🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#مظلومانه
#شهید_شدند
هجده نفر قربانی برای عروسی دختر یکی از سرکَردگان کومله
مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند.
این رسم را کومله ها نیز اجرا می کردند، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند.
یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند.
پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم.
دستور داده شد قربانی ها را بیاورند.
شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آن ها چهارده سال هم نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند.
#شهدای_نوجوان مانند مرغ سر بریده پرپر می زدند و آن ها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود.
آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند.
من و عده ی دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت مجدداً ما را روانه زندان کردند .
#و_اینگونه
#شهید_دادیم
راوی :
#یکی_از_شاهدان_ماجرا
#بزرگ_مردان_کوچک
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهید
وقتی مادر فرزندش را از دست می دهد، جسم پیر نیست اما روحش پیر میشود، در عرض چند لحظه روحش فرتوت شده و رو به زوال می رود. این را به خصوص می توان در وجود مادران #شهید نظاره کرد. ولی در این بین امایی وجود دارد، امایی که می گوید گرچه روحشان فرتوت می شود اما روحشان بزرگتر از روح هر انسانی خواهد شد، روحی که غم جگر گوشه را به جان خرید اما نه برای مرگ طبیعی بلکه برای مرگی که در راه خدا بود.
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀🌴🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#بزرگ_مردان_کوچک
#کوچک_ولی_شجاع
#شهید_والامقام
#مجتبی_محبوبی
با این قد کوتاهش دلی نترس و شجاع داشت، با تلاش (دستکاری در شناسنامه) توانسته بود خود را به جبهه برساند و جز نیروهای گردان موسیابنجعفر(ع) شود.
مسئولین گردان بخاطر سن کمِ مجتبی قصد داشتند او را به پشت جبهه برگردانند ولی با گریه از آنان میخواست که این کار را نکنند .
با فرمانده گردان صحبت کردم و از آنان خواستم به جثه کوچکش نگاه نکنند، دلی نترس و شجاع دارد، مسئولین نیز پذیرفتند و اجازه دادند در منطقه بماند حتی در عملیات موسوم به پاتک مهران به خاطر شجاعتش به عنوان «پیک» از او استفاده کردند.
شجاعت و نترسی اش طوری بود که در منطقهی عملیاتی کربلای پنج، آنقدر با آرپیجی۷ شلیک کرده بود که از گوشهایش خون می آمد ولی او به کارش ادامه میداد و شلیک را قطع نمیکرد!
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
شهید دفاع مقدس
🌷 علی حاج رضایی🌷
بیست و هشتم فروردین 1348، در شهرستان محلات به دنیا آمد. پدرش محمد، خیاط بود و مادرش طاهره (فوت1366) نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود.و در حوزه هم همزمان درس طلبگی میخواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنج مرداد 1367 عملیات مرصاد، بعد از اسارت به دست منافقین بر اثر شکنجه به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
برادرانش مهدی و محسن نیز شهید شدهاند.
خانواده حاج رضایی از شهرستان محلات، همگی برای حفظ میهن در تلاش بودند. سه برادر که در جبهه بودند به شهادت رسیدند اما هرگز دست از ارزشهای خود برنداشتند.
┈┈•✾🥀🥀🥀✾•┈┈
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم