eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
12.5هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 آیا موثر است؟ 🌺 پرسش آیا اسفند دود کردن برای از بین بردن چشم زخم مستند شرعی دارد؟ 📤پاسخ: هیچ روایتی وجود ندارد، که در آن اسفند دود کردن را برای جلوگیری یا درمان چشم زخم مؤثر بداند، بنابراين استفاده از اسفند برای رفع چشم زخم هیچ سند دینی ندارد و در روایات فقط به جنبه دارویی گیاه اسفند پرداخته است و استفاده از اسفند را برای درمان برخی بیماری های روحی؛ مثل ترس و همچنین بیماری های جسمی مثل جذام و تقطیر البول مفید دانسته است.[1] توضیحات بیشتر:👇 چشم زخم از حقایقی است که عقل و علم بشری هنوز به حقیقت آن دست نیافته است، لذا نمی توان توسط عقل برای درمان آن راه حلی پیدا کرد. اما در قرآن و روايات، به چشم زخم و راه های درمان و جلوگیری از چشم زخم اشاره شده است. برخی روایات چشم زخم را از واقعیات غیر قابل انکار می دانند، مانند اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «چشم زخم حق است و قله کوه را پایین می آورد»[2]و باز در جای دیگری می فرمایند: همانا چشم زخم انسان را داخل قبر می کند و شتر را وارد دیگ می کند».[3] و در برخی روایات راهکارهایی را برای در امان ماندن از چشم زخم ارائه می کند، که برخی از آن راه ها عبارتند از: ۱. گفتن سه بار ذکر « ما شاء الله لا حول و لا قوٌة الٌا بالله العلیٌ العظیم». ۲. استفاده از حرز [اللٌهمٌ یا ذا السلطان العظیم و المنٌ القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامٌات و الدعوات المستجابات عاف الحسن و الحسین من انفس الجنٌ و اعین الانس][4] ۳. گفتن « تبارک الله احسن الخالقین اللهم بارک فیه».[5] ۴. تلاوت سوره های حمد، توحید، ناس، فلق و آیة الکرسی.[6] 📚منابع: ۱.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 59، ص 234. چاپ اول، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه. ق. ۲.همان،ج 60، ص 39. ۳. بحارالانوار، ج 92، ص 132. ۴. بحارالانوار، ج 60، ص 25. ۵. مجیدی، غلام حسین، نهج الفصاحة، ج 2، ص 701، چاپ اول، موسسه انصاریان، قم، 1379. ٦. بحار الانوار، ج 60، ص 25.
⚘﷽⚘ از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تارمویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند مبادا رنگ ولعابی برصورتتان باعث جلب توجه شود مباداچادر را کناربگذارید همیشه الگوی خودراحضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید... @Shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘ بارها او را مورد شکنجه‌های وحشیانه‌ای قرار دادند؛ همه ناخن‌های دست و پایش را کشیده بودند، دستش را با سرنیزه قطع کردند؛ اما خواهرم ذره‌ای در اعتقادات و آرمان‌هایش تردید نکرد. بعد از 11 ماه توسط نیروهای سپاه باخبر شدیم که ناهید در مدرسه‌ای قدیمی و خرابه از روستای هشمیز کردستان که محل اسکان نیروهای ضدانقلاب بود، است. گروهک کومله وقتی به هدف خود که تغییر مواضع ناهید بود، نرسیدند، او را زنده به گور کردند. ضد انقلاب حتی با به شهادت رساندن خواهرم نیز آرام ننشستند و تهدید کردند که اگر ناهید را به خاک بسپارید،دوباره از قبر بیرون می‌آورند و جسم بی‌جانش را آرام نخواهند گذاشت. از این جهت او را به تهران منتقل کردیم و پیکرش را در بهشت‌زهرا(سلام اله علیها) به خاک سپردیم. واقعا آدم نمی داند در مورد این آدم های رذل چه باید بگوید. فقط می‌توانم بگویم که آن‌ها مرد نیستند که یک چنین عمل وحشیانه‌ای را انجام دادند. @Shahidhojatrahimi ─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─
