#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 5⃣1⃣
📚📖مأموریت های واحد اطلاعات معمولا در شب انجام می شد و بچه ها درنهایت اختفا به دشمن نزدیک می شدن.اونا شبها به شناسایی می رفتن و روزا کارای خودشون رو انجام می دادن و در جلسات و کلاس هایی که در واحد تشکیل می شد شرکت می کردن.
✅اون روز هرکس مشغول کار خودش بود. حسین هم داخل سنگر بود.نزدیکی های ظهر حدود ساعت دوازده یکمرتبه هوا طوفانی شد.گرد وخاک و غبار تمام منطقه رو پوشانده بود.
🔴چشم چشم رو نمی دید.در همین موقع حسین که متوجه طوفان شد،با عجله از سنگر بیرون اومد وگفت:خیلی هوای خوبی شد باید هرچه زودتر بروم میون عراقی ها.
⁉️-گفتم:جدی میگی می خواهی بروی.گفت:بله. بهترین فرصته.دیدم مثل اینکه جدی جدی می خواد بره اونم روز روشن.جلو رفتم و با التماس گفتم:بابا حسین جون دست بردار.رفتن میون عراقیها اونم روز روشن خیلی خطرناکه.
⁉️-گفت:هوا رو نگاه کن هیچی دیده نمیشه.-گفتم:الان هوا طوفانیه،اما ممکنه چند دقیقه دیگه صاف بشه.-گفت:طوری نیست،مهم اینه که تا اونجا بتونم برم.من هم می روم و زود خودم رو می رسونم.
‼️-گفتم:خب چرا صبر نمی کنی تا شب.-گفت:الان می روم وکار شبم رو انجام می دم.هرچه اصرار کردم فایده نداشت.خودش رو آماده کرد و بسرعت رفت طرف دشمن.
⁉️من همینطور بهت زده نگاش کردم تا رفت و میون گرد وغبار گم شد.دیگه نه حسین رو می دیدم ونه خط عراقیها رو،فقط چند متر جلوترمون مشخص بود.
‼️هنوز مدت زیادی از رفتن حسین نگذشته بود که طوفان کم کم رو به آرامی گذاشت و لحظاتی بعد هوا صاف شد.
🔴من که دلشوره و اضطراب یه لحظه آرومم نذاشته بود،با خوابیدن طوفان نگرانیم صد چندان شد،دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#عارف_شهیدان🔻
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی🌷
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi
🍃🌹
#دݪنوشتـــــہ
☘ می گـویند
#شهـدا رفتند تا ما بمانیـم
ولــــی من می گویـم
شهـدا رفتند تا ما هم
به دنبالـشان بـرویـم🌷
آری
جـامانـده ایـم💔😔
دلـــ❤️ــــ را بایـد صـافــ کـرد
این شهدا چه دیدند که اینگونه میخندند..🌹✨
#اللهــــمارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊
@shahidhojatrahimi
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به عرصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به عرصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#جشن_پتو 😁
قاسم طالقانی مسئول معاونت تبلیغات و انتشارات لشکر ویژه شهدا بود. جوانی خوش سیما و صاف و ساده و جذاب. تازه از مرخصی برگشته و توی همین مرخصی ازدواج هم کرده بود.😍 شاد و شنگول و پرانرژی! گویا قرار جشن پتو برای قاسم با تلاقی نگاههای بچهها به هم تصویب شد.😉
احمد که آن روز شهردار بود در حال جارو کردن خبر آمدن قاسم را رساند.
تو اتاق مسئول معاونت، بچهها پتو به دست منتظر ورود قاسم طالقانی نشسته بودند. در باز و بسته شد و در یک چشم به هم زدن مراسم جشن پتو به بهترین روش اجرا شد.👌
چراغها که روشن شد، دیدیم محمود کاوه است که نشسته بود وسط!😳😱
همه سر به زیر و خجل شدیم.🙈 این لبخند و خنده شهید کاوه بود که تحویل بچهها میشد و همه به صرف یک لیوان چای میهمان لبخند مهربانانه کاوه.☕️
راوی: هادی جهان زاده
#شهیدمحمودکاوه🌹
@shahidhojatrahimi
#ے_لحظہ_توجهـ🖐🏻
+ببخشید آقا!🧐
عاقبت به خیرے هم ایستگاه دارهـ؟
-ایستگاهِ آخر بعد میدون شهادت
+ڪرایہاش چندهـ؟💰
-نفرے یه نیت یه نیتِ ازتهِ دل..🍃
آن روزها دروازه شهادت داشتیم
ولے حالا معبرے تنگ..🥺
هنوز هم فُرصت
براے شهید شدن هست
فقط باید دل را صاف ڪرد.. :)♥️
|🇮🇷| #چریکے_انقلابے
@Shahidhojatrahimi
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به عرصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi
✨﷽✨
🌷حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :
1⃣👈کسانی که صاف هستند ، خرده شیشه ندارند ، این ها بهشتی اند.
🌸⇦•گوشت راسته فیله را دیده اید ، آن گوشت به درد کباب کردن می خورد وگرنه گوشتی که آشغال و اضافه داشته باشد ، به درد نمی خورد. شما هم صاف و بی غل و غش و بی خرده شیشه باشید.
2⃣👈اگر حلال بخورید ، بچه شما حزب اللهی و محاسن دار و طلبه و نورانی و اهل نمازشب می شود .
🌸⇦•لقمه خیلی تاثیر دارد. کسانی که بچه های خوب دارند ، حلال خورده اند. کسانی که بچه های بد دارند ، لقمه های حرام خورده اند. لقمه خیلی تاثیر دارد.
@shahidhojatrahimi
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به عرصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi
📚 #رمان_شهدایی
🌷 #خاطرات_شهید_یوسف_کلاهدوز
↶° به روایت: همسرشهید
6⃣2⃣ #قسمت_بیست_ششم
📝دهنم خشک شده بود. پیش خودم گفتم: مگه وقتی هواپیما سقوط کنه، کسی هم سالم می مونه؟ گفتم: تو رو به خدا راستش را بگید. من آمادگیش رو دارم. خیلی وقته که خودم رو برای این خبرها آماده کرده م. یک دفعه همه شان گریه افتادند.
📝دیگر یقین کردم یوسف #شهید شده
پرسیدم، حالا باید چی کار کرد گفتند: فعلا هیچی. تشییع که امروز نیست. باید بذاریم فردا. تازه یاد حامد و فاطمه افتادم. یوسف با حامد از شهادت حرف زده بود. زهرا نگرانی زیادی بابت این که حامد این مسئله را قبول کند، نداشت
فاطمه هم که خیلی بابایش را ندیده بود. اما یک دفعه یادش آمد که یوسف به حامد قول داده بود، برایش تفنگ بخرد.
📝چهار روز پیش یا حامد بیرون رفته بودند و یک تفنگ خیلی بزرگ توی یک مغازه دیده بودند. حامد خیلی خوشش آمده بود. پریروز که یوسف تلفن کرده بود، حامد خواسته بود برایش بخرد. یوسف گفته بود: بابا صبر کن، خودم که اومدم، برات می خرم.
📝زهرا دیگر صبر نکرد. لباس پوشید و رفت دم در. همه با نگرانی ازش پرسیدند: چی شده؟ حالت خوبه؟ زهرا گفت: من خوبم. فقط دارم می رم تا حامد از مدرسه نیومده، براش تفنگ بخرم. می خوام اگه اومد و ناراحتی کرد، بگم بابا سفارش کرده این رو بهت بدم.
📝وقتی حامد از مدرسه برگشت، قضیه را برایش گفتم. پرسید: یعنی حالا بابا رفته بهشت؟ گفتم: آره. یوسف از بهشت برایش تعریف کرده بود. خواهرم و بقیه ی خانواده هم که خبردار شده بودند، بعد از ظهر رسیدند تهران خیلی خودم را نگه داشتم. فکر کردم، اتفاقی که این همه سال منتظرش بودم، افتاده.
📝وقتی خواهرم رسید، از گریه و زاریش تعجب کردم، گفتم: یوسف شهید شده؛ نمرده، شهید که گریه نداره. تا شب به روی خودم نیاوردم، وقتی همه خوابیدند، من چشم روی هم نگذاشتم. نصفه شب حس کردم، گردنم خشک شده.
