9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنايه حاج قاسم به قدم زدن ظریف با کری
شهید امیر عبداللهیان: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با کنایه و خندهای گفت دارید با آمریکاییها قدم میزنید!
لعنت خدا بر ظریف و روحانی الی یوم القیامت
🛑#جهاد_تبیین
@TABEIN_14
🔴آیا از منظر اسلام، بیعت و رأی مردم برای حقانیت زمامداری (حکومت) زمامدار کافی است؟
♦️رهبرمعظم انقلاب: در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتى بر انسانها مقبول نیست، مگر اینکه خداى متعال مشخّص کند.
♦️ما هرجا که در مسائل فراوان فقهى که به ولایت حاکم، ولایت قاضى یا به ولایت مؤمن -که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا میکند، شک کنیم که آیا دلیل شرعى بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، میگوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است.
♦️این منطق اسلام است. آن وقتى این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسى که ولایت را به او میدهیم -در هر مرتبهاى از ولایت- باید اهلیّت و صلاحیّت یعنى عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردمسالارى دینى است که بسیار مستحکم و عمیق است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
♦️در اسلام مردم یک رکن مشروعیّتند، نه همهى پایهى مشروعیّت. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایهى اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده میشود، استوار است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
♦️بنابراین، پایهى مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایهى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
🇮🇷🗳به منتظران نور 👉دعوتید 🇮🇷
از شما چه پنهان! (گفت و شنود)
گفت: آقای ظریف در کاشان گفته است واکسن کرونا را ما
در دولت روحانی وارد کردیم ولی به نام دولت رئیسی تمام شد!
گفتم: یادش رفته که آقای روحانی برای توجیه ناتوانی خود در خرید واکسن میگفت مگر واکسن سوهان قم است که هر وقت خواستیم وارد کنیم؟! و یادش رفته که آقای ربیعی سخنگوی دولت روحانی میگفت تا FATF را نپذیرفتهایم نمیتوانیم واکسن وارد کنیم!
گفت: وقتی عدهای با اشاره به دیپلماسی التماسی دولت قبل شعار هیهات منّاالذله، سر دادند، آقای ظریف فریاد زده است؛
هیهات من چای دبش!
گفتم: شروع فساد چای دبش هم که در دولت آقای روحانی بود و دولت رئیسی آن را کشف کرد و با آن برخورد کرد.
گفت: ظریف گفته است پیوستن به شانگهای هم کار دولت روحانی بود و...!
گفتم: از یارو که خیلی دروغ میگفت، پرسیدند در عمرت یک حرف راست زدهای؟ گفت؛ از شما چه پنهان که اگر بگویم آری! یک دروغ دیگر گفتهام!
✔️ پنج واقعیت درباره #جلیلی، #قالیباف و #پزشکیان
▪️اجماع یا رقابت؟
🔹انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری هم مثل برخی از انتخابات گذشته با ابهامهای مهمی روبروست؛ بویژه این بار به نظر میرسد نزاعی درباره نظرسنجیها برپاست و نظرسنجیهای واقعی و جعلی، توامان تحتتاثیر نگاهها و فضاهای سیاسی هستند. به همین دلیل است که این بار نظرسنجیهای مراکز معتبری مانند صداوسیما، ایسپا و دانشگاه تهران به این راحتی در اختیار دیگران قرار نمیگیرد و یا حتی نسخههای جعلی بسیاری از آنها منتشر میشود. موضوعی که تحلیلها را برای برخی دشوار کرده است.
🔹پرسش مهمی که برخی از اصولگرایان این روزها با آن مواجهند این است که یکی از آقایان جلیلی و قالیباف باید به سود دیگری کنار برود یا خیر؟ این امر آنگاه پیچیدهتر می شود که ملقمهای از نظرسنجیهای فیک و واقعی، هر یک، یکی از این دو را بر صدر مینشاند! گویی که در هرکدام از نظرسنجیها در کشورهای مختلفی انجام میشود.
🔹در هرکدام از این نظرسنجیهای واقعی و البته فیک هم، آقای پزشکیان جایگاه متفاوتی دارد؛ در برخی اول است، بعضی دوم و بعضی دیگر هم سوّم! یعنی خیلی جای تعجب ندارد که شما همزمان چندنظرسنجی از یک مرکز را به صورتهای دستکاری شده دریافت کنید که در اولی آقای قالیباف اول باشد، در دومی آقای جلیلی و در سومی پزشکیان!
🔹نزاع بر سر آنچه تاکنون انجام شده قاعدتاً بیفایده است و نه تنها به تصمیمی منجر نمیشود، بلکه اختلافات غیرقابل حلی را پیش میکشد. اما به صورت کلی و بدون اینکه منافع یکی از نامزدها در نظر گرفته شود میتوان چند مسئله مشخصی که وجود دارد را در ۵ بند فهرست کرد؛ حال اینکه نهایتاً این نامزدها و ستادهایشان چه تصمیمی میگیرند، به خودشان مربوط است!
