هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
🕊🌸🕊🌸🕊
می دانستم جز حقوق، دریافتی دیگری ندارد و یک دلار حق مأموریت یا اضافه کار نمی گیرد.
گفت:
تا در کرمان بودم، مبل نداشتیم.
به تهران که آمدم ، به خاطر مهمان ها مبل خریدم.
گفت: توی خانه سنتی عمل می کنم.
گاهی از روستا برایم روغن و نان و این طور چیزها می آورند و وسایل زندگی ام را تأمین می کنند.
مثل روحانیت که مردم آن ها را تأمین می کنند ، مرا هم مردم تأمین می کنند.
می گفت:
پسرم می خواهد داماد شود وقتی برای خرید رفتیم، زیاد پول نداشتم.
نگران بودم اگر خانواده ی عروس خواستند چیز گران بخرند، چه کار کنم!
کسی این حرف را می زد که اگر اشاره می کرد، امکانات زیادی برایش فراهم می شد.
بعد از مدتی گفت خدا رساند، خرید را حل کردم.
📚حاج قاسمی که من می شناسم ص ۲۴و ۲۶
◽️◽️◽️
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
10505503801939.mp3
5.82M
💙زیارت آل یاسین💙
💫🤍بسم الله الرّحمن الرّحیم🤍💫
#امام_مهدی_عج💙میفرمایند:
💫🌺هر گاه خواستید به وسیلهء ما، به سوی خداوند متعال و مهربان💚 توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید🌺💫
#سلام_علی_آل_یاسین💜
#سلام_علی_آل_یاسین💚
🌾:
أَجِرْنا مِنَ النَّارِ یَامُجِیرُ
، ما را از آتش پناه ده ای پناه دهنده
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
شخصی روزی با خدا مکالمهای داشت:
خداوندا دوست دارم بدانم
بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟
خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت کرد
و یکی از آنها را باز کرد
مرد نگاهی به داخل انداخت
درست در وسط اتاق
یک میز گرد بزرگ وجود داشت
که روی آن یک ظرف خورش بود
و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد
افرادی که دور میز نشسته بودند
بسیار لاغر و مریض حال بودند
به نظر قحطی زده می آمدند
آنها در دست خود قاشقهائی
با دسته بسیار بلند داشتند که این دستهها
به بالای بازوهایشان وصل شده بود
و هر کدام از آنها به راحتی میتوانستند
دست خود را داخل ظرف خورش ببرند
تا قاشق خود را پر کنند
اما از آنجائی که این دستهها
از بازوهایشان بلندتر بود
نمیتوانستند دستشان را برگردانند
و قاشق را در دهان خود فرو ببرند
مرد با دیدن صحنه بدبختی
و عذاب آنها غمگین شد
خداوند گفت: تو جهنم را دیدی
آن ها به سمت اتاق بعدی رفتند
و خداوند در را باز کرد
آنجا هم دقیقاً مثل اتاق قبلی بود
یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن
که دهان مرد را آب انداخت
افراد دور میز مثل جای قبل
همان قاشقهای دسته بلند را داشتند
ولی به اندازه کافی تپل و قوی بودند
میگفتند و میخندیدند
آن شخص گفت: نمیفهمم
خداوند جواب داد: ساده است
فقط احتیاج به یک مهارت دارد!
میبینی؟ اینها یاد گرفتهاند
که به یکدیگر غذا بدهند
در حالی که آدمهای طمعکار
تنها به خودشان فکر میکنند
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💚👇🏻
اعمال قبل از خواب:
🌷حضرت رسول اکرم(ص)
فرمودند هر شب پیش از خواب :
1️⃣. #قرآن_را_ختم_کنید👇🏻
با ( ٣ بار سوره توحید) خواندن
2️⃣ #پیامبران_را_شفیع_خود_گردانید:
با گفتنِ (۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین)
3️⃣ #مومنین_را_ازخود_راضی_کنید:
با گفتنِ(۱بار: اللهم اغفرللمومنین والمومنات)
4️⃣ #یک_حج_و_یک_عمره_به_جا_آورید:
با گفتنِ ( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر)
5️⃣ #اقامه_هزار_ركعت_نماز :
(٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»
6️⃣ #خواندن_سوره_تکاثر (از بین برنده عذاب قبر ):👇🏻
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
🌸 أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾
🌸 حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾
🌸 کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾
🌸 ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾
🌸 کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾
🌸 لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾
🌸 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾
🌸 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾
7⃣ #وضو_هنگام_خواب:
امام صادق: «هركس با وضو به رختخواب برود، رختخواب براى او حكم مسجد را دارد. واگر در ميان رختخواب به ياد آورد كه وضو ندارد، بر روانداز تيمّم كند كه اگر با وضو يا تيمّم بخوابد، تا زمانى كه به ياد خداست گويى نماز مىخوانَد»
(به جای تیمم وضو بگیریم تا یه خودسازی هم انجام داده باشیم )
📚مستدرك وسايل الشيعة ج١ص٣٣٩
« باب ده حديث۲۱»
🔴 آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم ؟؟!!!
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
من حرم لازمم... 😢🥺🥲
شبتون شهدایی 🍀
وضو فراموش نشه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم را بعضی از مسئولین هم حتماً ببینند!
برخی رزمندهها سهم یک نانشون رو هم بر نمیدارن تا به بقیه برسه
رفیق شهید :
یه شب من بیمار شدم و #شهید بابڪ نورے هم منو رسوند #درمانگاه بعد از
درمانگاه.
باهم دیگه رفتیم یه آبمیوه فروشے و باهم یه چیزے خوردیم در همون حال که داشتیم باهم صحبت میکردیم برگشت به من گفت داداش من برم #سوریه دیگه برنمیگردم این به من الهام شده...
من اولش جدے نگرفتم و گفتم انشاالله صحیح و سالم برمیگرده
ولے به فیض بزرگ #شهادت نائل شد .. 🕊
هنوز که
دارم میسوزم.. :)
#شهید_بابڪ_نوری