعهبار دوران ریاست جمهوریاش و مواضع و سوابقش در این مدت، رد صلاحیت خود را بسیار محتمل می داند. از این رو تلاش می کند هزینه رد صلاحیت خود را بالا ببرد و از هم اکنون به دنبال فضاسازی رسانه ای و تبلیغاتی برای رسیدن به این هدف است. بنابراین می توان اینگونه بیانیههای روحانی را از منظر رد صلاحیت احتمالی او هم نگاه کرد.
البته به اندازه کافی برای رد صلاحیت روحانی در مجلس خبرگان دلیل وجود دارد.
🔹در روزهای اخیر، مسئول آزمون علمی داوطلبان مجلس خبرگان رهبری با اشاره به ماده ۱۲ قانون جدید انتخابات مجلس خبرگان رهبری، به ۸ شرط کاندیداتوری خبرگان اشاره کرد و گفت: داوطلبان باید دارای ۸ شرط باشند که عبارتند از تابعیت جمهوری اسلامی ایران، حداقل داشتن سن ۴۰ سال تمام، دارا بودن توانایی لازم جهت انجام وظایف مربوط به نمایندگی مجلس خبرگان، عدالت و اشتهار به دیانت، وثوق، شایستگی و سلامت اخلاقی و اقتصادی، داشتن بینش مناسب سیاسی ـ اجتماعی و آشنایی لازم با مسائل روز، تعهد به انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران، التزام به قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه، نداشتن سوابق سوءسیاسی و اجتماعی به تشخیص مراجع قانونی و رسمی نظام و اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته و بتواند ولیفقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد.
🔹بعید است که اعضای شورای نگهبان در اینکه حسن روحانی تعداد زیادی از این هشت شرط را برخوردار نیست تردید داشته باشند.
در خصوص بند آخر یعنی اجتهاد، قطعا وی مجتهد نیست. خصوصا که حسن روحانی در ۴۵ سال گذشته به دلیل مسئولیتهای متعدد و یا سفرهای مکرر خصوصا به انگلیس، اساسا فرصت تدریس، تحقیق یا تعلیم برای رسیدن به درجه اجتهاد را نداشته است. قبل از انقلاب هم که وی بخشی از عمرش را در دانشگاه تحصیل میکرده و بخشی هم دوره سربازی را در خدمت رژیم پهلوی بوده! تاکنون خودش یا فرد دیگر هم ادعایی مبنی بر دریافت اجازه اجتهاد از علمای شناخته شده قبل یا بعد از انقلاب نداشته!
🔹در کنار همه اینها مطابق خاطرات هاشمی رفسنجانی در ۵ آبان ۷۸ حسن روحانی به دلیل ضعف علمی و حوزوی، از شرکت در انتخابات خبرگان واهمه داشته است. برای همین به هاشمی مراجعه میکند و از او میخواهد واسطه شود تا شورای نگهبان نسبت به او سختگیری نکند!
بخش دوم یادداشت در لینک زیر:
https://eitaa.com/5947/1340
🔻به کانال هفتهنامه ۹دی بپیوندید🔺
http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a
🔰تایید صلاحیت روحانی=کاهش مشارکت| بخش دوم و پایانی
🔹حالا اما اعضای فعلی شورای نگهبان چه خواهند کرد. آیا سهلگیری اعضای گذشته شورای نگهبان را که سبب وارد آمدن لطمات جبرانناپذیری به انقلاب و مردم شده، با رد صلاحیت روحانی، جبران میکنند یا با تأیید روحانی، علامت سؤالها را در ذهن مردم باقی میگذارند؟
🔹کارنامه روحانی در هشت سال ریاست دولت تدبیر و امید، آنقدر نقطه تاریک و ضعیف دارد که بعید است کسی به این نتیجه برسد که او صلاحیت تصدی جایگاه کلیدی را دارد؛ اما آنچه در این بحث مهم است و باید در تایید یا عدم تایید صلاحیت روحانی مد نظر تصمیم گیران قرار گیرد، ضربهای است که روحانی به اعتماد و امید مردم به نظام زده است تا جایی که حدود ۸۰۰ هزار نفر از شخص حسن روحانی و عملکرد وی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی شکایت کردهاند.
🔹ناکارآمدی روحانی در مدیریت اقتصاد و معیشت مردم به حدی بود که او همچنان پس از دو سال از پایان کار دولتش در افکارسنجیهای معتبر از نظر مردم، جزو منفورترین شخصیتهای سیاسی حال حاضر ایران است.