🔹۱- نکتهی مسلّم این است که در حال حاضر و با عنایت به همه نظرسنجیها، احتمال دور دومی شدن انتخابات ریاستجمهوری «تا اینجا»، بسیار بالاست. البته ممکن است در این هفته پایانی اتفاقاتی مثل بعضی انتخابات دیگر رخ دهد، اما به هر حال تا اینجای کار، دور دومی شدن، بسیار محتمل است.
🔹۲- برای عدهای از اصولگرایان و بویژه ستادهای انتخاباتی، همچون سال ۹۲ یک ذهنیت کاملاً قابل تردیدی وجود دارد که میگوید آقایان جلیلی و قالیباف به دور دوّم خواهند رفت و آنجا برای اصولگرایان احدیالحسنیین خواهد شد! یعنی دیگر در دوم چه آقای جلیلی رئیسجمهور شود و چه آقای قالیباف، تفاوتی نخواهد کرد. بنابراین اساساً وضعیت به نحوی نیست که به امکانهای دیگر و احتمالاتی مثل رای آوری آقای پزشکیان بیندیشیم. این ذهنیت با توجه به نظرسنجیها دقیق نیست؛ هیچ چیز را نمیشود پیش بینی کرد، اما اینکه احتمال رفتن پزشکیان به دور دوم را ناچیز بشمارند، نسبتی با تحلیل واقعی ندارد.
🔹۳- اگر انتخابات به دور دوّم برود، روندها و تحلیلها و تجربههای انتخابات پیش نشان میدهد که ستاد و هواداران آقای پزشکیان امیدوارتر خواهند بود و احتمال رای آوری او را جدیتر خواهند شمرد؛ البته این احتمال در نسبت به اینکه کدام یک از آقایان جلیلی یا قالیباف با آقای پزشکیان به دور دوم بروند تفاوت میکند؛ اما یک نکته ثابت است و آن اینکه شانس آقای پزشکیان افزایش خواهد یافت. همچنانکه آقای احمدینژاد هم در رقابت با آقای هاشمی در دور اول انتخابات ۸۴ رتبه دوم را کسب کرد و به دور دوم رفت؛ اما در دور دوم، آقای هاشمی را پشت سر گذاشت و راهی پاستور شد.
🔹۴- روندها و خیلی از نظرسنجیها نشان میدهد که اگر اصولگرایان بتوانند ظرفیتهای خود را بر یک کاندیدا در دور اوّل متمرکز کنند، احتمال پیروزیشان در همین دور اول هم بالاست. هیچ چیز را قطعی نمیتوان گفت، اما به هرحال عدد و رقمهای تقریباً قاطبه نظرسنجیها چنین احتمالی را تقویت میکند.
🔹۵- راهکار رسیدن به یک روند مقبول بین نامزدهای اصولگرا پیچیده نیست؛ علم نظرسنجی در ایران قدرتمند است و موسساتی که نام برده شد همگی موسسات معتبر و آزمودهشدهای هستند. روش علمی هم در این زمینه پاسخگوست و میتواند اختلافات را حل کند. لذا نامزدهای این جریان میتوانند با توافق بر سر یک روش صحیح نیل به تصمیم نهایی، مسیر نزدیکترین را به حالت برندهشدن پیش بگیرند.
🔹قاعدتاً در این مسئله دو آیتم باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نخست میزان رای هر یک از نامزدهاست و دوم اینکه در صورت انصراف هر نامزد، رای او به سمت کدام نامزد دیگر خواهد رفت.
🔹اما نکته تقریباً قطعی این است که دور دوم بیشتر به نفع پزشکیان خواهد بود و در دور اول احتمال پیروزی یک نامزد اجماعی اصولگرایان وجود دارد. لذا همهچیز بستگی به این دارد که به روندها توجه کنند و یا کار بیشتر به شانس و اقبال واگذار شود.
📝 به نقل از تسنیم
@Mohamadrezahadadpour
بدتر از دولت سوم روحانی (یادداشت روز)
آقای روحانی را میتوان «نامحبوبترین» رئیسجمهور ایران لقب داد. این نه ادعای ما که نتیجه نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی است؛ که از قضا جهتگیریاش در پارهای امور همسو با دولتمردان آقای روحانی دستهبندی میشد. درآخرین نظرسنجی ایسپا در مرداد 1400 میزان محبوبیت آقای روحانی تنها 7 درصد بود که رکوردی بیسابقه در میان رؤسای جمهور ایران محسوب میشود. رئیسجمهور قبل از ایشان یعنی آقای احمدینژاد در آخرین نظرسنجی ایسپا در سال 1391، 26 درصد محبوبیت داشت.
اما این روزها برای تشخیص عدم محبوبیت آقای روحانی نیازی به نظرسنجی نیست. فقط کافی است نگاهی به نامزدهای انتخاباتی همسو با ایشان انداخت و تلاششان برای ایجاد فاصلهگذاری معنادار با آقای روحانی و دولتش را مشاهده کرد. 27 خرداد 1403 وقتی خبرنگاری از مصطفی پورمحمدی نامزد چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری که سابقه ۴ سال وزارت در کابینه آقای روحانی را دارد؛ پرسید: بعضی معتقدند دولت شما، دولت سوم آقای روحانی خواهد بود؟ پورمحمدی با قاطعیت انکار کرد و گفت: «من دولت اول و مقتدر و پیشتاز در جمهوری اسلامی خواهم بود.»
مشابه همین اتفاق برای آقای مسعود پزشکیان افتاد. او هم 27 خرداد در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با قاطعیت گفت: «من دولت سوم روحانی نیستم» و فردای آن روز در قسمت پایانی سخنانش در اولین مناظره تلویزیونی ضمن ابراز ارادت به شهید رئیسی از حسن روحانی اعلام برائت کرد و گفت: «من هیچ ربطی به دولت روحانی ندارم» اما این سخنان از جانب آقای پزشکیان غیرقابل باور بود.
کمتر از ۱۲ ساعت بعد آقای پزشکیان، محمدجواد ظریف یکی از چهرههای اصلی دولت روحانی را به عنوان مشاور خود در میزگرد سیاسی رسانه ملی انتخاب کرد. انتخابی که با توجه به حضور گسترده دولتمردان آقای روحانی در ستاد تبلیغاتی مسعود پزشکیان کاملا نشان میداد ما با دولت سوم روحانی مواجه هستیم اما ظاهرا آقای پزشکیان به دلیل تلخکامی مردم از عملکرد خسارتبار آقای روحانی از اینهمانی با دولت ایشان به شدت پرهیز میکنند؛ این یک نوع اعتراف ناخواسته به سوءمدیریت در دولتهای موسوم به اعتدال بود.
شاید مرور سه شاخص در دولت آقای روحانی برای نشان دادن عمق فاجعه کافی باشد. بیایید از وضعیت صادرات نفت شروع کنیم. در دولت آقای روحانی، جمهوری اسلامی بدترین وضعیت در زمینه تولید و صادرات نفت را تجربه کرد تا جایی که اسحاق جهانگیری معاون رئیسجمهور وقت وضعیت فروش نفت را بدتر از زمان جنگ دانست و گفت: «سال ۹۹ از سالهای دوران جنگ تحمیلی هم سختتر بود» تعلل دولت آقای روحانی منجر به کاهش شدید فروش نفت و از دست رفتن بازار نفت ایران شد. 2 اسفند 1397 در حالی که ایران همچنان به توافق برجام پایبند بود، خبرنگار روزنامه آلمانی «زوددویچه» از محمدجواد ظریف درباره آمار فروش نفت ایران سؤال کرد که اینطور پاسخ شنید: «[صادرات نفت ایران] به کمتر از زمان پیش از برجام، یعنی به کمتر از زمانی رسیده است که دور قبلی تحریمها علیه ایران اعمال میشد.» این وضعیت اسفبار در دولت شهید رئیسی کاملا دگرگون شد. در این دولت هم نفت ایران به فروش رفت و هم درآمدهای حاصل از آن به کشور بازگشت. طبق گزارش منتشر شده در روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز صادرات نفت ایران به بالاترین میزان در ۶ سال گذشته رسید و بیش از 36 میلیارد دلار درآمد سالانه برای ایران کسب کرد. علاوهبر این، فرناندو فریرا از گروه انرژی مؤسسه آمریکایی راپیدان نیز گفت: «ایران هنر دور زدن تحریمها را پیدا کرده و صادرات آن به دو میلیون بشکه نزدیک شده است.» مؤاخذه آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع سنا مورخ 21 می2024 (1 خرداد 1403) از طرف سناتورهای تندروی آمریکایی به همین دلیل انجام شد؛ اما بلینکن در مقابل سؤال آنها که چرا ایران نزدیک به دو میلیون بشکه نفت در روز میفروشد؟ یک اعتراف ساده و تلخ داشت: «ما ۲۰۰ شخص را تحریم و ۵۰ کشتی را متوقف کردیم، ما ۶۰۰ تحریم اضافه کردیم... [اما] آنها سخت تلاش کردند، مصمم بودند نفتشان را بفروشند و این کار را انجام دادند.»
رشد اقتصادی دهه 90 که 8 سال آن مصادف با دولت آقای روحانی بود یکی دیگر از آمار خجالتآور برای یک رئیسجمهور است. میانگین رشد اقتصادی کشور در دوره دوم دولت آقای روحانی(۱۳۹۶-۱۳۹۹) نزدیک به صفر و فقط ۰.۱ درصد بود.12 تنها یک سال پس از آنکه سیدابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری اسلامی ایران رسید؛ رشد اقتصادی کشور جهشی قابل توجه داشت و در سال 1401، به ۴ درصد رسید. بر اساس گزارش رشد اقتصادی سال۱۴۰۲ بانک مرکزی، اقتصاد ایران در سال گذشته با رشد ۴.۵ درصدی، بالاترین حد نصاب ۷ سال اخیر را ثبت کرده است.
تورم نیز یکی دیگر از شاخصهایی است که در دولتهای موسوم به اعتدال رکورد زد. طبق آمار منتشر شده از بانک مرکزی، تورم در پایان دولت آقای روحانی به بالاترین رقم خود یعنی ۵۹.۳ درصد رسیده بود. مجموعه اقدامات اقتصادی دولت سیزدهم برای مهار تورم، منجر به کاهش آن شد و در فروردین 1403 تورم را به کانال 30 درصد رساند. این مقدار نیز همچنان رقمی بالا برای شاخص تورم به حساب میآید و به همین دلیل دولت شهید رئیسی برای کاهش پلکانی آن در سالهای بعد برنامهریزی کرد و هدفگذاری بانک مرکزی برای پایان سال 1403، مهار تورم در کانال 20 درصد تعیین شد. سید ابراهیم رئیسی توانست در کمتر از سه سال تورم نجومی ارث برده از دولت قبل را تقریبا به نصف برساند.
حالا شاید قابل فهم باشد که چرا نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با همه سلایق و اختلافنظرهایشان در برائت از دولت حسن روحانی ضمن ابراز ارادت به شهید رئیسی متفقالقول باشند. اگرچه قول برخی از آنها مانند آقای پزشکیان واقعنما نیست. آقای پزشکیان در برنامه مناظره پنجشنبه 31 خرداد 1403 سعی کرد برای فرار از مقایسهشدن با دولت آقای روحانی، خود را به دولت اصلاحات در دهه 70 ضمیمه کند و گفت: «من وزیر دولت خاتمی بودم، از نظر اقتصاد بروید نگاه کنید ببینید آن دوران اوضاع بهتر بود یا الان؟» غافل از آنکه دولت اصلاحات نیز به گواهی مطبوعات حامی اصلاحطلبان در آن دوران وضعیت خوبی در حوزه اقتصاد نداشت. این فقط بُعد زمان و ضعف حافظه است که میتواند از اوضاع نامناسب اقتصادی آن زمان؛ رؤیاسازی کند. 26 تیر 1384 روزنامه اصلاحطلب شرق در نقد عملکرد اقتصادی دولت اصلاحات نوشت: «اصلاحطلبانی که در اقتصاد از الگوی کارگزاران سازندگی پیروی میکردند، ندیدند که زنان و مردان فقیر کودکان خود را برای نجات از مرگ و گرسنگی میفروشند. آنها آنقدر در کشاکش پروژه لیبرال دموکراسی غرق شده بودند که با تمام وجود از دولت اصلاحات با تمام عیب و ایرادهای اقتصادی حمایت کردند.»
آقای پزشکیان در همان مناظره پنجشنبه شب در توجیه حضور گسترده دولتمردان روحانی در ستاد انتخاباتی خود علیرغم اینکه از کارنامه آن دولت اعلام برائت میکرد، گفت: «هر کسی به ستاد من بیاید میپذیرم، چون میخواهم رای بگیرم.» همین عبارت یک زنگ خطر جدی است. دقیقا به همین دلیل کاروانی از ورشکستگان سیاسی، پشت سر آقای پزشکیان پنهان شدهاند تا پس از کسب رأی توسط ایشان؛ تکهای از لقمه چرب قدرت را به دندان بگیرند؛ از این منظر دولت آقای پزشکیان حتی از دولت سوم روحانی نیز خسارتبارتر خواهد بود.
سید محمدعماد اعرابی
در منطق شهید سلیمانی شما محکوم هستید (خبر ویژه)
ظریف گفت: آیا صحبتهای شهید سلیمانی را نشنیدهاید که گفت دختران بدحجاب دختر من هستند؟ آیا نشنیدید؟ چرا توی سرش باتوم زدید؟
جواد ظریف در سخنرانی برای ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان در کاشان گفت: شجاعت در تصمیمگیری و در هزینه کردن از خود درست است، شجاعت در هزینه کردن از جیب مردم درست نیست، مردم ما مستحق این هستند که ما در راه آنها قربانی شویم، مردم ما مستحق این نیستند که قربانی مطامع حزبی و سیاسی ما شوند، مردم ما شهید دادند که با گوشت ۷۰۰ هزار تومانی زندگی کنند؟ مردم ما مقاومت کردند در برابر تحریم که گروهی پررو بیایند و باز هم از جیب آنها خرج کنند و بگویند وضع خیلی خوب است؟ مردم ما به خاطر شعارهای شما شب گرسنه میخوابند.
