eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
12.5هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
امام باقر علیه السلام : اگر مردم می دانستند چه فضیلتی در زیارت حسین است، از شوق جان می‌سپردند و نفسشان از روی حسرت و اندوه قطع می‌شد. وسائل الشيعة، ج14 ص453 @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌷 «اللهم اعلم ما فی صدرنا» که چگونه آخرین نور ولایت و چراغ تابناک هدایت را فریاد زدیم و از تو خواستم که خمینی را تا ظهورش نگهداری و ظهورش را تسریع فرمایی... زمانش فرا رسیده، مخلصان درگاهت به خون تپیدند... او را به داد مسلمین جهان بفرست که عرصه بر مسلمین تنگ شده و دائم او را فریاد خواهند زد تا فرا رسد... 🌹 @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌹 وقتي مجيد از پشت تلفن شنيده بود مادرش خواب شهادت او را ديده است، از خوشحالي فرياد زده بود: «گويا وقت پروازم فرارسيده است». شهيد مجيد سلمانيان جوان دست و دلبازي بود كه در طول زندگي‌اش دست ايتام و مستمندان بسياري را گرفت و عاقبت نهايت بخشندگي را در هديه جان خود به حضرت دوست معنا كرد. او روحاني مبلغي بود كه خود به آنچه روي منبرهايش بيان مي‌كرد، جامه عمل پوشاند و رهسپار ميدان جبهه مقاومت اسلامي در سوريه شد. آقا مجيد سال 67 در كرج به دنيا آمد و 17/2/95 در كربلاي خان طومان به شهادت رسيد. 🌹 @Shahidhojatrahimi
🕊 زنــدگــے نــامــه و خــاطــرات 🕊 ♥️ ♥️ 🌷 قــســمــت 📖 🍃 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🕊 زنــدگــے نــامــه و خــاطــرات 🕊 ♥️ #شــهیــد_ابــراهیــم_هادے ♥️ 🌷 قــســمــت #دوازدهمــ📖 🍃
❂◆◈○•-------------------- ❂○° °○❂ 🔻 قسمت 🍀 زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار " " ✅ قهرمان (راوی: حسین‌اللّه کرم) 💥 مسابقات قهرمانی 74 کیلو باشگاه‌ها بود. ابراهیم همه‌ی حریفان را یکی پس از دیگری شکست داد و به نیمه‌نهایی رسید. آن سال ابراهیم خیلی خوب تمرین کرده بود. اکثر حریف‌ها را با اقتدار شکست داد. اگر این مسابقه را می‌زد حتماً در فینال قهرمان می‌شد. اما در نیمه‌نهایی خیلی بد کشتی گرفت! بالاخره با یک امتیاز بازی را واگذار کرد! آن سال ابراهیم مقام سوم را کسب کرد. اما سال‌های بعد، همان پسری که حریف نیمه‌نهایی ابراهیم بود را دیدم. آمده بود به ابراهیم سر بزند. آن آقا از خاطرات خودش با ابراهیم تعریف می‌کرد. همه‌ی ما هم گوش می‌کردیم. تا این‌که رسید به ماجرای آشنایی خودش با ابراهیم و گفت: «آشنایی ما برمی‌گردد به نیمه‌نهایی کشتی باشگاه‌ها در وزن 74 کیلو. قرار بود من با ابراهیم کشتی بگیرم.» اما هر چه خواست آن ماجرا را تعریف کند، ابراهیم بحث را عوض می کرد! آخر هم نگذاشت که ماجرا تعریف شود. روز بعد همان آقا را دیدم و گفتم: «اگه میشه قضیه‌ی کشتی خودتان را تعریف کنید.» او هم نگاهی به من کرد. نفس عمیقی کشید و گفت: «آن سال من در نیمه‌نهایی حریف ابراهیم شدم. اما یکی از پاهایم شدیداً آسیب دید. به ابراهیم که تا آن موقع نمی‌شناختمش گفتم: «رفیق، این پای من آسیب دیده، هوای ما را داشته باش.» ابراهیم هم گفت: «باشه داداش، چشم.» بازی‌های او را دیده بودم، توی کشتی استاد بود. با این‌که شگرد ابراهیم فن‌هایی بود که روی پا می‌زد، اما اصلاً به پای من نزدیک نشد! ولی من در کمال نامردی یه خاک ازش گرفتم و خوشحال از این پیروزی به فینال رفتم. ابراهیم با این‌که راحت می‌تونست