حاج رضا ،خیلی با حیا بود در گفتار ودر رفتار 😊😇
اکثر همکاران در کنار هم لباس عوض می کردند
ولی حاج رضا در کنج اتاق یک کمد فلزی داشت و یک موکت کوچک هم به زمین انداخته بود ودر زمان ورزش ویا موقع رفتن به منزل در آن جا رخت های خود را عوض می کرد تا کسی بدن ایشان را نبینند
حاج عمار علوی
A.Z
حاج رضا خیلی عاطفی بود و بچه ها را خیلی دوست داشت ،یک بار که به منزل ما برای چشم روشنی آمده بود
پسر خردسال مرا به آغوش گرفت و بو کرد و گفت حاج عمار بچه ها در این موقع بوی بهشت میدهند
حاج عمار علوی A.Z
حاج رضا ،از نظر علوم روز خیلی با سواد بود
ایشان کارشناسی الکترونیک داشت
یکبار دیدم در اتاق تنها هست رفتم پیشش نشستم آن موقع هم سرش این قدر شلوغ نبود بهش گفتم رضا، بابا این باینری ها چه صیغهای هست هرچی می خونم ،یادم نمی مونه ،یک کاغذباطله برداشت ودر روی آن مطالب های مختلفی را نوشت ویاد داد
حاج عمار علوی A .Z
حاج رضا با سه تا از دوستاش رفت آمد خانوادگی داشت ،
حاج رضا ،در تربیت نفس خیلی کار می کرد
وهر موقع به خونه دوستان می آمد ویا با هم به پارکی ویا گردشی می رفتند ،اولا با خانم های دوستان خیلی خیلی کم صحبت می کرد وثانیا هر کجا می نشستند ،جوری می نشست که نامحرمی در مقابلش نباشد
حاج عمار علوی A .Z
...اواخر بهمن ماه ۱۴۰۳بود ودر شهرک خاوران همه کارکنان با خانواده آمده بودند ،وروز خدا حافظی سردار سیفی بود ...همه رفته بودندو چند خانواده مانده بودند ،رضا گفت حاج خانوم بیا با سردار یه عکس یادگاری بگیریم ،اگر شهید شد یه عکس با شهید داشته باشیم ...اما نمی دانست که بعد از ۵ماه هرکسی با او عکس داشت به آن عکس مباهات خواهد کرد
همسر محترمه شهید رضا جان نثار حسینی
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
عکس طراحی شده توسط گروه رسانه شهید رضا جان نثار حسینی
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساخته شده توسط گروه رسانه شهید رضا جان نثار
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
کوله بارى پر زمهر انبیا دارد شهید
سینه اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید
این نه خون است اى برادر بر لب خشکیده اش
بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید
گرچه در گرداب خون، خوابیده آرام و خموش
با نواى بینوایى، بس نوا دارد شهید
کعبه ى دل را زیارت کرده با سعى و صفا
در ضمیر جان خود، گویى منا دارد شهید
دانى از بهر چه جانبازى کند در راه دوست
چون طواف کعبه را در کربلا دارد شهید
تا مس ناقابل خود را بدل سازد به زر
در رگ دل جوهرى از کیمیا دارد شهید
پیکر عریان او در خاک و خون افتاده است
از شرف بر جسم خود خونین قبا دارد شهید