⚘﷽⚘ پدر شهید می گفتند: زمانی که شهید بزرگوار قرار بود به جبهه مقاومت شود، در پاسخ به این سوال که هنوز رهبری نداده است، گفت: «مگر حتما باید عرصه تنگ شود تا آقا اذن جهاد بدهد، قبل از آنکه عرصه تنگ شود باید برویم تا آقا یابند.» @Shahidhojatrahimi
مرا مَبین ، که چنین آب رفته لبخندم هنوز غرقه‌ی امواجِ سرد اروندم ... 💠 https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
1_42854418.mp3
3.47M
💚🍃 بـاز تـو سینه دل نمیشه بـنـد{❤️} رفـته تـا شلمچـه و ارونــد{🍁} بــانــواے🎤: 🌀مجتبےرمضـانـے # https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
روزی دخترکی که در خانواده ای بسیار فقیر زندگی می کرد از خواهرش پرسید مادرمان کجاست؟ خواهر بزرگش پاسخ داد که مادر در بهشت است؛ دخترک نمی دانست که مادر آنها به دلیل کار زیاد و بیماری صعب العلاج، چشم از جهان فرو بسته بود. کریسمس نزدیک بود و دخترک مدام در مقابل ویترین یک فروشگاه کفش زنانه لوکس می ایستاد و به یک جفت کفش طلایی خیره می شد. قیمت کفش ۵۰ دلار بود و دخترک افسوس می خورد که نمی تواند کفش را بخرد. کریسمس فرا رسید و پدر دو دختر که در معدن کار می کرد مبلغ ۴۰ دلار را برای هر کدام از بچه ها کنار گذاشت تا این که در هنگام تحویل سال به آنها داد. دخترک بسیار آشفته شد و فردای آن روز سریع کیف و کفش قدیمی اش را به بازار کالا های دست دوم برد و آن را با هر زحمتی که بود به قیمت ۱۰ دلار فروخت؛ سپس فورا به سمت کفش فروشی دوید و کفش طلایی را خرید. در حالی که کفش را به دست داشت، پدر و خواهرش را راضی کرد تا او را تا اداره پست همراهی کنند. وقتی به اداره پست رسیدند، دخترک به مأمور پست گفت که لطفاً این کفش را به بهشت بفرستید. مأمور پست و خانواده دختر سخت تعجب کردند؛ مأمور با لبخند گفت که برای چه کسی ارسال کنم؟ دخترک گفت که خواهرم گفته مادرم در بهشت است من هم برایش کفش خریدم تا در بهشت آن را بپوشد و در آنجا با پای برهنه راه نرود، آخر همیشه پای مادرم تاول داشت... https://eitaa.com/shahidhojatrahimi به یاد مادران دل سوخته خودمان❤️
تعریف کرد که: بهش گفتم علی (روح الله) نزدیک 60 روزه که اینجایی، بسه دیگه نمیخوای برگردی؟ تو صورتم نگاه هم نکرد، همونجوری که داشت کارشو انجام میداد جواب داد: کجا برم، ناموسم اینجاست زن و بچه ی شیعه، ناموس شیعه تو الفوعه و کفریا و نبل و الزهرا تو محاصره است، اونا ناموس منند، کجا بذارم برم ... چند روز بعد پیکر پاک و سوخته اش رو برگردوندند ... بدهکاریم ... به شهدا https://eitaa.com/shahidhojatrahimi "نقل از صفحه یکى از دوستان شهید