من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولی این کار رو نکرد. بعد ادامه داد: «البته فکر می‌کنم او از قصد کاری کرد که من برنده بشم! از شکست خودش هم ناراحت نبود، چون قهرمانی برای او تعریف دیگری داشت... ولی من خوشحال بودم. خوشحالی من بیشتر از این بود که حریف فینال، بچه محل خودمون بود. فکر می‌کردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن. اما توی فینال با این‌که قبل از مسابقه به دوستم گفته بودم که پایم آسیب دیده، اما دقیقاً با اولین حرکت همان پای آسیب‌دیده‌ی من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روی زمین و بالاخره من ضربه شدم. آن سال من دوم شدم و ابراهیم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهیم قهرمانی بود. از آن روز تا حالا با او رفیقم. چیزهای عجیبی هم از او دیده‌ام. خدا را هم شکر می‌کنم که چنین رفیقی نصیبم کرده. 💥 صحبت‌هایش که تمام شد خداحافظی کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبت‌هایش فکر می‌کردم. یادم افتاد در مقر سپاه گیلان‌غرب روی یکی از دیوارها برای هرکدام از رزمنده‌ها جمله‌ای نوشته شده بود. در مورد ابراهیم نوشته بودند: «ابراهیم هادی رزمنده‌ای با خصائص پوریای ولی.» 🍃🌹 پایان قسمت دوازدهم 🌹🍃 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج) ، سلامتی رهبر معظم انقلاب و همچنین شادی روح امام (ره) و ارواح طیبه شهدا صلوات. 🍃 @shahidhojatrahimi
ڪولہ پشتـے علـے پـر از مهمـات آتــش‌گرفت نتوانستند ڪولہ را از او جدا ڪنند ... با چفیہ دهان خود را بست تا عملیات لو نرود ... تنها ڪف پوتین‌هایـش ڪہ نسـوز بود ، باقـے ماند . 💔 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌱•🌱° °🌱•| می گفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشه که در سجده هستم » یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن📸 بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته ...😟 فکر کردم نماز می خونه ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشنه و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی رو هم با خودش داشت🎒 جلو رفتم تا عکسی در همین حالت ازش بگیرم 👌 دستم رو که روی کتفش گذاشتم ، به پهلو افتاد . دیدم گلو له ای از پشت بهش اصابت کرده و به قلبش رسیده ،😨 آروم بود انگار در این دنیا دیگه کاری نداشت|😌| صورتش رو که دیدم زانوهام سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریفه ». 😓 |°🌱•
4_5918020043995612831.mp3
25M
هوای تو داره دل بی کسم واسه کربلا خیلی دلواپسم منم آرزومه ببینم آقا بازم اربعین کربلا میرسم ... 🎤با نوای کربلایی @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
خواب حضرت رقیہ (س) رو دیده بود . بـے بـے فرموده بودن تو بہ خاطر ما « از گـناه گذشتـے » ما هم شهیـدت مےڪنیم . موقعـے ڪہ داشت میرفت سوریہ بهم گفت : سید برام روضہ حضرت رقیہ بخون ... گفتم نمےخونم ، دارے میرے حسین بچہ هااات ؟؟ گفت : از بچہ هام دل ڪـندم ، روضہ مےخوندم ، هاے هاے گریہ میڪرد . ✍ راوے : سیدرضا علیزاده ، ذاڪراهل بیت 🕊 @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
اینجـام تا ببینم ڪه از خـدا هم می توانم ۲۰ بگیرم؟🤔 چند ساعتی به عملیـات مانده بود ڪه یڪی از شـاگردانم را دیدم ڪه در حال آماده ڪردن براے رزمندگان بود. جلو رفتم و بعد از سـلام و احوال پرسی بهش گفتم ڪه تو ڪم سن و سال هستی و یڪی از شاگردان خوب من که نمـره هات همیشه ۲۰ بود😊 اگر به درسهـات ادامه می دادے از این طریق هم میتوانستی به جامعه خدمت ڪنی.😉 در جواب گفت: آقا معلـم من همیشه از شما نمـره ۲۰ میگرفتم حالا اینجـام تا ببینم ڪه از هم می توانم نمـره ۲۰ بگیرم؟😇 اگر میماندم در آینـده امـام و شهـدا میشدم😓 عملیات ڪه تمـام شد شده بود.😔 در سـن شانزده سالگی در تاریخ26بهمن 1364 در عملیـات والفجـر 8در منطقه ارونـدرود بر اثر اصـابـت ترڪش به درجه رفیع نائل آمد🕊 @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🔹🌷🌷🔹 بسمه تعالی به نام خالق هر چه عشق، به نام خالق هر چه زیبایی، به نام خالق هر چه هست و نیست ...💫 سلام علیکم، و اما بعد، بنده حقیر امین کریمی فرزند الیاس، چنین وصیت می کنم، بارالها، ببخش مرا که تو رحمانی و رحیم، همسر مهربانم حلالم کن، نتوانستم تو را خوشبخت کنم، فقط برایت رنج بودم.😔 پدر و مادر عزیزم، ببخشید مرا، نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم. پدر و مادر عزیزم (حاج آقا و حاج خانوم)، داماد و پسر لایق و مهربانی نبودم، حلالم کنید. بنده در کمال صحت و سلامت عقل چنین وصیت می کنم: بعد از فوت بنده، تمامی دارائی و اموال من در اختیار همسر مهربانم قرار گیرد و ایشان بنا به اختیار و صلاح خود عمل نماید. و در آخر، از تمامی عزیزانی که نسبت به بنده حقیر لطف کرده اند، خواهر، برادر عزیزم حلالیت می طلبم و خواهش می کنم و باز خواهش می کنم که خود را اسیر غم نکنند. لطف و تدبیر خداوند چنین بود. همسر مهربان و عزیزم، ای دل آرام هستی من، ای زیباترین ترانه ی زندگی من، ای نازنین، از شما خواهش می کنم که باقی عمر گران قدر خود را به تحصیل علم و ادامه ی زیبای زندگی بپردازی. (من از شما راضی هستم)، زیبای من خدانگهدارت باد.❣ بنده حقیر 🌺 @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 💠 بعد از شانزده سال، جنازه اش⚰ را آوردند. خودم دفنش کردم. بدنش هنوز سالم بود. سر👮♀، صورت و محاسن از همه جا سالم تر. 🌸 عملیات کربلای ۴ با بدن مجروح، اسیرشد. برده بودندش بیمارستانی 🏨توی بغداد. بعد هم چند روزی توی یک اردوگاه⛺️. همان جا شهید شده بود، با لب تشنه. 🌸 با دیدن جنازه اش یاد شب های🌑 جبهه و گردان تخریب افتادم. شب هایی که بانی روضه امام حسین(ع) می شد. لامپ 💡سنگر را شل می کرد و توی تاریکی🌌 دم می گرفت"حسینم وا حسینا". آخر مجلس هم که همه اشک های شان😭 را با چفیه پاک می کردند محمد رضا اشک هایش را می مالید به صورتش.🙂 🌸 دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از شانزده سال، همین بود؛ 😊 اثر اشک برای امام حسین(علیه السلام). ✅راوی: 📚منبع: اسناد موجود در موسسه فرهنگی حماسه ۱۷ @Shahidhojatrahimi
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️ 🍃🌹🍃🍁🍃🌹🍃🍂🍃🌹🍃 🌸مبلغ این فرهنگ باشید و برکاتش را در زندگیتان ببینید...🌸 کانال الله رحیمی @shahidhojatrahimi
«برایم شب هفت و چهلم نگیرید و هزینه اش را به فقرا بدهید پیراهني که با آن برای امام حسین (ع ) عزاداری کرده ام را روی پیکرم داخل قبربگذارید @Shahidhojatrahimi
💗 امام خامنه ای: خدای متعال بر ما منت گذاشته و پیاده‌روی اربعین را خلق کرده است.خدا را بایستی شاکر باشیم. 🌹 @Shahidhojatrahimi
💠شهید محمد اسماعیل یوسفیان : 🌷امیدوارم که با شهادت ما ، راه کربلا باز شود. اینان که می‌خواهند به زیارت حسین بن علی (ع) بروند فقط به یاد ما شهیدان باشند... @Shahidhojatrahimi