eitaa logo
کانال شهیدجاویدالاثرغلامحسین اکبری
1.4هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
16.2هزار ویدیو
87 فایل
مقام معظم رهبـرے: بہ کسے مبتلا شوید؛ کہ بوے خــدا بدهد..🌱 🥀خادم کانال👈@yadmanshohada_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شکست دل😢😢
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔖 نام : سید حمید نام خانوادگی : طباطبایی‌مهر نام پدر : سید احمد تاریخ تولد : ۱۳۳۸/۶/۵ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۱/۱۲/۴ - حلب🇸🇾 مزار : بهشت‌زهرا سلام‌الله‌علیها-قطعه ۲۶ توضیحات: رزمنده و جانباز شیمیایی دفاع مقدس، جزو فرماندهان عملیاتی نیروی زمینی سپاه پاسداران 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از شکست دل😢😢
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💌 💠شهید سید حمید طباطبایی‌مهر ▫️در گرماگرم آتش در ارتفاعات مرزی گویزه سردشت که هرکس جان‌پناهی برای خود گرفته بود، دوربین فرمانده لشکر، قیام و قعود دلاورمردی استوار را شکار کرد که در زیر بارانِ آتشِ گلولهِ دشمن، سپاس را در مقابل خداوند متعال بر سینه پهناور کوه می‌سائید و او کسی نبود جز سردار سیدحمید طباطبایی مهر؛ کسی که تجربیات سالها حضور در میدان نبرد به او آموخته بود رمز پیروزی را که «اِن تَنصُرُالله یَنصُرکُم و یُثَبِّت اَقدامَکُم»! ▫️ساعت چهار بعدازظهر روز بیست و نهم تیرماه سال ۱۳۹۰ که عملیات در ارتفاعات مرزی گویزه سردشت گره خورده بود، شهید طباطبایی‌مهر با چنان آرامشی به راز و نیاز با معبود خود پرداخت که تحیّر همگان را برانگیخت. این راز قدرتمندی مردان خدایی است که برخی از سیاستمداران عاجز از درک آن در معادلات قدرت در صحنه تقابل جبهه حق و باطل می‌باشند. 📀راوے: سردار خلیل‌زاده، معاون عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا سپاه پاسداران ....🕊🌸🌸🕊 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟧🟧🟧🟧🟧🟧🟧 🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 👇👇👇 🔴 نماز شب چهاردهم ماه شعبان برای آمرزش گناهان 🔵 پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : 🟡کسی که در شب چهاردهم از ماه‌ شعبان چهار رکعت نماز بگزارد، در هر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره والعصر را پنج بار بخواند. خداوند برای او پاداش نمازگزاران از آدم تا روز قیامت را می نویسد و در حالی او را بر می انگیزد که صورتش از آفتاب و ماه درخشان تر است و آمرزیده می شود.. 📚اقبال الاعمال‌ ص ۸۸۴ 🛑 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. 🔵 نماز پر فضیلت شب ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ماه شعبان فراموش نشه. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
♥️🕊..!' تاقیامت‌سرِسربندتو،بی‌بی‌جان‌دعواست معنی‌این‌سخنم‌راشھدامی‌فھمند :)♥️!!' https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
هدایت شده از شهدای کرمان
✍فرازی از وصیت‌ شهید مجید بشارتی از شهدای لشکر ۴۱ ثارالله... 🔸امت حزب‌الله ایران مراقب امام عزیز باشید و خود را از صحنه کنار نکشید زیرا دشمنان انقلاب که دست‌ پرورده آمریکای جنایتکار هستند همین را می‌خواهند... @shahidan_kerman
هدایت شده از شهدای کرمان
✍بی بی حضرت زینب سلام الله به حسین پسر غلامحسین چی گفت به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی... 🔹یک روز با حسین به سمت آبادان می‌رفتیم عملیات بزرگی درپیش داشتیم من خیلی ناراحت بودم به حسین گفتم چند تا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیت‌ آمیز نبود این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی‌دهد. 🔸گفت برای چی گفتم چون این عملیات خیلی سخته و بعید می‌دانم موفق بشویم گفت اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروز هستیم. 🔹گفتم حسین دیوانه شده‌ای در عملیات‌هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آن وقت در این یکی که کلا وضع فرق می‌کنه واز همه سخت‌تر است موفق می‌شویم... 🔸حسین خنده‌ای کرد و با همان تکه‌ کلام همیشگی‌اش گفت حسین پسر غلامحسین به تو می‌گویم که ما در این عملیات پیروزیم. 🔹می‌دانستم که او بی‌حساب حرفی را نمی‌زند حتماً از طریقی چیزی که می‌گوید ایمان و اطمینان دارد گفتم یعنی چه از کجا می‌گویی گفت بالاخره خبر دارم گفتم خب از کجا خبر داری؟ گفت به ما گفتند که ما پیروزیم. 🔸پرسیدم کی به تو گفت جواب داد حضرت زینب سلام الله دوباره سؤال کردم در خواب گفت یا در بیداری با خنده جواب داد تو چه‌ کار داری فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل می‌گویم که قطعاً موفق می‌شویم... @shahidan_kerman
هدایت شده از شکست دل😢😢
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷خاطره ای از شهید به روایت همسر در نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد.من ساعت را کوک مي کردم. قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شد. مي گفتم چه خبر است بخواب که فردا مي خواهي بروي سرکار، خسته اي. مي گفت: خدا گدا می خواهد و من باید گیرهایم را برطرف کنم . تا خداوند توفیق خدمت خالصانه و رزق شهادت را نصیب من کند.  گاهی اوقات با صداي گريه ايشان بيدار مي شدم. حس مي کنم که اين ارتباط دو طرفه شده بود و خداوند بسيار ايشان را دوست مي داشت.  مي گفت خدا راحت وصل مي کند. ما هستيم که سيم مان گير دارد و نمي توانيم خوب اين ارتباط را برقرار کنيم... : ۱۳۳۸/۶/۵ : ۱۳۹۱/۱۲/۴ ......🕊🕊🌷🌷 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
555.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀پست ویژه شهیدانه ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔸️در راه شهدا گرم باقی بمانید.. 🌹شهیدغلام حسین میرباقری ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊 شادی روح شهداء صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐🌸💐 ╔═.🥀🍃.📿════╗ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari ╚════🥀.🍃.📿═╝
🌹خواب شهادت 🔹در یکی از ماموریت ها، برادر حسین بواس به بنده گفت، یکی از شهدای. مدافع حرم گیلان به نام کوچک زاده رو خواب دیدم. این شهید زمان و مکان شهادتم را به من گفته ونشان داده است. بهش گفتم، حسین آقا، به ما بفرمایید اون شهید به شما چی گفته تاما هم زمان و مکان شهادت شما رابدانیم!!!!!! حسین، جواب نمی‌داد واین راز را فاش نمیکرد. چند بار اصرار کردم که به بنده بگوید ، ولی فایده‌ای نداشت. او ازآن میترسید اگه به ما بگوید جلوی اعزام به ماموریتش رابگیر یم. اعزام و شروع ماموریت بود آنقدر سرمون شلوغ بود که حواسم به آن خواب تعریف شده توسط حسین آقا بواس نبود. منطقه وجبهه خان طومان آمدیم ودرگیریهاشروع شد. درصحنه های درگیری با دشمنان تکفیری بیادم آمد که یک خواب عجیبی را برادر حسین بواس قبلا دیده بود نکند که اینجا تعبیر شود.!!!!! گیرودار نبرد روز 21 فروردین ۹۵، آن خواب تعبیر شد وحسین آقای بواس آسمانی گشت. روحش شاد و راهش پررهرو باد. (برادر مصطفی...........) شهید مدافع حرم ❤️❤️❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹
یک بار داخل ماشین امیر نشسته بودیم و غذا میخوردیم که کودک فال فروشی به شیشه زد. امیر شیشه را پایین داد و پرسید:«که غذا خورده ای؟ و کودک فال فروش جواب داد :« نه امیر غذای خود را نصفه گذاشت و رفت تا برای کودک فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. کودک فال فروش وقتی همراه امیر از رستوران برمیگشت میخندید و حسابی خوشحال بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari