من به صورتش نگاه نمی کردم چون خیلی دوستش داشتم و اگر نگاه میکردم، دلم به حالش می سوخت😞، گفتم حالا بمون اگر نری بهتره، دیدم گریه کرد و به التماس افتاد، من هم گریهام گرفت آخرش نتونستم مقاومت کنم، گفتم باشه ایراد نداره حتی به شوخی هم گفتم نری شهید بشی😒! خندهاش گرفت، گفت: نه الان زوده، من میخواهم 30-40 سال خدمت کنم و بعد شهید بشم، با این حرفهاش میخواست من را آرام کنه، گفت هیچ خطری نیست، نگران نباش اما من میدونستم که آقاسجاد ماندنی نیست.🕊
پدر: من هم به خاطر خانومش گفته بودم بمونه، دو روز بعد بره ولی تو وصیت نامهاش جمله تکاندهندهای نوشته بود؛ نوشته بود که اگر میماندم و بچهام دنیا میآمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود.❗️
میتونست بمونه و بعد از تولد فرزندش بره ولی گفته بود من صدای کودکان شیعه سوریه را می شنونم و باید برم...
🌷شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا🌷
@shahidhojajjy
به یکی از مغازهدارهای سرکوچهمان گفته بود دعا کن شهید شوم.
به یکی از همسایههایمان هم که دوستی زیادی داشت گفته بود فلانی من این بار بروم احتمالاً دیگر برنمیگردم.
سعی کنید اسم کوچه را به نام من بزنید. البته اینها را بعد از شهادتش شنیدم. خودم هم بار آخر در دلم غوغا بود.
در پس آن همه مأموریتی که رفته بود فقط همین یک بار به دلم برات شد که نکند شهید شود، اما برخلاف آنچه در دلم میگذشت، برای اولین بار در زبان با او مخالفتی نکردم.
شاید نمیخواستم با دلخوری و ناراحتی از هم جدا شویم. مرتب با خودم میگفتم جلویش را بگیر... نگذار برود، اما هر کاری کردم نتوانستم حرفهایی که با خودم میزدم را به او بگویم.
رفت واﺧﺮﻳﻦ ﺩﻳﺪاﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ..
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊﺣﺮﻡ
#ﺷﻬﻴﺪﻋﻠﻲ_ﻧﻆﺮﻱ🌷
@shahodhojajjy
شهید محمودرضا بیضایی قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو #کوثر بذاره.
وقتی خدا بهش دختر داد اسمشو
ڪوثر گذاشت. شب یکی از عملیاتها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست، نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟ گفت:
#از_کوثرم_گذشتم. . .
[خدایا ما را هم این چنین عاشق کن که دیگر جز تو را نبینیم...♥️
@shahidhojajjy
نه #پلاڪ شناسایی دارم..🔗
نه #رمــز شب را می دانــــم..
نه #راھ برگشت را می شناسم
آوارھ میان #گناهــــان مانده ام😞
🍃🌹 #شهــــدا اگر به دادم نرسـنــــــــد
ازدست رفتھ ام. ••|😔
#ومنـــمگناهڪاریڪجـــزشماڪسیراندارد..😭💔°
@shahidhojajjy
"#دلتنگـے"
نام دیگر این روزهاست
وقتـے
از این همه رهگذر
یکی تو نیستـے ...
وقتـے قرار است همه را ببینم؛
اما تو را نه............
#سلام_مولای_مــهربانم🌸🍃
🌸#تعجیل_در_فرج_آقا_صلوات🌸
🌼#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌼
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@shahidhojajjy
🍃🌼#شهـید_آوینی :
شهـدا ،
مثل آیہ هـای قرآن مقدسند
تقدس آیہ هـای قرآن
بہ این است ڪه
حڪایت از حق دارند
و شهـدا نیز . .
@shahidhojajjy
نگـاهـ حـرام🌵🍃
همرزم شهید ابراهـیم هادے: رفتم پیش ابراهیم هنوز متوجه حضور من نشده بود! با تعجب دیدم هر چند لحظه #سوزنی را به پشت پلک #چشمش میزند!
گفتم:چیکار میکنی داش ابرام؟؟🤔
تا متوجه من شد از جا پرید و گفت:هیچی، چیزی نیست!
گفتم:باید بگی برای چی سوزن زدی تو صورتت! مکثی کرد و خیلی آهسته گفت: "سزای چشمی کہ به #نامحرم بیفته همینه..! ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت! حتی برای صحبت با (زن نامحرم بستگان) سرش را بالا نمیگرفت.
#شهید_ابراهیم_هادیپور
#علمدار_کمیل
@shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️ #پارت_۳۴ •خاطرات شهید سلیمانی، از سردار شهید حاج احمد کاظمی احمد عصاره
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️
#پارت_۳۵
گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور میتوانیم برگردیم، هنه خسته بودند چون ما بعد از علملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با کمک شهید خرازی آخرین مرحله عملیات آزاد سازی خرمشهر را انجام بدهد. ایشان نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و با گرفتن ۱۱ هزار اسیر، شهر را آزاد کردند. آنها با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر در مقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکر های ۸ نجف و ۴۱ امام حسین تحت فرماندهی احمد و حسین بودند. و اینگونه بود که در همه عملیات ها تا پایان جنگ، شهید کاظمی بدون استثنا نقش فعال و موفقی داشت؛ وی از افراد موثر در آزاد سازی خرمشهر بود و این شهر تا ابد، مرهون رشادت کاظمی است...
*حاج قاسم، حاج احمد مرا ببر...
در مستند " نامه ای به احمد" شهید سردار سلیمانی در پاسخ به سوال مبنی بر اینکه اگر بخواهد به همرزم شهیدش سردار فاتح خرمشهر حاج احمد کاظمی حرف یا نامه ای بنویسد که چه می گوید. ایشان فرموند : " الهی دردت بخوره تو سرم"، اصطلاح من بود نسبت به احمد... دورت بگردم... من دلم میخواست واقعا، آنچه مکنونات قلبی من است.... از خدا این رو میخوام که خدا هر چه سریعتر به او ملحق کند..." به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت من را ببر...." منبع: سایت مشرق
*کجایند مردان بی ادعا
چند ساعت بعد از اینکه زلزله بم رخ داد، شهید حاج احمد کاظمی با من تماس گرفت و گفت می خواهیم با سردار قاسم سلیمانی برای کمک رسانی به بم برویم.... از من خواست تا به لشگر صفوی اطلاع دهم. آن زمان من رئیس دفتر سردار صفوی بودم... صبح موضوع را به سردار صفوی اطلاع دادم و ایشان هم به سرعت به بم رفت. وقتی رسید دید شهید کاظمی یک سر برانکاردی را گرفته و سر دیگرش در دست حاج قاسم است و در حال جابهجا کردن مجروحین هستند...."
#ادامهدارد...
⛔️کپی بدون لینڪ کانال حرام میباشد⛔️
👇ʝoɨŋ🌿
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
••• #حےعلےالعزا
برنامه ریزیِ ستاد کرونارو خوندین :)؟
آخ حسینع ..
ببخشید اگِ بی معرفت بودیم ؛
شکر نعمت نکردیم💔
#محرمارباب 💔