یک مرکز معتبر علمی که همواره افکارسنجیهایش مورد توجه ارکان نظام قرار می گیرد، اخیرا یک نظرسنجی در مورد انتخابات و نگاه مردم به شخصیتهای سیاسی منتشر کرده است.
🔹نکته قابل تامل در این نظرسنجی، این است که بالاترین رای منفی قطعی و همچنین پایین ترین رای مثبت قطعی مردم، مربوط به حسن روحانی است و عجیب آنکه رای منفی قطعی به روحانی بالای ۵۰ درصد است!
این شاخصها نشان می دهد میزان نفرت عمومی از روحانی بسیار بالاست و پایین ترین محبوبیت را در میان شخصیتهای سیاسی کشور داراست.
🔹بنابراین بر خلاف آنچه روحانی و دوستانش تلاش می کنند القا کنند، تایید صلاحیت او نه تنها کمکی به افزایش مشارکت و ایجاد چندصدایی در کشور نخواهد کرد، بلکه با توجه به میزان «نخواستن» او از سوی مردم، موجب کاهش مشارکت خواهد شد.
🔹این میزان نخواستن روحانی قطعا به دلیل کارنامه او طی هشت سال ریاست جمهوری اش شکل گرفته و در صورت تایید صلاحیت مجددش، مردمی که ناکارآمدی روحانی را در متن زندگی خود با گوشت و پوستشان لمس کرده اند، از خود می پرسند چرا نظام به جای محاکمه چنین مدیری به دلیل ترک فعلهای متعدد، دوباره به او صلاحیت حضور در پستهای کلیدی و مهم را داده است؟
🔹آیا این تایید صلاحیت احتمالی سبب کاهش بیشتر اعتماد و امید این مردم به نظام نخواهد شد؟ آیا جز این است که هر چه اعتماد و امید مردم به حل مسائل زندگیشان کمتر شود، مشارکتشان هم کمتر خواهد شد؟ کمترین اتفاق این است که از همان ۸۰۰ هزار نفر شاکی، بخش عمدهای از مشارکت در انتخابات ناامید میشوند.
🔹پس نتیجه قابل تامل این است که افزایش مشارکت مردم در انتخابات با افزایش امید و اعتماد آنها به نظام رخ خواهد داد؛ افزایش امید و اعتماد هم با کار و تلاش شبانه روزی برای حل مشکلات مردم محقق خواهد شد؛ شبیه کاری که رئیسی طی دو سال گذشته در حال انجام آن است. اما از طرف دیگر، امید و اعتماد مردم به نظام با عدم محاکمه مقصران و مسببان مشکلات امروزشان، کاهش می یابد. حال تصور کنید امید و اعتماد مردمی که نه تنها مسببان مشکلاتشان محاکمه نشده اند، بلکه مجددا از سوی حاکمیت، مهر تایید برای حضور در مناصب مهم را گرفته اند، چه وضعیتی پیدا خواهد کرد!
🔹کاهش این امید و اعتماد قطعا به کاهش مشارکت در انتخابات هم منجر خواهد شد. پس تصمیم گیران به جای توجه به پروپاگاندای مراکز قدرت و رسانه، بهتر است تاملی علمی، دقیق و موشکافانه به افکارسنجیها و وضعیتشناسی مردم داشته باشند تا بتوانند تصمیمات درست، امیدافزا و اعتمادساز بگیرند.
بخش اول یادداشت در لینک زیر:
https://eitaa.com/5947/1339
🔻به کانال هفتهنامه ۹دی بپیوندید🔺
http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌تناقض واضح در سخنان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
مجری الجزیره از جوزف بورل سوال میکنه ؛
🔹آیا رفتار اسرائیل در غزه جنایت جنگی است؟
🔸بورل جواب میده؛ من وکیل نیستم و این تخصص دادگاه لاهه است !
🔹مجری الجزیره میپرسه؛ آیا رفتار حماس در روز ۷اکتبر جنایت جنگی بود؟
🔸بورل جواب میده بدون شک جنایت جنگی بود .
🔹مجری الجزیره میگه مگه شما وکیل هستید ...!!!
و ادامه میده برای همین متهم به معیارهای دوگانه اید...
