eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂چقدر تلخ است روزهایی که میگذرند و مژده ی ظهور به گوش نمیرسد... جمعه ای گذشت! آغاز هفته ای دیگر.... وباز انتظار... مهدی جان من منتظرت می مانم! .. صبحت بخیر
 پزشڪ نسخہ‌ے من را رقــمـ زده سٺ😍 نوشٺہ: خاڪ حرمـ اضطــرار عاشــقے اسٺ ...❤️🌸
اے شهید😔 ڪاش اندڪے مثل شمـــ💚ــا قلبــــ هامان تحتــِ تســخیر خـــــدا بود تا گام هایمــان اینگونه زمینــــــ گیــــــر نـــشود...!😔💔 شهید محمد ابراهیم همت
در صدا کردنِ نام یک "کجایی؟" پنهان است یک "کاش مےبودی"💔 یک "کاش باشی" من نامِ تو را حذف به قرینهء این همه ❣و پرسش صدا مےزنم: برادرم....💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته ای که یک دختر روی تابوت شهید گمنام نوشته بود... 😔 ✍«پدرم را قانع کن چادر بپوشم!» ولی بعضیها میتوانند بپوشند اما کوتاهی میکنند... درقبال این کوتاهی باید پاسخ بدهی..
وصیت نامه شهید امرایے شهیدی که فقط یک دستش از سوریه برگشت😔💔 تصویر رو ببینید👆👆👆
عاشقان چون با بصیرت می شوند جنگ باشد حاج همت می شوند چون نباشد جنگ، اندر جنگ نرم تحت امر رهبر حجت می شوند 🌷 🌷 رفیق شهید میکند یادشون باصلوات
🔶از مرحوم علامه طباطبايى پرسيدند: چه كنیم تا در نماز حضور قلب داشته‌ باشیم؟ 🔺ايشان فرمودند: اگر مى ‌خواهید در نماز حضور قلب داشته باشید، كمتر حرف بزنید وقت دعا
🌺بسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ🌺 از بیمارستان ڪه مرخص شد، هنوز به ماه نرسیده، رفت جبهه ! حسابی عصبانی شدم ... بهش گفتم : محسن ! تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی ؟ تو ڪه دست راستت ڪار نمیڪنه ! عضله بازوی دست راستش ڪاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرڪت میڪرد ! ...به همان انگشت سبابه اش اشاره ڪرد و گفت: مادرم ببین ! خدا این انگشت را برای من سالم نگه داشته ! برای چڪاندن ماشه تفنگ ! همین یه انگشت ڪافیه ! ...و در حالی ڪه سعی میڪرد اشڪ هایش را از من پنهان ڪند گفت : مادر ! دلم بدجوری هوای ڪربلا رو ڪرده ! به او گفتم : من چشام آب نمیخوره تو بری ڪربلا رو ببینی ! ڪربلا رو نمی بینی ڪه هیچ، ما رو هم به فراق خودت می نشونی ! ...ڪمی تامل ڪرد و گفت : مادر جان ! من ڪربلا رو برای خودم نمیخوام ! برای نسل های بعدی میخوام ! برای 7-8 سال آینده ! 🌷شهید محسن وزوایی🌷 تاریخ تولد: 5 مرداد 1339 محل تولد:تهران محل شهادت:عملیات بیت المقدس تاریخ شهادت: 10 ارديبهشت 1361
حرم حدود 5 هفته از حضور ما در سوریه می گذشت و همسرم دیگر خیلی شناخته شده بود. همزمان با فعالیت ، فعالیت هم در خط مقدم داشت 👈و همین موضوع مزید برعلت بود‌ که ایشان توسط دشمن شود. ▫روزی که این اتفاق افتاد، هوا خیلی گرم بود. همسرم توسط یکی از نیروهای نفوذی دشمن که اهل هم بود و مدتی با ایشان کار می کرد شد. این فرد یک لیوان آب به همسر من تعارف کرده بود. ❌ ظاهر آب هم که هیچ تفاوتی با آب های سالم نداشت. اما همسرم می گفت: که همان موقع که آب را نوشیدم در معده ام احساس کردم. چندساعت بعد وقتی ایشان به خانه آمد حالش خیلی بد بود. دکتر از همان اول تشخیص داد اما ما فکر می کردیم که یک مسمومیت ساده غذایی است؛ ▫تصورمان این بود که با مصرف دارو حالش بهتر می شود. ❌ اما این اتفاق نیفتاد.❌ سم ،رفته رفته بیشتر اثر کرد. علائم دیگری هم از راه رسید، ➖ مثل تب شدید ، ➖علائم سرماخوردگی ، ➖ خون ریزی معده ، ➖تهوع شدید و ضعف و سردرد و سرگیجه. 👈در نتیجه همسرم در بیمارستان بستری شد و آنجا بود که تشیخص دادند که شان شده و حتی چند واحد خون جدید به ایشان تزریق کردند که به خیال خودشان تعویض خون انجام شود. اما چون در❌ ❌ سم در مرحله ای وارد بدن می شود که قابل شناسایی نباشد و به سرعت هم اثر کند، ظرف سه هفته این سم در بدن همسرم اثر کرد و کبد ایشان را از کار انداخت. طوریکه ظاهر کبد ایشان سالم بود اما در داخل کاملا از کار افتاده بود. ما همانجا به تشخیص فوق تخصص خون و دستور مافوق همسرم ، به ایران برگشتیم. اما اینجا هم به خاطر پیشرفت بیماری، همسرم ظرف یک هفته در بیمارستان شد... روحش