📝پا شدم بروم دستشویی، ولی هر کار کردم، کمرم صاف نشد. انگار رفته باشم رکوع، دولا مانده بودم. فکز کردم دارم فلج می شوم. خواهرم نیمه خواب بود. بیدار شد. آن قدر کمر و پهلویم درد می کرد که همان وقت شبی بردنم بیمارستان
دکتر گفت«به خاطر استرس و فشار عصبیه. باید استراحت مطلق کند
!📝گفتم: آقای دکتر! فردا #تشییع جنازه داریم. هزار تا کار دارم. با این حال که نمی تونم برم. بهم یک آمپول زد و برگشتیم خانه. با دعا و نذر و نیاز، حالم بهتر شد و توانستم سر پا بایستم
#ادامه_دارد ...
@Shahidhojatrahimi
•°✾.••┈┈°•.
#گفته های رهبر🌱
#ـشرحـعشق ....
- بندھ به دعاۍ بࢪخاستھ از دل پاک و صاف #جوانان و افࢪاد #پࢪهیزگار برای دفع بلاهاۍ بزࢪگ بسیاࢪ امیدواࢪم، چࢪا ڪِ #توسل به دࢪگاھ خداوند و طلب شفاعت از نبے مکࢪم اسلام و ائمه بزࢪگواࢪ میتواند بسیاࢪی از مشکلات ࢪا بࢪطࢪف کند.
دعاۍ #هفتم صحیفه سجادیھ دعاۍ بسیاࢪ خوب و خوش مضمونی است ڪِ میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانے آن با پࢪوࢪدگار سخن گفت .»
.
•
﴾@shahidhojatrahimi
🔺الگو برداری از شهدا 📣
🌸گوشه ای از خصوصیت اخلاقی شهید مدافع حرم #احمد_مکیان 🌹
شهید بین فامیل خیلی مظلوم بودن.، شجاعتشون زبان زد بود
همیشه به ورزش و سلامتی تاکید داشتن مثل کوهنوردی 👌
بی ادعا بود اهل خودنمایی نبود دل صاف و روح بزرگی داشت ✅
تلاش و زرنگیِ خاصی تو کارها داشتن درکل تدبیرو مدیریت خوبی داشتن.☝️
مهربان ، دلسوز ، احترام به بزرگترها مخصوصا به مادر، شجاع ، صبور ، ولایتمدار ، اهل تلاش و کوشش ، مسولیت پذیر ، شوخ و خوش اخلاق ، نماز اول وقت ، باتقوا ، ورزشکار ، باهوش ، باحیا ، کمک به نیازمندان در خفا ، عاشق اهل بیت ،اطاعت از رهبری.💔
#ولادت۱۵آبانماه۷۳
#شهادت۱۸خرداد۹۵ #ماه_رمضان
#نحوه_شهادت_برخورد_توپ
#محل_شهادت: #حلب
#راوی_همسر_گرامی_شهید
@Shahidhojatrahimi
گاهـی وقتـا
برای خــدا هدیـ🌱ـه ای بفرست؛؛؛
یک نفر رو
ببخش
دلــت صـاف تر میشه.....
#ببخشیمتابخشیدهشویم
@shahidhojatrahimi
هرگاه مؤمـن طُغیان کند
و گلآلود شود...؛
خداونـد گودالی سد راه او قرار میدهد
تا گِل های تهنشـین شده
دوباره مثل روز اول صـاف شود.
-حاج اسماعیل دولابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ذکری که مثل بولدوزر مسیر زندگیت رو صاف میکنه 👌👌 😍
#حتماویدئوبازشود
@shahidhojatrahimi
مثل آب زلال باش...
#زلال که باشی
دریای دلت انقدر صاف میشود
که پاکی دلت بر همگان اشکار میگردد
و همه برای داشتنت خود را در تو غرق خواهند کرد...
شهید حاج احمد کاظمی
شادی روح شهدا صلوات
@shahidhojatrahimi
" (شهادت حجت الله رحیمی)
شهید حجت الله رحیمی
23 ساله
دانشجوی رشته کامپیوتر
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک خوزستان
محل شهادت خرمشهر - مقابل پادگان دژ
ستاد راهیان نور کشور
تاریخ ولادت ۲۴ اسفند ماه ۱۳۶۸
تاریخ شهادت ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۰ ساعت ۸:۱۰ صبح
مزار شهید - شهرستان باغملک (خوزستان)
شادی روح شهیدان صلوات
*************
پای صحبت مادر شهید حجت الله رحیمی
از جوانها میخواهم پا روی خون شهدا نگذارند!
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به منصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
او از همانهایی است که اگر اتاقش شده است سنگر شهدا و حجلهاش را با دستان خود آذین کرده پس بیشک به آن عمل میکند. او از آن دسته انسانهایی نیست که عکس شهدا را به دیوار بزنند و عکس شهدا عمل کند. او از آنجا میشود شهید حجت الله رحیمی که مکان و زمان شهادتش هم بر او واضح و لحظه شهادتش ذکر نام حضرت زهرا (س)زمزمه درونیاش میشود. همصحبتی ما با حاج صفدر رحیمی پدر شهیدکه خود از رزمندگان هشت سال دوران دفاع مقدس است و لیلا شریفی مادری مهربان که تمام حرفهایش درباره فرزندش را با اشک بیان کرد. او با افتخار عاشق شد و پاداش عشق به پروردگارش را هم گرفت. هم او که در وصیتنامهاش چنین نگاشت:
@shahidhojatrahimi
جاده زندگی نباید•••
صاف وهموارباشد•••
وگرنه خوابمان میبرد•••
دست اندازها •••
نعمت بزرگی هستند•••
همیشه شکرگزارباشیم•••
#خدا را صدا بزن
@shahidhojatrahimi
#عکسماندگار📸
وصیتنامه نوشتن های
دم آخری و هول هولکی !
یادش بخیر...♥️
مهدی که توی وصیتش نوشته بود
صد تومن به بستنی فروشی
سر "نادری" بدهکارم...
یک بدهی صاف و ساده:
‼️فقط صدتا یک تومنی!
#شهیدمهدیبیکزاده🌷🕊
#شادیروحشصلوات🌻🌸🌈
#شبتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi
🌸خصوصیات اخلاقی شهید علیرضا قبادی 🌸
از خصوصیات بارز شهید صاف و ساده بودن اون بود.
بعد این همه مدت که بنده رفاقت با شهید داشتم هیچ وقت کوچکترین سخنی از ایشون که خارج از ادب باشه از ایشون ندیدم
حتی با افراد کوچکتر از خودش خیلی با احترام برخورد می کرد ،
خیلی زیاد سختکوش و مظلوم بود همیشه سخترین کارها رو خودش داوطلبانه قبول می کرد
مال دنیا کوچکترین ارزشی برای ایشون نداشت یادمه خیلی از اوقات با پول شخصی برای سازمان هزینه می کرد خیلی از افرادی که پول احتیاج داشتند از علیرضا قرض می گرفتند
علیرضا خیلی صاف و ساده و یک رنگ بود به معنای واقعی کوچکترین پیچیدگی نداشت تواضع خیلی زیادی داشت.
#راوی_دوست_شهید
#تاریخ_شهادت: ۹۵/۲/۲۶
#نحوه_شهادت: #اصابت_ترکش_خمپاره
#شبتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi
خدایا بگذار دریا باشم ساکن و ساکت، ڪه طوفانهای سخت هم من را به هیجان نیاورد، قلبم را مثل آسمان صاف و پاک کن که لڪه ڪدورتی از اعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند.
🌷شهید #مصطفی_چمران🕊
#سلام_امام_زمانم😍✋
چـــه شود اوج پریشانی مان جا بخوریم
بین یک عالم ِ شب صاف به یلدا بخوریم
می شود خوبترین قسمت دنیا با تو
گر که توفیق شود یک شب یلدا باتو
بی تماشای تو با اینهمه غمها چه کنم؟
تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟
#العجلمولایغریبم
💠 میرزا اسماعیل دولابی
🌧 قبل از بارش باران تندبادی بر میخیزد و گرد و غبار زیادی بر پا میکند و همهی خس و خاشاکها و آشغالها را از روی زمین جارو میکند. اما اگر کمی صبر کنیم، باد آرام میگیرد و باران میبارد و سپس ابرها کنار میروند و هوا لطیف و آفتابی میشود؛
☀️ آشوبها و نابسامانیهایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است نزدیکتر شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی عصر ظهور را بشارت میدهد.
#علما
🕊🦋أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🦋🕊