#استاندارهای_دوگانه
#حقوق_بی_بشر #فلسطين
💠صبح صادق مهدوی
🇮🇷@Sobhesadegh_ir
┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
✳️می دانید طرح ابراهیم چیست ؟
طرح ابراهیم طرحی است که با حمایت ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا اگر تحقق می یافت ایران در محاصره رژیم صهیونیستی قرار می گرفت .
گام اول طرح :
گفتگوی صلح با اعراب و تقویت روابط باکشورهای منطقه
آذربایجان
ترکیه
عراق
بحرین
امارات عربستان
و....
گام دوم :
گسترش حوزه نفوذ سازمان اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی (موساد)
با کمک سازمان اطلاعات این کشورها با هدف :
الف) شناسایی مراکز حساس بویژه هسته ای و نظامی ایران برای خرابکاری و انهدام آنها
ب)شناسایی دانشمندان هسته ای ایران و حذف آنها با ترور
ج)تلاش برای مشروعیت زدایی از نظام جمهوری اسلامی نزد مردم ایران با استفاده از امپراطوری رسانه (دروغ،شایعه ،تحریف و....)
د)فراهم کردن زمینه تجزیه ایران با تسلیح گروههای تجزیه طلب مستقر در بعضی کشورهای همسایه .
۳-فروش تجهیزات نظامی و امنیتی به کشورهای همسایه ایران به سلاح هایی که کارخانه تولید سلاح رژیم صهیونیستی تولید کرده باهدف
الف )گره زدن امنیت کشورهای منطقه به ادامه حیات این رژیم جنایتکار و غاصب
ب)تقویت توان اقتصادی این رژیم با انتقال بار کمکهای مالی ایالات متحده و اروپا به کشورهای منطقه .
سوال:
میدانید طوفان الاقصی چه کرد ؟
پاسخ :
طوفان الاقصی طرح ابراهیم را منهدم کرد .
اگر قرار بود ایران این طرح را خنثی کند چه هزینه سنگینی باید می پرداخت ؟
متوجه شدید چرا
(هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران ؟)
عمق راهبردی ایران (امنیت و منافع ملی) با تحقق این شعار امکان پذیر است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ زرسالاران یهود پس از شکستهای مفتضحانه خود، خاخام ها و ساحران خود را به تعداد زیادی فراخواندند.
🔴 ببینید چگونه فریاد می زنند و از دجال و سفیانی و اشرار از انس و جن کمک می خواهند
مسکو: نظامیان اوکراینی به دلیل ناامیدی، تسلیم میشوند
وزیرد فاع روسیه روز سهشنبه ضمن اشاره به شکست خوردن تمام عملیاتهای تهاجمی ارتش اوکراین، گفت که نظامیان این کشور در برابر روسها تسلیم میشوند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «سرگئی شویگو» وزیر دفاع فدراسیون روسیه امروز (سهشنبه) ضمن اشاره به شکست خوردن تمام عملیاتهای تهاجمی ارتش اوکراین، گفت که نظامیان این کشور در برابر روسها تسلیم میشوند.
شویگو طی نشستی با مقامهای وزارت دفاع روسیه توضیح داد: «نیروهای مسلح روسیه با اطمینان در خط مقدم [اوکراین] مستقر هستند و شرایط آنها به تدریج رو به بهبود است. تمامی تلاشهای نیروهای اوکراینی برای حمله به محور خرسون با شکست مواجه شده است».
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، وی با ارائه آماری از خسارت و تلفات ارتش اوکراین در جریان ضدحملات، اظهار داشت: «دشمن از ابتدای ماه جاری تاکنون بیش از ۱۳ هزار و ۷۰۰ نفر و حدود ۱.۸ هزار قبضه سلاح و تجهیزات نظامی مختلف را از دست داده است».
وزیر دفاع روسیه با بیان اینکه بسیاری از نظامیان اوکراینی به بیهودگی تلاش برای شکست روسها پی برده و تسلیم میشوند، تصریح کرد: «به لطف اقدامات پیشگیرانه ارتش ما، یگانهای تفنگداران دریایی و نیروهای عملیات ویژه نیروهای اوکراین متحمل خسارات سنگین شدند».
طبق این گزارش، شویگو ضمن اشاره به کاهش تواناییهای تهاجمی نیروهای مسلح اوکراین در همه محورها در پی حملات روسیه، گفت: «از آغاز عملیات ویژه، تدارکات توپخانه ارتش ۴.۹ برابر، تانکها ۳ برابر، پهپادها ۱۶ برابر و موشکهای نقطهزن ۵ برابر شده است».
