12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 آیین طشت گذاری
🔻 آیین زیبای مردم اردبیل در برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهدا
حسینیه معلی
@moalatv3
19.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 روضه ترکی مهدی رسولی
🔻 مهدی رسولی برای شنیدن روضه های سوزناک ترکی خیلی منتظرمون نذاشت ...
حسینیه معلی
@moallatv3
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ #نماهنگ ویژه محرم
اومدم اشکامو پای غمت جاری کنم
اومدم با گریه فاطمه رو یاری کنم
با اجازه زهرا برات عزاداری کنم
السلام علی الحسین (ع)
🔖کاری از گروه نسیم کوثر
ماجرای بوسیدن گلوی امام حسین علیه السلام توسط پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله
صاحب ذخائر الافهام از عبداللَّه بن داود، از راویان موثّق، از ابن عبّاس نقل كرده كه بیان داشته اند: یك روز در مسجدالنبى نماز صبح را با رسول خدا (صلى الله علیه وآله) خواندیم، پس از تعقیبات نماز، رسول خدا روى مبارك خود را كه همچون ماه تمام مى درخشید به سوى ما نموده، در حالى كه به محراب خود تكیه داده بود با سخنان شگفت انگیزى، ما را موعظه مىكرد و به بهشت ترغیب نموده، از آتش بر حذر مىداشت، ما هم با سخنان او خوشحال و شادمان بودیم؛ در این حال حضرت سر خود را بالا آورد و چهرهاش از شادى درخشید، نگاه كردیم دیدیم حسن و حسین (علیه السلام) - در حالىكه حسن با دست راست دست چپ حسین را گرفته بود - به سوى او پیش آمده، مىگویند: «چه كسى همانند ماست، در حالى كه خدا جدّ ما را شریفترین اهل آسمان ها و زمین، پدر ما را بهترین اهل مشرق و مغرب، مادر ما را سرور همه زنان عالم، مادر بزرگ ما را مادر همه اهل ایمان و ما را سرور جوانان اهل بهشت قرار داده است؟»
با شنیدن و دیدن این صحنه، شادى ما فزونى یافت. هر یك به دیگرى بر ولایت آنان و برائت از دشمنانشان تهنیت مىگفتیم. پس به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نگریسته، دیدیم اشك بر گونههایش جارى است با خود گفتیم: سبحان اللَّه! اكنون وقت شادى است، چرا رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مىگرید؟ خواستیم از او بپرسیم، او خود رو به حسنین (علیه السلام) نموده فرمود: فرزندانم! بخاطر اهانت و آزار و مصائبى كه پس از من مى بینید، خدا مرا صبر دهد و گریه پیامبر (صلى الله علیه وآله) فزونى یافت. در این هنگام آن دو را به سوى خود خوانده، در دامن خود نشانید، حسن را بر زانوى راست و حسین را بر زانوى چپ خود و فرمود: پدرم فداى پدر شما! و مادرم فداى مادر شما باد! و لبان حسن را بوسه زد و مدّتى طولانى، او را بوئید و گلوى حسین را بوسه زد و مدتى طولانى، او را بویید. باز اشكهایش فرو ریخت و منقلب شد؛ ما هم - بى آنكه به راز مطلب پى برده باشیم - از گریه او، منقلب شدیم؛ چیزى نگذشته بود كه حسین (علیه السلام) برخاسته، گریان و غمین به سوى مادرش روانه شد. وقتى كه به حضور مادر خود رفت و او حسین را گریان دید، برخاسته اشك او را پاك كرد و در حالى كه از گریه او گریان شده، او را آرامش مىداد، مىفرمود: نور دیدهام! میوه دلم! چرا گریه مىكنى؟ خدا چشم تو را نگریاند، اى میوه دلم! تو را چه شده است؟ عرض كرد: «مادر جان! خیر است».
فاطمه (علیها السلام) فرمود: تو را به آن حقى كه بر تو دارم و به حق جدّ و پدر خود، بگو ببینم چه شده است؟ عرض كرد: «مادرجان! گویا جدّم به علّت رفت و آمد زیادم از من رنجیده است». فرمود: فدایت شوم! چرا؟ عرض كرد: «مادرجان! من و برادرم، خدمت جدّ خود رفتیم تا او را زیارت كنیم، در مسجد در حالى كه پدرم حضور داشت و یاران پیامبر دور او نشسته بودند، به خدمتش رسیدیم؛ او حسن را طلبید و بر زانوى راست خود نشاند و مرا طلبید و بر زانوى چپ خود نشاند؛ پس به این قانع نشد تا اینكه دهان و لبان حسن را بوسید و او را مدّتى طولانى بویید؛ امّا دهان و لبان مرا نبوسید و بر گلویم بوسه زد. اگر او مرا دوست داشت باید مرا مثل برادرم مى بوسید، تو بیا دهان مرا بو كن، آیا در دهان من، بوى بدى است كه جدّم دوست ندارد؟»
فاطمه (علیها السلام) فرمود: نه عزیزم! به خداى بزرگ سوگند! در دل رسول خدا (صلى الله علیه وآله) ذرّه اى ناراحتى از تو نیست. عرض كرد: «پس چرا با من، همچون برادرم رفتار نكرد؟» فرمود: فرزندم! بارها از جدّت شنیده ام كه مىفرمود: حسین از من است و من از اویم، آگاه باشید هركس حسین را بیازارد مرا آزرده است. فرزندم! آیا یاد نمى آورى آن هنگامى را كه تو و حسن پیش روى او با هم كشتى گرفته بودید، او حسن را تشویق مىكرد و مىفرمود: حسن! محكمتر، قوىتر، من عرض كردم. پدرجان! چگونه بزرگتر را بر كوچك تر مىشورانى؟ فرمود: دخترم! این جبرئیل است كه دارد حسین را تشویق مىكند و مى شوراند و من هم حسن را! فرزندم! روزى جدّ تو به منزل ما گذر كرد، تو در گهواره گریه مىكردى، وقتى داخل شد فرمود: فاطمه! او را آرام كن، آیا نمىدانى گریه او، مرا آزرده مىسازد؟ آیا نمى دانى گریه او، ملائكه را آزار مىدهد؟ و بارها فرموده است: خدایا! من حسین را دوست مى دارم و هر كه او را دوست دارد نیز دوست مىدارم، با این حال چگونه مىگویى تو را دوست ندارد؟ اكنون خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) برویم.
