💠 #حدیث روز 💠
💎 روایتی قابل تأمل درباره نماز
🔻امام صادق (علیهالسلام):
إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ الصَّلَاةِ لَهَلَكُوا؛
❇️ همانا خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بینماز ما دفعبلا میكند، ولی اگر همه تارك نماز بودند هر آینه همه هلاك میشدند.
📚 الكافی، ج ۲، ص۴۵۱
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گروه های تحریم کننده انتخابات....
✔️چهار گروهِ تحریمکننده چه کسانی هستند؟
#خادم_الرضا
#سیدالشهدای_خدمت
#شهید_جمهور
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
#سلام_علی_آل_یاسین 💙
#یا_مهدی_ادرکنی 💚
همیشه!!!!
مراقب حرف هایی
که میزنی باش!!
مخصوصا وقتی
عصبی یادلخور هستی.
بعضی کلمات
همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند.
نمی کُشد!!
ولی.....
تاآخر عمر عذاب میدهد..
H🌺🍃
هدایت شده از مسجد و مهدیه اهل البیت (علیهم السَّلام) امیرآباد
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کوبیده_بوقلمون😋🍖🌯🍗🌮
مواد لازم🔽
سینه بوقلمون🍖🍗
پیاز رنده شده🌰
دنبه چرخ شده🥗🍱
نمک🍙
زعفران🍘
فلفل سیاه🍘
🍔↝•|@ashpazi_day_gah
🍀🔦 سبزی سیاسی
مادرم با همسایه ها توی پارکینگ ساختمان قرار سبزی پاک کردن داشتند. من هم با مادرم رفتم و گوشه ای کنارشان نشستم تا مثلاً سبزی پاک کنم . باد و باران شدیدی میآمد. پارکینگ ساختمان هم در و پیکر درست و درمانی نداشت هر از چند گاهی که باد می وزید - باران می پاشید روی صورتمان صدای یکی از خانم ها از وسط جمع بست بلند شد با ناراحتی گفت: «خدا نگذره از اونی که پول گرفت و یه در واسه این پارکینگ نذاشت . همسایه دیگری گفت: «ما زارو زندگیمون رو فروختیم اومدیم از این خونه ها خریدیم هنوز که هنوزه هر روز یه جاش خراب می شه. آهسته آمدم وسط گله هایشان و پرسیدم: چرا این جوری شد؟ پس چرا اون ساختمون رو به رویی در داره پارکینگشون؟
یکی از خانم ها که داشت صورتش را با چادرش خشک میکرد گفت: «اون ساختمون مهندسش خوب بود دخترم . هم آجر و در سیمانش به درد بخور بود هم سر قول و قرارش بود؛ ولی مهندس ساختمون ما یکی از موتورهای آسانسور رو دزدید و برد. پول پارکینگ رو هم گرفت و یه در نذاشت. بعد هم فرار کرد و رفت.
با دست اشاره کردم به ساختمان روبه رویی و گفتم: «پس این از ساختمون نتیجه کار یه آدم کار بلده و ساختمون شما نتیجه کار یه آدم نابلد!»
تن صدایم را آهسته کردم و پرسیدم: «حالا چند روز دیگه که می خوایم بریم پای صندوق خیلی فرق داره به کی رأی بدیم.» خانمی که کنارم نشسته بود با شنیدن این جمله با ناراحتی گفت: چه فرقی میکنه؟ همه شون مثل همن مردم رو بدبخت کردن هر روز باید تو صف یه چیز وایستیم دسته سبزی پاک شده را گذاشتم توی قابلمه و گفتم: «اگه یه آدم خوب انتخاب کنیم مثل همین مهندس ساختمون روبه رویی شما چی؟ اون نمیتونه هم مصالح خوب به کار بیره هم به ساختمون درست و درمون بسازه؟ خانمی که از ابتدای جلسه ساکت نشسته بود سرش را تکان داد و گفت: «آره راست میگی هرچی میکشیم از خودمونه همین مهندس ساختمون رو هم ما نرفتیم انتخاب کنیم، نشستیم توی خونه یکی رو آوردن گذاشتن نتیجه شد این ساختمون بی در و پیکر که هر روز یه جاش آویزونه...
یک بسته دیگر سبزی گذاشتم جلوم و گفتم: «ما الان دور هم جمع شدیم و داریم کمک میکنیم این سبزی ها پاک بشه دست رو دست بذاریم پاک که نمیشه هیچ ، همه ش میگنده . با نشستن و رأی ندادن هم گره کارهامون باز که نمیشه هیچ چی ، روز به روزم کورتر میشه .»
هوا آرام تر شده بود. سبزیهای پاک شده را گذاشتند توی نایلون و یک بسته اش را هم به من تعارف کردند بوی سبزی تازه زد زیر دماغم عجب عطری داشت.
📚 | به نقل ازکتاب مادران میدان جمهوری
💌 | روایتی مادرانه از دعوت به انتخابات
🔺چیزی که نمیتوانی در قیامت از آن دفاع کنی، نه ببین، نه بشنو، نه بگو، نه بنویس!
#آیتالله_جوادی_آملی
✍ هیچ کاندیدایی در قیامت نمیتواند تو را نجات دهد اگر در حق دیگری جفا کرده باشی!
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
@Deynvasiyasat
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