به نوشته اسپوتنیک، وی با بیان اینکه عرضه موشک به گروههای نظامی روسیه در سال جاری شاهد افزایش سه برابری خواهد بود، اضافه کرد: «در سال جاری سه زیردریایی مدرن چند ماموریتی مجهز به سامانه موشکی کالیبر در اختیار نیروهای زیردریایی روسیه قرار میگیرد».
وزیر دفاع روسیه همچنین حفظ آمادگی دائم نیروهای هستهای راهبردی روسیه را وظیفهای مهم توصیف کرده و افزود: «سهم شناورهای جدید در شبکه سهگانه اتمی (ترایدنت) روسیه دو برابر شده است».
ارتش اسرائیل تا الان چقدر تلفات داده است؟
مقامات رژیم صهیونیستی آماری از کشتههای نظامی خود میدهند که با اتفاقات میدانی تطابق ندارد. نگاهی به تعداد ادوات منهدم شده، تا حدی عدد واقعی تلفات ارتش اسرائیل را بر ملا میکند.
گروه بینالملل خبرگزاری فارس- یادداشت؛ وحید صمدی
جنگ اکتبر ۲۰۲۳ رژیم اسرائیل علیه فلسطین، چهل و پنجمین روز خود را پشت سر گذاشت. بعد از جنگهای اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ و ماقبل آن، این جنگ اندک اندک بعد از یک هفته، به طولانیترین جنگ تاریخ این رژیم تبدیل خواهد شد.
آنچه در این جنگ متمایز از همه چیز است، تلفات سنگین انسانی و خسارت اقتصادی هنگفت است. تشریح خسارت اقتصادی مجالی دیگر میطلبد و در این یادداشت به تلفات انسانی پرداخته شده است.
تلفات انسانی
طبق اعلام رسمی، اسرائیل تا روز ۴۵ (دوشنبه ۲۰ نوامبر- ۲۹ آبان)، بیش از ۱۵۰۰ کشته داده. برای اینکه توصیف «سنگین بودن» تلفات مشخص شود نگاهی کنیم به آمار دو جنگ سیوسهروزه سال ۲۰۰۶ با لبنان و جنگ ۲۰۱۴ غزه:
۱- در جنگ ۲۰۰۶ علیه لبنان، طی سیوسه روز و البته طبق اعلام رسمی؛ اسرائیل ۱۲۱ کشته نظامی و ۴۴ کشته غیرنظامی داد (وبه ترتیب، ۱۲۴۴ و ۴۲۶۲ مجروح). مجموعا ۱۶۵ کشته و ۵۵۰۶ مجروح. (قطعا تعداد واقعی بیش از این است).
۲- در جنگ ۲۰۱۴ علیه غزه، طی پنجاه روز، و البته طبق اعلام رسمی؛ اسرائیل ۷۲ کشته نظامی و ۷۲۰ زخمی داد (قطعا آمار واقعی بیش از این است).
۳- اما در این جنگ (۲۰۲۳) تا روز چهل و پنجم، اسرائیل طبق اعلام رسمی، ۳۶۸ نفر از نظامیان و ۱۱۴۷ نفر از غیرنظامیان کشته داده و در مجموع ۱۵۱۵ نفر.
سازمان بیمه رژیم، دوشنبه (روز ۴۵) در گزارشی اعلام کرد، کشتههای نظامی و غیر نظامی ۱۱۴۷ نفر است. به این شکل که ۷۵۹ نفر غیرنظامی و ۳۲۰ نفر نظامی در روز اول عملیات طوفان الاقصی (۷ اکتبر – ۱۵ مهر) کشته شدهاند و ۷۰ نظامی هم از زمان آغاز حمله زمینی.
در روزهای ابتدایی جنگ، تل آویو تعداد کشتههای روز نخست را تا ۱۴۰۰ نفر بروزرسانی کرد اما پس از روشن شدن اینکه شماری از کشتههای روز اول (که اجسادشان سوخته بود) نتیجه حمله بالگردهای اسرائیلی بوده، ادعا شد که دویست نفر از ۱۴۰۰ نفر، فلسطینی هستند.