محمدجواد ظریف در کاشان گفت: ما بر خلاف اقلیت پررو دنبال غوغاسالاری نیستیم و به دنبال خفه کردن صدای مخالفت هم نیستیم، دنبال این هستیم که مخالف سخن بگوید، شما به اسم شهدا صدای مخالفانتان را خفه کردهاید، آیا صحبتهای شهید سلیمانی را نشنیدهاید که گفت دختران بدحجاب دختر من هستند؟ آیا نشنیدید؟ چرا توی سرش باتوم زدید؟ با خون شهدا کاسبی نکنید، ما طلبی از مردم نداریم این مردم هستند که از ما طلبکار هستند.
ظریف ادامه داد: دوستان خودتان در جبهه پایداری گفتند سردار سلیمانی گفت اگر جلیلی رئیسجمهور شود من یک روز نمیمانم، آقای قالیباف اخیراً گفت که سوپر انقلابیها شهید سلیمانی را هم قبول نداشتند حالا چه کسی دروغگو است؟ دوستان من با خون شهدا بازی نکنید شهدا با صداقت رفتند، کجایید ای شهیدان خدایی؟
اولاً که گوینده ادعای اخیر درباره آقای جلیلی، از گفتار خود به خاطر غلط بودن عذرخواهی کرد. اما غربگراها دوست دارند همان دروغ را تکرار کنند. ثانیاً استناد آقای ظریف به شهید سلیمانی در حالی است که وی چند نوبت در سالهای پس از شهادت شهید سلیمانی، علیه عملکرد آن شهید در میدان مقاومت سخن گفته و میدان را موجب هزینه برای دیپلماسی و اقتصاد وانمود کرده است! این در حالی است که سوء مدیریت فاحش امثال ظریف و روحانی در برجام و پسابرجام، یکی از عوامل گستاخ شدن آمریکا برای ترور شهید سلیمانی بود. این در حالی بود که دولت برجام در کنار واگذاری یا تعطیلی بخش عمدهای از برنامه هستهای، شمار تحریمها را به دو برابر رساند و ضمناً کشور را با سقوط فاحش صادرات نفت دست بهگریبان کرد؛ تا جایی که مقامات دولت روحانی میگفتند حتی قادر به تأمین ارز غذا و دارو نیستند و این از فجایعی بود که ظریف رقم زد.
از سوی دیگر، شهید سلیمانی با وجود خویشتنداری بسیار بالا، چندین نوبت در اثر مشاهده حجم کجرویها و خسارتهای تیم روحانی و ظریف، زبان به نقد و نصیحت گشود؛
شهید سلیمانی مهر 95 هشدار داد «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است. خوارج، محصول ترویج همین نگاه بودند. اگر صاحبمنصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دوصدایی دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شدهاند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بین بردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است».
حاج قاسم همچنین 9 اسفند 97، از سادهاندیشی درباره برجام برحذر داشت و گفت: «برای دشمن، این برجام، سه ضلعی است نه یک ضلعی. اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر میرسد، اما آدم عجولی که آمده، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، بخشکانند. اگر العیاذ بالله ما رفتیم و در برجام 2 شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت، چون معتقدند چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است.»
آقای ظریف نمیداند که این هشدارهای ناظر به واقعیات، درباره سوء عملکرد چه کسانی بود؟ یا چرا نسبت به اعتماد به آمریکا در ژنو و غفلت از تسلیح و تجهیز داعش در پشت مرزهای ایران هشدار میداد؟! آقای ظریف به جای پاسخگویی درباره خسارتهای عظیمی که به بار آورده، دوست دارد جامعه را در موضوعاتی مانند حجاب و... دو قطبی کند؟ او اگر کارنامه قابل دفاعی داشت، مرتکب چنین جفایی میشد؟ آقای ظریف نمیداند که با تحریف واقعیات برجام و کتمان عهدشکنی دولتهای آمریکا و متهم کردن مجلس (به خاطر قانون اقدام بازدارنده) همچنان دارد برای دشمن عهدشکن کوچه باز میکند؟
خسارتهای دولت روحانی با هیچ دولتی قابل مقایسه نیست (خبر ویژه)
روزنامه زنجیرهای شرق با اشاره به تبلیغات نامزدهای انتخابات، برخی از این تبلیغات را بیتوجه به واقعیتها و وعدههای نشدنی توصیف کرد.
