eitaa logo
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
2هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.9هزار ویدیو
93 فایل
💠 کانال رسمی طلبه بسیجی شهید #حسن_مختارزاده 💠 تحتِ اشراف خانواده شهید ولادت: ۲۶ مرداد ۱۳۸۰ شهادت: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ 📍مزار شهید: حرم مطهر حضرتِ فاطمه‌معصومه (سلام الله علیها)،صحن امام رضا(علیه السلام)،مقبره الشهدا - ارتباط با ما: @zeinab1531
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌿 ـ امام جعفرصادق(علیه‌السلام): —بِانفاقِ الـمُهجِ یَصِلُ العَبدُ الی حَبیبِه.— " تنها با شهادت و ریختن خون بنده است که او به وصال (معبود و) محبوب خود خواهد رسید. " 📚مستدرک،‌ ج ١١، ص ١٤. 💠دقایقی قبل ؛ مقبره الشهداء ؛ حرم مطهر خانم حضرت معصومه (س). | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
_InShot_۲۰۲۳۱۱۰۸_۱۴۲۵۵۰۴۶۵_۰۸۱۱۲۰۲۳.mp3
زمان: حجم: 1.46M
. + خودت رو در محضر اربابت ببین . . . 💔 🎙صدای شهید محمد حسین محمد خانی . | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
. + دوستانی که پیکر حاج عمار رو دیده بودند می گفتند : " مثل کسی بوده که روزها و شب های متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده . . . 💔" +حاج قاسم بعد شهادت حاج عمار گفت : " کمرم شکست . . ." 🌿سالروز شهادتت مبارک . . . شهید محمد حسین محمد خانی (حاج عمار ) 📷تصویری از شهید حاج عمار بعد از شهادتشان. | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• 🌿| ۱۸ آبان سالروز تولد فرمانده محورهاي عملياتي لشكر چهل و يك ثارالله، شهید علی شفیعی .| باید از کار او سر در می آوردم . آن شب تا نماز تمام شد ،سریع بلند شدم ولی ناگهان غیبش زد . شب دیگر از راه رسید. مصمم بودم بدانم علی کجا می رود . وقتی نماز تمام شد سریع بلند شدم و پشت سرش راه افتادم. در تاریکی کوچه ای رها می شود و من هم ..... تا به خود می آیم ، بر دوش او یک گونی می بینم از کجا آورده بود نفهمیدم. درب اولین منزل ایستاد گره گونی را باز کرد پلاستیکی را کنار در گذاشت چند مرتبه به شدت در را کوبید و سریع رفت. در باز شد زنی پلاستیک کنار در را برداشت به بیرون سرک کشید و برگشت . من به دنبالش راه افتادم ، دومین منزل ، سومین منزل و ..... وقتی گونی خالی شد من به سرعت به طرف مسجد حرکت کردم زودتر از او رسیدم منتظرش ماندم ، علی وارد مسجد شد . جلو رفتم، گفتم جایی رفته بودی : نه ... گفتم مثل اینکه جایی رفته بودی ؟ با نگاهش مرا به سکوت وا داشت . من جایی نبودم ، همین اطراف بودم. فایده ای نداشت . به ناچار از او جدا شدم و او را با خدایش تنها گذاشتم .این کاری بود که بعضی شبها تکرار میکرد...و می خواست همچنان مخفی بماند . 📎به روایت مادر بزرگوار شهید | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
• 🌿| ۱۸ آبان سالروز تولد فرمانده محورهاي عملياتي لشكر چهل و يك ثارالله، شهید علی شفیعی .| باید از ک
• 📍| مزار شهید علی شفیعی عزیز در جوار حاج قاسم در گلزار شهدای کرمان قرار دارد...| در زمان شهادت سپهبد شهید سلیمانی، مادر شهید علی شفیعی در گفتگو با دفاع پرس گفته بود: حاج قاسم همیشه تاکید داشت، شما خانواده‌های شهدا برای سلامتی من دعا می‌کنید، ولی از شما می‌خواهم برای شهادت من دعا کنید، من آرزوی شهادت دارم. ایشان می گفتند: حاج قاسم مثل پسرم علی بود و به ایشان بسیار علاقه داشتم و از زمانی که جنگ شروع شد با علی به جبهه رفتند و علی و حاج قاسم مثل دو برادر بودند و تا زمانی که علی شهید شد، در جبهه همرزم حاج قاسم بود. | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 💠 💎 مایحتاج انسان مؤمن 🔻امام محمد تقى عليه‌السلام:.. اَلْمُؤمِنُ يَحْتاجُ اِلى تَوْفيقٍ مِنَ اللّه ِ. وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ ❇️ مـؤمن به سه چـيز مـحتاج است: ۱ ـ توفيق الهى كه كارها را بخوبى به پيش ببرد. ۲ ـ واعظ درونى كه هرلحظه او را پند و انذار دهد. ۳ ـ پذيرش نصحيت كسى كه او را پند مى دهد. 📚 تحف العقول، ص ۷۲۹ ‌ ‌ ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
. •| چون کر و لال بود، خیلی جدی نمی‌گرفتنش. یه روز کنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت " !" خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!🕊 ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمر هر‌چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. 🕊آقا خودش گفت: تو‌شهید‌میشی...💔😭 |• | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
. ♦️مراسم یادبود به مناسبت تولد شهید محمود احمدی تبار ♦️ 🔸زمان : 5 شنبه ، 18 آبان ماه ، حوالی ساعت
✨شهید حاج محمود احمدی تبار✨ 🌹سال 1359 که دفاع مقدس آغاز شد، او هم به جبهه‌ها شتافت. چند بار در جبهه مجروح شد و مرخصی استعلاجی به او می‌دادند؛ اما او تلاش داشت تا زودتر از موعد پایان مرخصی، از مجروحیت فرار کند و به خیل مجاهدان فی سبیل‌الله بپیوندد. همان سال‌ها بود که برای خواستگاری اقدام کرد و در جلسه خواستگاری، به زهرا حبیبی گفت:«من دو همسر دارم!»‼️⁉️ و وقتی تعجب وی را مشاهده کرد، توضیح داد که:«شما همسر دوم من هستید و تفنگم، همسر اول من است.» بعد از جنگ، راهش را از جبهه و سپاه کج کرده بود به سمت مکه و کربلا و سوریه. می خواست برود زیر قبه ی آقا و بگوید« اللهم رزقنی شهادت فی سبیل الله ». 32 بار رفت و گفت. نه جنگی بود،نه پیکاری، نه ... !. می گفت «خدا وسیله اش را مهیا می کند، اگر بخواهد.» شهید محمود احمدی تبار در سن 46 سالگی، در سال ۱۳۹۰ بر اثر برخورد با مین در مرز سردشت کردستان به همراه سردار عاصمی که به «دو قلوها» معروف بودند، و چهار تن از یارانشان به درجه رفیع شهادت نائل آمد و این در حالی بود که او، یک پسر و سه دختر از خود به یادگار گذاشت. ● ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]