یه بزرگی میگفت ؛
هر وقت رسیدی ته خط . .
داشتی می افتادی زمین . .
شرمنده میشدی . .
به خانم امالبنین رو بزن ❤️🩹
میدونه پسرش چی کشیده !
دستت رو میگیره،نمیزاره خم بشی . .
#ننهامالبنین
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#شهیدانه
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت
#شهید_والامقام
#یوسف_قربانی
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🕊🌷
میخواهم شهید شوم
تا خونم نهال کوچکی از
جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند
#شهیدانه
#حاج_یدالله_کلهر
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
💠 نوعی دیگر از "بخور بخورهای" جبهه‼️
#دفاع_مقدس
#فتح_قله
#قهرمان_وطن
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#شهیدانه
باید اذعان کرد ، #احمد_کاظمی ، فردی بسیار باغیرت بود .
برای وی بسیار سخت بود در عملیاتی که با فتح همراه نبود و ناچار میشد به نیروهایش دستور عقبگرد دهد، عقبنشینی کند .
یادم میآید در « کربلای ۴ » پس از دو ساعت از آغاز درگیری ، متوجه لو رفتن منطقه شدیم و به دنبال آن ، دستورهای لازم برای عقب نشینی یگانها را صادر کردیم و لشکرها موظف شدند تا پیش از روشن شدن هوا به مقرهای اصلی خود برگردند ، اما #کاظمی زیر بار نرفت ، چون برایش بسیار سخت بود . او حتی با تعدادی از یارانش به رودخانه زد و از آنجا عبور کرد و قصد داشت انفرادی با دشمن بجنگد و البته تا وسط روخانه اروند هم رفت ، اما برای جلوگیری از ایجاد احساس تمرد ، بازگشت .
تصویر فوق مربوط به شب عملیات کربلای ۴
بندر خرمشهر
ساختمان گمرک
#شهید_احمد_کاظمی
و #شهید_احمد_اللهیاری
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌴🌹http://eitaa.com/shahidesaratghazvin