اسرائیل پس از این رقم، دیگر آن را بروزرسانی نکرد. بلکه با بهانههایی مانند این که، دویست نفرشان فلسطینی هستند، تلاش کرد این آمار را حتی کم و کمتر کند. چون این رقمها برای روان جامعه اسرائیلی، به مثابه بمب چند تُنی است که باید از انفجارش جلوگیری کرد. تلآویو بعد از جنگ ۳۳ روزه، به این نتیجه رسید که باید سانسور شدیدتری بر آمار تلفات خود اعمال کند. لذا مقایسه دو عدد کشتههای جنگ ۲۰۰۶ و ۲۰۱۴ که در بالاتر اشاره شد، به خودی خود، نشاندهنده این تمایل تلآویو است.
تلفات پس از آغاز حمله زمینی
اکنون در جنگ ۲۰۲۳ نگاهی کنیم به آمار کشتهها ببینیم چقدر واقعی به نظر میرسد.
از شنبهشب گذشته، اسرائیل از آغاز مرحله دوم جنگ زمینی در شمال غزه خبر داد. البته در میدان، تحول شگرفی رخ نداد که دلالت بر مرحله دوم داشته باشد زیرا در این مرحله از نگاه نظامی، دستاوردی حاصل نشد که صحبت از مرحله دوم شود. یه این معنا که نه رهبر یا فرمانده مهمی از حماس کشته شد، نه مقری از حماس کشف و تصرف شد نه بخشی از شمال نوار غزه به معنای واقعی تصرف شد (درگیری ادامه دارد) و علاوه بر همه اینها، هیچ اسیری هم زنده کشف و آزاد نشد. تنها چیزی که از مرحله دوم دیده شد، این بود که در روز یکشنبه اسرائیل از دو محور شمال شرق و جنوب شرق شهر غزه، حملات را شدیدتر و وسیعتر کرد و در نتیجه هم معلوم شد که از شنبه شب و یکشنبه، تلفات و خسارت ادوات ارتش اسرائیل بشدت افزایش یافت. روز یکشنبه (روز چهل و چهارم) القسام اعلام کرد ۲۹ تانک، نفربر و خودرو زرهی اسرائیل را منهدم کرده است. قسام هر روز یا هر ۴۸ ساعت که به تلفات یا خسارت دشمن اشاره میکند آن را به ویدئوهایی متعددی مستند میکند لذا آنچه اعلام میکند تقریبا قابل تطبیق و استناد و راستیآزمایی است.
لذا وقتی اسرائیل روز یکشنبه خبر از دو کشته داد، ساعاتی بعد دو نفر دیگر بر آن افزود، سپس در همان روز، عدد را به پنج نفر افزایش داد. با این حال، مشاهده شد که حتی این افزایش دو سه باره، با آمار ارائه شده از جانب قسام هم تطابق ندارد. با گذشت زمان و ورود به روز دوشنبه، ارتش اسرائیل تا عصر دوشنبه همچنان آمار کشتههای روز یکشنبه را تا ده نفر ادامه داد (اذعان تدریجی) و بروزرسانی کرد. با آنکه آشکارا اسرائیل آمار را کمتر از واقعیت اعلام میکند، آن را بتدریج و با تاخیر هم اعلام میکند تا از ایجاد شوک نزد نیروهای خود و افکار عمومی داخلی جلوگیری کند.
سوال این است که با وجود چنین سانسوری، رقم حقیقی چقدر است؟ با نگاهی به تعداد تانکها و نفربرهای منهدم شده، شاید بتوان به این سوال تا حدودی پاسخ داد.
تلفات آمریکا در جنگ تلآویو با فلسطین ۶ نفر شد
طبق اعلام بامداد سه شنبه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ، ۶ آمریکایی در عملیات طوفان الاقصی و حوادث پس از آن کشته شدهاند و ۱۲۰۰ شهروند و مقیم دائمی واشنگتن هنوز در غزه هستند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، در تازهترین اظهارنظر مقام آمریکایی درباره جنگ رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان به بهانه عملیات «طوفان الاقصی»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا متیو میلر آماری درباره شمار تلفات آمریکا و شهروندان واشنگتن که در غزه هنوز حضور دارند، ارائه کرد.
در نشست خبری بامداد روز سه شنبه (امروز به وقت تهران) سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، یک خبرنگار از این مقام واشنگتن درباره وضعیت شهروندان آمریکایی حاضر در فلسطین اشغالی و همچنین غزه در نتیجه جنگ اخیر سوال کرد.
خبرنگار سوال کرد: «آیا میتوانید به ما در مورد اینکه چند آمریکایی توانستهاند از طریق دروازه (گذرگاه) رفح، غزه را ترک کنند به ما اطلاع دهید؟ چند نفر (در غزه) باقی میمانند؟ و آیا اطلاعاتی در مورد تعداد کشته شدگان حملات هفتم اکتبر (پانزدهم مهر) و همچنین تلفات احتمالی در غزه دارید؟»
هفتم اکتبر روزی است که عملیات «طوفان الاقصی» نیروهای مقاومت فلسطین علیه ساکنان فلسطین اشغالی آغاز شد.
متیو میلر در جواب به سوال خبرنگار درباره تلفات آمریکاییها و شمار حضور اتباع این کشور در نوار غزه آماری ارائه داد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «حدود ۸۰۰ شهروند آمریکایی، مقیم دائم قانونی و اعضای خانواده از گذرگاه رفح خارج شدهاند. کمی بیش از ۱۲۰۰ نفر (در غزه) باقی ماندهاند که این تعداد بیشتر از شمار اعلام شده هفته گذشته است».
میلر اضافه کرد: «یکی از کارهایی که در حال انجام است این است که ما همچنان به شناسایی شهروندان آمریکایی یا دارندگان اقامت دائمی ادامه میدهیم و سعی میکنیم آنها را از غزه خارج کنیم».
به گفته این مقام ارشد واشنگتن، در نتیجه عملیات طوفان الاقصی و تحولات بعد از آن در مجموع ۶ شهروند آمریکایی کشته شدهاند.
او گفت: «در رابطه با شهروندان آمریکایی که جان خود را از دست دادهاند، تعداد کشتهشدگان در اثر حملات ۷ اکتبر به همان میزان است. در حوادث پس از ۷ اکتبر یک تلفات دیگر وجود دارد که امروز میتوانم آن را گزارش کنم. در مجموع ۶ شهروند آمریکایی وجود دارد که نه بر اثر حملات تروریستی ۷ اکتبر، بلکه طی یک ماه گذشته کشته شده اند؛ پنج نفر از اعضای ارتش اسرائیل و یک نفر نیز افسر پلیس مرزی».
خبرنگار حاضر در نشست خبری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از او پرسید: «آیا آنها (شهروندان آمریکایی) در اسرائیل کشته شدند یا در غزه؟»
میلر در جواب گفت: «البته آنهایی که در ازتش اسرائیل بودند که فکر میکنم چهار نفر در غزه کشته شدند و یک نفر در شمال اسرائیل (نزدیکی مرز با لبنان)».
خبرنگار از میلر سوال کرد: «آیا گزارشهایی درباره آنریکاییهایی فلسطینی تبار دارید؟ آیا شما میتوانید کشته شدن آنها را تایید کنید؟»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا خبرها درباره کشته شدن آمریکاییهای فلسطینی تبار در غزه را تایید یا تکذیب نکرد.
میلر گفت: «شما شنیدید که من هفته گذشته در این باره صحبت کردم. گزارشی از کشته شدن یک فلسطینی آمریکایی منتشر شده است. ما نمیتوانیم آن گزارش را تأیید کنیم. همانطور که میدانید، شبکههای ارتباطی هفته گذشته در غزه از کار افتاده بود...ما به دنبال راستی آزمایی این اطلاعات هستیم، اما هنوز (خبر کشته شدن یک آمریکایی فلسطینی تبار) را تایید نکردهایم».
همان ورشکستگانی که خود را به دُم آنها گره زدید؟!
🔹روزنامه متعلق به کرباسچی، یک سال پس از اغشاشات، از «غروب اپوزیسیون» خبر داده و آنها را «ورشکستگان به تقصیر» توصیف کرد.
🔹اهمیت ماجرا در این است که «هم میهن» سال گذشته از آتش بیاران معرکه بود و خبرنگار بازداشتیاش، از عناصر دروغپراکن در هنگام آغاز اغتشاشات محسوب میشود. کرباسچی روزهای اول مدعی شده بود مهسا امینی را پلیس کشته است!
🔹یک سال پس از آن آشوب صهیونیستی- آمریکایی و در حالی که جهان شاهد تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی است، هممیهن در گزارشی نوشت:
🔻«44 سال است که اپوزیسیون با هدف براندازی جمهوری اسلامی وجود داشته است. لیستی از خارجنشینان که کمیت آن هر از چندگاهی افزایش مییابد اما درباره کیفیت آن بحثها و انقلتها بسیار وجود دارد.