شرق مینویسد: «از یارانه ۴۵ هزارتومانی دولت محمود احمدینژاد تا سبد غذای دولت حسن روحانی و یارانه بنزین و یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومانی دولت ابراهیم رئیسی، مدام اعداد یارانه بزرگ و بزرگتر شده و تورم چندین برابر آن رشد داشته است. دولتها در مقابل، بارها گفتهاند که پرداخت ارقام سنگین یارانه موجب کسری بودجه و تورم بیشتر و قدرت خرید کمتر مردم شده است اما به طور عجیبی به سیاست پرداخت یارانه نهتنها ادامه دادهاند بلکه مدام عدد آن را بیشتر کردهاند. حالا در مناظرات چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برخی کاندیداها بدون توجه به تجربیات مکرر و شکستآمیز پولپاشی دوباره وعدههای بزرگتر و عجیبتری برای پرداخت یارانه به مردم میدهند!
احمدینژاد، رئیس دولت دهم، پاییز سال ۱۳۸۹ روبهروی قاب تلویزیون نشست و گفت که تصمیم به جراحی اقتصادی دارد و در مقابل قرار است به تمام مردم ماهانه ۴۵ هزار تومان یارانه نقدی بدهد. وعدهای که او در هنگام انتخابات تکرار کرده بود. محاسبات درست از آب درنیامد و درست وقتی که رئیسجمهوری دولت بهار تصمیم داشت کلید پاستور را تحویل رئیسجمهوری بعدی بدهد، تورم بالا مدام خبرساز بود؛ آنقدر بالا که دستمایه سالها تبلیغات نامزدهای پس از او شد. در پایان دولت او و مطابق گزارش بانک مرکزی تا دی ماه سال ۹۱ تورم به ۲۸.۷ درصد رسید و همین مرجع پیشبینی کرد نرخ تورم تا پایان سال ۹۱ به ۳۲ درصد برسد.
حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم، در گزارش صدروزه آغاز به کار دولت خود، از بدهی بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت خبر داد که از دولت پیشین به جا مانده است. در نهم اردیبهشت ۱۳۹۳ حسن روحانی، در یک برنامه تلویزیونی گفت که دولت او ماهانه بین هزار تا هزارو 500 میلیارد تومان برای پرداخت یارانه کسری دارد، با این حال دولت سعی کرده که قیمت حاملهای انرژی را با شیب ملایم ۵۰ درصدی افزایش دهد.
گزارشهای مداوم از درشتترشدن ارقام کسری بودجه و دست تنگ دولت برای پرداخت یارانه مدام از سوی کابینه روحانی تکرار شد، تا آنجا که دولت مجبور شد برای تأمین این کسری بهای بنزین را ناگهان افزایش دهد و در ازای آن مبلغ یارانه را بیشتر کند. آن زمان دولت روحانی کاهش درخور توجه درآمدهای نفتی را تجربه میکرد. افزایش قیمت بنزین حوادث آبان ۱۳۹۸ را رقم زد و درعینحال تورم همچنان افزایشی بود، به طوری که در پایان دهه 90 قدرت خرید مردم یکسوم کمتر از ابتدای دهه 90 بود.
در دولت سیزدهم، ابراهیم رئیسی که زیر فشار مضاعف کسری بودجه و تحریم بود، گفت که ارز چهار هزار و 200 تومانی فساد آورده است و تصمیم دارد ارز ترجیحی دارو و کالاهای اساسی را حذف کند و وعده داد که در نهایت فقط قیمت چهار قلم کالا بیشتر میشود اما مبالغ یارانه به ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومان میرسد. ارز چهار هزار و 200 تومانی حذف شده و نرخ آن به ۲۸هزار و ۵۰۰ تومان رسید اما نه چهار قلم کالا بلکه قیمت انواع اقلام اساسی بهسرعت رشد کرد و تورم برخی از انواع مواد غذایی به سه رقم هم رسید.
حالا در شرایطی که وضعیت اقتصاد نابسامانتر از همیشه است و تکلیف تحریم هم مشخص نیست، وعدههای یارانه برخی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گزافتر و درشتتر شده است».
درباره این تحلیل روزنامه شرق گفتنی است که سه دولت احمدینژاد، روحانی و رئیسی در مقام مقایسه مثل هم نیستند. سند روشن این ادعا این است که دولتمردان روحانی پس از هشت سال وعده و هیاهو اعلام کردند آرزویشان بازگشت به وضعیت اقتصادی سال 1390 (دولت احمدینژاد) است. دولت روحانی رکوردهای منفی تکرار ناپذیر و بینظیری را برجا گذاشت در حالی که بخش مهمی از برنامه هستهای را هم واگذار یا تعطیل کرده بود و پس از گروگان گرفته شدن در برجام، آماده واگذاری دیگر منابع قدرت و پیشرفت نظیر کاهش ساخت نیروگاههای فسیلی (طبق تعهد در توافق آب و هوائی پاریس) و توانمندیهای نظامی و نفوذ منطقهای بود.
رکورد تورم 60 درصدی، نرخ ارز 9 برابر شده، تورمهای 700 تا 1000 درصدی در اقلامی مانند سکه و طلا و خودرو و...، انفجار رشد نقدینگی تورم ساز، خزانه خالی ارزی و ریالی، رساندن میزان کسری بودجه از حدود 53 هزار میلیارد تومان در سال 1392 به رقم 480 هزار میلیارد تومان در سال 1400، بدهی 1500 هزار میلیارد تومانی و...، کارنامه دولت روحانی در پایان کار بود و دولت شهید رئیسی توانست بخشی از این مصائب بزرگ را جبران کند.
از سوی دیگر باید یادآور شد که دولت روحانی هم سیاست غلط واگذاری چند ده میلیارد دلار ارز 400 تومانی را به شکل واگذاری رانت به اجرا گذاشت، هم خزانه ارزی را به هنگام تحویل به شهید رئیسی تهی کرد، هم مجبور شد ارز 20 قلم کالا از مجموع 24 قلم کالا را حذف کند، هم قیمت بنزین را برای گل و بلبلنمایی فضای پسابرجامی به مدت چهار سال سرکوب و سپس سه برابر کرد و اقتصادی ورشکسته را تحویل داد. بنابراین حذف ارز 4200 تومانی، یک تحمیل به دولت رئیسی بود و نه اختیار و انتخاب آن دولت.
همه این فجایع که شرح آن مثنوی 70 من کاغذ میشود، به خاطر وعدههای دروغینی بود که روحانی در انتخابات برای پیروزی به هر قیمت داد و روزنامههای اجاره مثل شرق هم به شکل پیمانکاری و تبلیغاتچی پای کار عوام فریبی رفتند. بعداً که کار از کار گذشت، مدیر روزنامه شرق در اثر فشارها و اعتراض افکار عمومی گفت «من مبالغه درباره برجام رو قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع رو قدری بزک میکرد که بتونه حرفش رو به کرسی بنشونه... بالاخره این بازی با تیتر هست دیگه» (!!)
همچنین محمد عطریانفر عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفته بود: «دولت برای این که بتواند از برجام، ظرفیت تبلیغاتی و انتخاباتی بگیرد -چون مردم ظرفیت امنیتی را براحتی نمیفهمند- یک ظرفیت دیگر به برجام بار کرد و آن ظرفیت اقتصادی است. این خیلی بزرگتر ازواقعیت بود و به پیکره دولت آسیب زد».
در این روند دروغین وعده درمانی، روحانی چندبار گفته بود «ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد، مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، تمامی تحریمهای اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود». و «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق توافق، در روز اجرا تمامی تحریمها لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق».
گفتنی است روزنامه بزک کار شرق، اواخر خرداد پارسال از قول لیلاز نوشت: «گره زدن اقتصاد به تحریم، دروغ بزرگی بود. آنها که سالها هرگونه بهبود بنیادین در اوضاع اقتصادی را در گرو حل مسئله هستهای، رفع تحریمها و برقراری روابط با آمریکا دانستهاند، در همه این سالها و به مدد شواهد متقن، بر سر قبریگریستهاند که مردهای در آن دفن نشده است. من نمیگویم تحریم اهمیت ندارد یا حتی کم اهمیت است؛ اما تعیینکننده نیست. بر پایه شواهد موجود، درجه مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریمها به روشنی در حال افزایش است و به موازات کاهش سهم نفت در تولید ملی، آسیبپذیری اقتصاد در برابر تحریمها نیز کاهش یافته است».
منفیبافی گسترده رسانههای بیگانه علیه انتخابات ریاست جمهوری ایران (خبر ویژه)
رسانههای بیگانه با شدت تمام و با استخدام برخی عناصر متواری در حال ترویج تحریم انتخابات هستند.
دویچهوله آلمان به قلم «علی- الف» عضو متواری دفتر تحکیم و اصلاحطلب سابق نوشت: با تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان، بحث شرکت در انتخابات بار دیگر بخصوص از سوی نیروهای موسوم به اصلاحطلب مطرح شده است.
آن دسته از فعالان سیاسی و مدنی که مردم را به رأی دادن در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ۱۴۰۳ فرا میخوانند، انگیزههای متفاوتی دارند. میتوان این افراد را در دستهبندیهایی کلی به دوگانههای «راهبردی− تاکتیکی» و «منفعتطلبانه−خیرخواهانه عام» بازشناخت. جامعه دعوتکنندگان به تحریم و شرکت در انتخابات ۱۴۰۳ اهداف و انگیزههای یکسانی ندارند و در عین حال یک محدوده مرزی و اشتراک محدود هم بین آنها وجود دارد. این نوشتار فقط درصدد تبیین چرایی نادرست بودن دلایلی است که مدافعان شرکت در انتخابات «با نیت خیرخواهانه» مطرح میکنند.
بنیاد تحریم بر این فرض استوار است که بر مبنای تجزیه تحلیل گفتمانی، نظری و اطلاعاتی و تجارب پیمودهشده در سه دهه گذشته، تفاوت رئیسجمهور و اختیارات آن در حدی نیست که انتظارات حداقلی جامعه خواهان تغییر را محقق کند. همچنین نمیتواند سیر منفی و ریلگذاری غلط انجامشده در نهادهای حاکمیتی را متوقف کند.
اما انتخاب وزیران فقط بر اساس خواست رئیسجمهور نیست، بلکه در چانهزنی و تعامل با رهبری و مجلس شورای اسلامی مشخص میشود. ریاست رئیسجمهور بر شورای امنیت ملی و انقلاب فرهنگی جنبه تشریفاتی داشته و نمیتواند برنامه موردنظر را با توجه به ترکیب موجود جلو ببرد. این وضعیت به صورت عینی در دولتهای خاتمی، روحانی و حتی احمدینژاد ثابت شده است. از سوی دیگر سیاستگذاری کلان با رئیسجمهور نیست، بلکه در بخش حقیقی قدرت و با میدانداری رهبری تعیین میشود. اختیارات قوه مجریه در گذر زمان کمتر شده و نهادهای موازی گسترش پیدا کردهاند. خاتمی در بهترین شرایط قوه مجریه اعلام کرد که «تدارکاتچی» است.
امروز وضعیت به مراتب بدتر شده و محدودیتهای رئیسجمهور افزایش پیدا کرده است. اکنون مجمع تشخیص مصلحت، رئوس سیاستهای کلان کشور را ابلاغ کرده و با استفاده از اهرم شورای نگهبان بر اجرای آن توسط دولتها اصرار دارد. پزشکیان با پذیرش اینکه کار دولت تعیین برنامه نیست، بلکه اجرای خوب برنامههای نهادهای بالادستی است، به لحاظ روانی پذیرای مداخله مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر ابزارهای نهاد ولایت فقیه هم شده است.
در این دوره از انتخابات کسی کاندید شده که اساساً در حوزه سیاسی و پیگیری مطالبات سیاسی و مدنی بخش معترض و خاکستری کارنامهای ندارد. او سادهاندیشانه تصور میکند که با بهبود اقتصادی و زبان خوش شکاف عمیق بین مردم و حکومت ترمیم میشود. از سوی دیگر اصلاحطلبان با کنار گذاشتن سیاست، آزادیها، ساختارشکنی و تعدیل خواستههای نیروهای جامعه مدنی، بر روی بهبود اقتصادی و گشایش در سیاست خارجی تمرکز کردهاند. این پیروزی تغییر معنادار و پایداری در کاهش فشارهای سیاسی و فرهنگی ایجاد نمیکند. نامزد اصلاحطلبان به همان دلایلی که نمیتواند درخصوص آزادی زندانیان سیاسی کاری انجام دهد، در حوزههای دیگر نیز به دلیل تصادمگریزناپذیر با نهادهای انتصابی و سیاستهای کلان موردنظر که در مجمع تشخیص مصلحت تصویب و اجرائی شده، به طریق اولی نمیتواند کاری درخور انجام دهد. در صورت پافشاری، وزیرانش توسط مجلس دوازدهم استیضاح شده و یا توسط قوه قضائیه مورد پیگرد قرار میگیرند.
حلقه اصلی دعوتکننده به رأی دادن با امیدسازی واهی به دنبال طرح ایده «نهادسازی از پایین، تفاهم در بالا» است. در حالی که این جریان هیچ سابقه نهادسازی در داخل و خارج از کشور نداشته و فقط کمپینهای انتخاباتی فصلی و کوتاهمدت راه انداختهاند.
رأی دادن در انتخابات پیشرو، هیچکدام از منفعتهای ادعایی پیشگفته را در شکل پایدار و متناسب با اعتباری که پای ساختار قدرت جمهوری اسلامی گذاشته میشود، ندارد.
یادآور میشود رسانههای بدنامی مانند رادیو فردا، صدای آمریکا شبکه اینترنشنال و بیبیسی هم در حال سیاهنمایی و بیهودهنمایی انتخابات در ایران هستند و حال آن که دولتهای آنها در منطقه از رژیمهای دیکتاتوری و استبدادی حمایت میکنند.
.
♨️ عملیات مشترک یمن و مقاومت عراق؛ 5 کشتی هدف قرار گرفتند.
🔹یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد در دو عملیات مشترک با مقاومت اسلامی عراق، 5 کشتی در بندر حیفا و دریای مدیترانه هدف حملات پهپادی قرار گرفتهاند.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari