12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روزی که امام خندید.
| فیلم شور حاج بخشی پیر دلاور در جبهه ها،
گردان عمار قبل از عملیات والفجر ۸ آزادی شهر فاو|
🔹 پسر حاجی بخشی تعریف میکرد،
توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند، من هم همراه پدرم بودم.
◇ توی حسینیه جماران مملو از جمعیت بود،
امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار میدادند و امام هم دستش رو برای رزمنده ها تکون میداد.
◇ امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن.
◇ ماشاالله ...حزب الله
◇ بسیجیها ...حزب الله
◇ سپاهیا ...حزب الله
◇ ارتشی ها ...حزب الله
◇ و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد.
◇ حاجی گفت: کجا میرید ... همه گفتند:#کربلا
◇ حاجی گفت: با کی میرید ... همه گفتند:#روح_الله
◇ حاجی گفت: مارم ببرید
◇ همه یکصدا گفتند ... جا نداریم..😂
◇ اینجا بود امام بزرگوار شروع کردن خندیدن
و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش میکشید.
گفت آقاجان: ببین این جوونها من پیرمرد رو اذیت میکنند.
🔹 در این روزهای باقی مانده اربعین یاد همهی راهیان کربلا...یاد مرحوم حاجی بخشی گرامی باد.
#مردان_بی_ادعا
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
باید مسافر کربلا شد
و از میادن مینِ شیطان نفس
عبور کرد تا به وادی مرام حسینی
به « کربلا » رسید ...
#مسافر_کربلا
#کاش_ماهم_زائر_شویم
بال نمےخواهم
همین پوتینهاے کهنه هم
مرا به آسمان مےرساند🕊
#عکسنوشته
#راهیاننور
____♥️🥀____