🔻براندازهایی که به شکلها و با اندیشههای مختلف طی 5 دهه اخیر تشکیل شده و 44 سال است که یک جمله را تکرار میکنند: «عمر جمهوری اسلامی کوتاه است، اینها رفتنی هستند.» اما در این مورد اخیر که اکثریت آنها با اتحاد روی یک موضوع، دور یک میز جمع شدند، نهتنها نتوانستند پروژه خود برای پایان جمهوری اسلامی را به پیش ببرند، بلکه به سرعت دچار فروپاشی و ضعف شدند.»
🔹هممیهن در عین حال، در سرمقاله خود نوشت:
🔻«فضای مجازی فریبنده است، خیلیها را فریب میدهد. باید یاد بگیریم که چگونه از آن استفاده کنیم. در غیر این صورت، گمراه میشویم و فریب خواهیم خورد؛ آنهم چه فریبخوردنی!
🔻اگر سواد رسانهای نداشته باشیم، دچار فریبخوردگی مضاعف میشویم. آنچه که بر سر جریانهای اپوزیسیون خارج از کشور آمد و دچار سقوط فاجعهباری شدند، ناشی از همین ضعف و بیاطلاعی از محدودیتهای استفاده از این فضاست.
🔻از یک سو، ارتباط آنان با جامعه ایران از طریق فضای مجازی و منحصر به آن شد و این یک خطای بزرگ ارتباطی و شناختی و سیاسی بود. با دیدن یک فیلم و چند فیلم، گمان میکردند که همه جامعه چنان است و دچار یکسوگیری خطرناک شناختی میشدند. این، همان خطایی است که مسئولین حکومتی نیز به نحو دیگری و با دیدن برنامههای یکسویه تلویزیونی دچارش میشوند.
🔻هر دو فاصله عمیقی با واقعیت جامعه دارند. بنابراین، مخاطبان هر دو دچار خطای شناختی و ارتباطی میشوند. این واقعیت در جریان اتفاقات سال گذشته به بدترین شکل ممکن در هر دو نوع رسانه رخ داد.
🔻فضای مجازی به شکل بادکنکی و کاریکاتوری برخی افراد را در جایگاه رهبری اعتراضات بزرگ کرد، ولی هنگامی که این حباب تصویری بیش از اندازه بزرگ شد، بهیکباره ترکید و محو شد؛ گویی که از ابتدا نبوده است.
🔻نکته مهم دیگر درباره اتحاد جریانات اپوزیسیون این است که براساس دشمنی با حکومت شکل میگیرد. برای بقای هر اتحادی، دشمنی با دیگران کافی نیست. هر اتحادی باید مبتنی بر حدی از توافقهای ایجابی هم باشد. دقیقاً مثل وضعیت جناح غالب داخل کشور که براساس دشمنی و ستیز با اصلاحطلبان و میانهروها بود؛ لذا در صورت موفقیت اولیه دچار انشقاق و تنش درونی میشوند.
🔻درباره وضعیت جماعت اپوزیسیون همین بس که برخی از آنان خواهان حمله نظامی غرب به ایران میشوند، ولی آن اندازه درک سیاسی ندارند که بفهمند قدرتهای جهان، تصمیمات خود را تابع سرنوشت و خوشآیند افراد سیاسی ورشکسته به تقصیر نمیکنند.»
🔹تلاش روزنامه هم میهن برای مشابهت برقرار کردن میان جمهوری اسلامی و اپوزیسیون در حالی است که اولا گردانندگان هممیهن در سرشکستگی گروهکهای اپوزیسیون شریکند و مثلا با زرنگی میخواهند از مسئولیت وطنفروشی در اغتشاشات شانه خالی کنند؛
🔹ثانیا طرف مواجهه پیروزمندانه جمهوری اسلامی، آمریکا و برخی قدرتهای خبیث غربی هستند و نه چند گروهک پیزوری یا رسانههای معاندی که دست بر قضا، آنها را شماری از متواریان نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی میگردانند.
🔹اما در هر صورت اعتراف به ورشکستگی اپوزیسیون، اعتراف به ورشکستگی افراطیونی است که با وجود ادعای اصلاحطلبی، دُم خود را به دُم آنها گره زدند.
@IMANI_mohammad