پس دست حسین را گرفته، دامن كشان تا در مسجد آمد. فاطمه (علیها السلام) به جز پیامبر (صلى الله علیه وآله) و على (علیه السلام) را ندید، همین كه پیامبر او را دید از ژرفاى دل آهى كشید و با دلشكستگى، آن قدر گریست كه اشك بر گونه هایش جارى و آستینهایش تر شد.
عرض كرد: پدرجان! سلام بر شما؛ فرمود: اى فاطمه! سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد؛ عرض كرد: سرورم! خاطر حسینم را چگونه شكستى؟ آیا نفرموده اى كه او گل آرام بخش من است؟ آیا نفرموده اى كه او زینت آسمان ها و زمین است؟ فرمود: چرا دخترم! اینها را گفته ام؛ عرض كرد: خوب، چرا او را همانند برادرش حسن نبوسیدى؟ او، گریان نزد من آمده است. تلاش كرده ام تا او را آرام كنم، ولى آرام نمىشود؛ فرمود: دخترم! این، رازى دارد كه مىترسم اگر بشنوى، زندگیت پریشان و دلت شكسته شود. عرض كرد: پدرجان! تو را به حقى كه بر ما دارى آن را از من پنهان مدار.
پس پیامبر( صلى الله علیه وآله) گریست و فرمود: هر آینه ما از آن خداییم و به سوى او باز مىگردیم. دخترم، فاطمه جان! اكنون این برادرم جبرئیل است كه از خداى بزرگوار به من خبر مىدهد؛ حسن (علیه السلام) سرانجام با زهرى كه همسرش، دختر اشعث به او مىخوراند از دنیا رحلت مىكند. از این رو، من لبان او را كه محل تماس با زهر است، بوسیدم و بوییدم. اما حسین (علیه السلام) با شمشیر شمر، سرش از تن جدا مىشود و به شهادت مىرسد؛ از این رو، من گلوى او را كه محل تماس شمشیر است، بوسیدم و بوییدم.
منابع:
1-قزوینی، تظلم الزهراء: 70.
2- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 44: 186.
چرا به امام حسین علیه السلام اباعبدالله میگویند؟
درحالی که فرزندان سیدالشهدا(ع) همگی علی نام داشتند نه عبدالله؟
امام حسین علیه السلام به گردن هرکسی که اسم خود را بندهی خدا میگذارد، حق ابوت و پدری دارد.
اگر کسی ویژگی خاصی داشته باشد به آن یک أب میچسبانند، میگویند: پدر سخا، پدر کردم و...
امام حسین علیه السلام پدر بندگی خداست، یعنی زیباترین مصداق بندگی است.
به امام حسین(ع) عرض کردند: « آقا به کربلا نروید.»
امام فرمودند: « از جدم رسیده که خدا میخواهد مرا کشته ببیند.»
میگوید: «آقا حداقل زن و بچهها را با خود نبرید.»
حضرت میفرمایند: « از جدم رسیده خدا میخواهد زن و بچههای مرا به اسارت ببیند.»
هرچه داشت در راه خدا بذل کرد. به چه دلیل؟ برای بقای دین و برای بندگی.
به زیباترین وجه ممکن بندگیاش را به معرض گذاشت.
سخنرانی حجت الاسلام مؤمنی
📕منبع: کتاب منبرهای یک دقیقهای، ص 20
بوی پیراهن خونین کسی می آید
📌اول محرم، آغاز سال هجری قمری و ماه غم و اندوه اهل بیت و شیعیان است؛ ماه شهادت و دلاوریهای امام حسین علیه السلام و یارانش و روز شروع مجالس سوگواری حضرت اباعبدالله علیه السلام .
🔹امام رضا علیه السلام فرمودند: "هنگامی که ماه محرم فرا میرسید، کسی پدرم را خندان نمیدید و همواره محزون و غمگین بود، تا روز عاشورا؛ آن روز روزِ مصیبت و حزن و اندوه و گریه پدرم بود .
#محرم
#امام_حسین🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️واسه تنفیذ رئیس جمهور جدید رئیس جمهور سابق باید حضور داشته باشه
حاج آقا هارداسان؟!😭
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیدجبلی
#گزارش_تصویری
حضور روحانیت محله و فرمانده محترم پایگاه مقاومت بسیج شهید جبلی و گروه جهادی استان اصفهان در خانواده شهیدین جعفر قلی پور درباره تجدید میثاق و به یاد و خاطره شان فاتحه ای قرائت کردند.
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_جبلی
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهید_حبشی
#تجدید_میثاق_با_شهدا