🔰 🌸به شوخي گفتم: هادي تو شو، ما برات يه سنگين می گیریم و شعر "جنازه ام رو بيارين، بگيد فقط به زير لب حسين ..." رو هم برات تو مراسم می خونم. 🌺هادي خيلي خوشش آمد. چند روز بعد، درست در زمان تشييع، به يكباره مراسم تشييع شروع به خواندن همین شعر زيبا كرد. 🌷 @Shahidhojatrahimi
📖 💐 یڪ روز ڪه با یدالله در مورد آرزوهایش 😍 در آینده و در جنگ صحبت می ڪردیم ؛ گفت : « من دوست دارم ڪه در جبهہ مانند امام حسین (ع) بہ هنگام شهادت سرم از بدنم جدا شود 😥 ، تا روز قیامت با افتخار بہ امام حسین (ع) بگویم ، من این سر را در راه تو و قرآن تقدیم ڪرده ام . »♥️ 🌷   ✍ ڪتاب سیرت شهیدان ، ص 125 🌹 @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسر شهید ابراهیمی هژبر •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی رفته بود سراغ زن داداشم😐 و از من شکایت کرده بود🤕 گفته بود من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفتم، فقط به این خاطر که بیایم و قدم را ببینم و با او حرف بزنم😞 چند ساعت پشت باغچه خانه کشیک دادم تا اون رو ببینم بی انصاف حتی جواب سلام منو هم نداد🤕 قدم انگار منو دوست نداره😔👌 💠نزدیک ظهر دیدم خدیجه اومد خونمونو گفت قدم عصر بیا کمکم😊 عصر رفتم خونشون داشت شام می پخت. رفتم کمکش ...غافل از اینکه برام نقشه کشیده بود😅 همینکه اذان مغرب رو دادندو هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد☺️👌 از دست خدیجه کفری شدم😕 گفتم اگه مامان و حاج اقا بفهمن هر دومون رو میکشن.😒 خدیجه گفت اگه تو دهانت سفت باشه کسی نمیفهمه😝داداشتم امشب خونه نیست و نمیفهمه😌 بعد اینکه خیالم راحت شد زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟ کچل بود😬 خدیجه تعارفش کرد و اومد تو اتاقی که من بودم. سلام داد بازم نتونستم جوابشو بدم😬 بلند شدم رفتم اون یکی اتاق 😐👌 صدام زدن و کمی بعدم با صمد اومدن اتاقی که من بودم ...🙄 من موندم و صمد💕 اومدم از اتاق بیام بیرون که جلومو گرفت و گفت کجا چرا ازم فرار میکنی؟ بشین باهات کار دارم💁♂ سرم و پایین انداختم و نشستم. اونم نشست البته با فاصله خیلی زیاد ازمن👉 بعدم شروع کرد به حرف زدن... منم سرم پایین بود و چیزی نمیگفتم... آخرش عصبانی شد😠گفت توهم چیزی بگو و حرفی بزن تا دلم خوش بشه😕 ✍ ادامه دارد ... @shahidhojatrahimi •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
💟 🌸 رفیـقِ با نعمت بزرگی است ڪه اولیاء خدا آن‌ را از خدا طلب ڪرده‌اند : « اللهم أَلّف بَینی وَ بَین أَحبّائڪ في دارالدنیا و دار القَرار » ✳️ آیت‌الله ناصری 🌹 @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📽شوخی شهيد مدافع حرم #جاسم_حمید با شهيد مدافع حرم #مصطفی_رشیدپور بعد از مجروحیت 🚩شهدای مدافع حرم (اهواز) 🆔 @shahidhojatrahimi
1_35415473.mp3
852.3K
🎧 🔰وظیفه‌ی انسان منتظر عجّل الله فرجه چیست؟ ⭐️ ستاره شدن وظیفه است.... 🎤 @shahidhojatrahimi
روے جلد دفترچہ نوشته بود: دفترچه نفس 🌷 اش دوخط بیشتر نبود: بسم الله الرحمن الرحیم "ولا تَكونوا كَالذين نَسوا الله فَانسيهم أنفسهم" @Shahidhojatrahimi
شهـادت دو برادر با یک گلوله کاتیوشا هر دو دلباخته بودند.. جعفر دلباخته حضرت زهرا(س) بود ، و ناصر عاشق ۶ماهه رباب .. آنقدرعاشـق که شهادتشان هم مثل آنها بود . . . 🌷شهیدان جعفر و ناصر بذری🌷 شهادت: اسفند ۱۳۶۵ ،شلمچه @shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘ یک روز من و جهاد مغنیه در فرودگاه تهران با هم قرار ملاقات گذاشته بودیم️ و من از قم برای دیدار وی رفتم، جهاد به محض اینکه مرا دید گفت: «چقدر لاغر شده ای، تو مگر ورزش نمی کنی؟ مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب، ورزش» ومن فهمیدم که سخنان  به چه میزان تأثیرگذار بوده و برای امثال جهاد مغنیه به چه میزان با اهمیت است. باید قدر جهاد ها و شهدای سوریه، عراق، افغانستان، ایران و… را بدانیم چرا که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج)‌ و آشکار کردن چهره واقعی اسلام هستند.... راوی : سید کمیل باقرزاده @Shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘ نحوه ی شهید : دقیقا ساعت یک ربع به 7 شب در عملیات العیس،در حومه ی حلب، مورد اصابت گلوله ی مستقیم توپ 23 قرار می‌گیرد (گلوله ای که ضد هوایی است و برای انسان نامتعارف...) و سر، گردن و قسمت چپ بدن او آسیب می بیند؛ حتی فرماندهانش می‌گفتند از بین آن 4 شهید یگان فاتحین(شهیدان احمد اعطایی، مسعود عسکری، سید مصطفی موسوی و محمدرضا دهقان امیری) نحوه ی شهادت محمدرضا از همه دلخراش‌تر بود و آن 3 شهید دیگر با ترکش‌های گلوله شهید شدند." نقل از مادر @Shahidhojatrahimi
از ۱۵ سالگی برحسب تاکید پدر مرحومش، می خواند و به یاد ندارم نماز شبش ترک شده باشد.☝️ تاکید بسیار به 'نماز جماعت و نماز اول وقت" داشت و اگر از سرکار به خانه می آمد و در بین راه اذان می شد، به سرعت به نزدیک ترین مسجد می رفت و نماز اول وقتش را می خواند.👌🍃 حسین آقا بعد از نماز صبحش را هیچ گاه فراموش نمی کرد و به خاطر می آورم که اگر فرصت کمی برای قرائت زیارت داشت، در مسیر رفتن به سرکار🚶، زیارت عاشورای امام حسین(ع)، دعای عهد و زیارت امام زمان را می خواند🌹. همسرم تاکید می کرد که باید هر صبح تجدید میثاقمان با را انجام دهیم.👌 از احترام به مادر و خانواده کم نمی گذاشت و دست بوس مادرش بود.👌☺️ حسیـن آقادادی🌺🍃 @Shahidhojatrahimi
🌸 ، متعلق به شهیدعلاءنجمه است ڪه جوان زیبا و خوشتیپی بود. اما هیچ وقت زیباییش را واسطه ای برای در فضای مجازی قرار نداد و هیچ وقت پست نگذاشت و ننوشت منو عشقم یهویی تو پارتی و... راستش رو بخواید، اون رو فدای حضرت زینب(س) ڪرد. آرزویش زیارت بارگاه وضریح امام (ع) بود. اما هرگز به دیدار دوست نائل نشد، تا اینڪه به قافله مدافع حرم پیوست. @Shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘ ‌‌۲۰ روزتا عروسی امیر مانده بود که پرکشید شهید امیر سیاوشی دو سال با همسرش عقد کرده بودند عشق و علاقه بین این دو آن قدر زیاد بود که همه آرزوها و برنامه‌های چند سال آینده زندگی شان را با هم چیده بودند. قرار بود اگر پسردار شدند اسمش محمدطاها باشد و دخترشان را نازنین زهرا بگذارند. امیر مثل خیلی از تازه دامادها عاشق زن و زندگی‌اش بود اما درست در زمانی که می‌خواستند زندگی مشترکشان را زیر یک سقف آغاز کنند، همه داشته‌های دنیایی را رها کرد و در اعزام به شد. @Shahidhojatrahimi
عراقیها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای.... #حمااا💚 @shahidhojatrahimi