📸 تصاویری از حضور امام جمعه محبوبِ تبریز در دوران دفاع مقدس
"آیتالله سید محمدعلی آلهاشم"
در راه خدمت به مردم در سانحه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور به درجه شهادت نائل آمد.
#روحش_شاد_باصلوات
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
مداحی_آنلاین_یه_آدمایی_هستن_توی_این_دنیا_مهدی_رسولی.mp3
5.23M
یه آدمایی هستند
توی این دنیا
که چشماشون
یه اقیانوس آرومه
بسیار زیبا✅
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#رئیسی
#رئیسی_عزیز
حسین دلداده ی صاحب زمان شد .
گل گلزار عبداللهیان شد
دیار خاک فانی را رها کرد
نگین خاتم افلاکیان شد
چو مرغی پر زد و از نزد ما رفت .
به عصری طائر هفت آسمان شد.
خدا داند که من دلتنگ اویم.
اگر چه با شهادت ، جاودان شد.
یقین دارم شفاعت می نماید
دلم را عهد او ، آرام جان شد .
شهدای_خدمت
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
میگفت:
هـروقتمـیخوا؎دعاکنۍ،
قبلازاینکہدعاکنی!
بگوخـدایـامنازهمہ
کسایۍکہغیبتمنوکـردنو
منونـاراحتکـردنگذشتـم
توهـمازمنبگذر((❤️🌿
#تلنگرآنه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
*روحانی واعظ خوشگِل متواضع کوچهی ما*
آقای رئیسی را فقط چند بار، ایّام #انتخابات۱۴۰۰، در استودیوهای صدا و سیما دیده بودم ولی طبیعتاً بسیاری از ما مشهدیها، هر کدام به نحوی، پیش از دههی نود، ایشان را میشناختهایم؛
حدوداً ۲۲ سال قبل، در خیابان ابوذرغفاری محلهی احمدآباد مشهد، حاج آقای رئیسی، تقریباً ماهی یک بار، سخنران همسایهی روبهرویی ما بودند؛ ماهی یک بار، یکشنبهها. یک بار هم مهمان منزل ما شدند؛ یک صبح یکشنبه که من مدرسه بودم و بینصیب ماندم از سخنرانی ایشان.
روضههای خانگی و سخنرانیهای خانگی در مشهد، در اکثر موارد، با روحانیون تراز حاج آقای رئیسی برگزار نمیشد امّا همسایهی ما تأکید داشتند که حاج آقا علی رغم مشغلههای سنگین، بسیار علاقهمندند تا در محافلی اینچنینی، لااقل ماهی یک بار حاضر شوند و برای مردم عادی محلههای قدیمی مشهد، سخنرانی کنند و این جلسات وعظ را از نظر تربیتی و معنوی، بسیار مؤثّر و پربرکت میدانند.
سیدالشهدای خدمت، روزگار روحانیتش هم جنسی بسیار صمیمی و دوستداشتنی داشت و زمین تا آسمان، گِلش توفیر میکرد با بعضی گروههای قدرتطلب سیاسی مشهد و دغدغهی طلبکیاش، همروح بود با ذات طلبگی، یعنی خدمترسانی به روح مردم.
شهید #ابراهیم_رئیسی، نان دلش را میخورد و مزد گِلش را هم گرفت؛
خوشگِل بود و خوشدل
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin