شهید رضا جان نثار حسینی ،خیلی وابستگی به مال دنیا نداشت
در سال ۹۳و۹۴ که با ایشان و سه نفر دیگر از بچه ها به ماموریت می رفتیم ایشان به خاطر این که همکاران در رفت آمد دچار مشکل نشوند و زود تر به محل ماموریت برسند و آن یکی بچه ها از محل ماموریت زود تر برگردند و به سیاهی شب برنخورند
ایشان ماشین می آوردند(پراید نوک مدادی۱۴۱) ،از تبریز تا به یکی از روستا های مرزی ایران حدود ۶ساعت راه بود که کل مسیر را خودشان رانندگی
می کردند این مدل برای برگشتن هم بود
یک روز از ماموریت که برمی گشتیم در بوکان
در کنار جاده نگاه داشت ورفت،وقت هم حوالی ساعت ۱۴بود بعد از چند دقیقه به ماشین برگشت وبه بچه ها گفت بچه ها بستنی بفرمایید ،همه خوردیم و ماشین به راه افتاد ،بعد یکی از بچه ها گفت حاج رضا
به بستنی ها چند دادی ،حاج رضا گفت این به گردن راننده هست واز هیچ کس پول نگرفت ،وکرایه ماشین هم این گونه حساب می کرد
ولی بچه ها این گونه نمی پذیرفتند و باید پول را می دادند وهر نفر ۳۰هزار تومان با کش و قوس های فراوان به حاج رضا کرایه پرداخت کردند
حاج عمار علوی
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
رضا خیلی اهل عکس و فیلم و شهرت طلبی نبود وکمتر اجازه می داد که عکس و فیلم بگیریم 😇
سال ۹۴ در یکی از ماموریت ها با رضا به شهر رفته بودیم تا خریدی انجام بدهیم ،من دیدم فکر رضا مشغول هست واین بهترین زمان هست که از ایشان عکس بگیرم ،کمی از ایشان فاصله گرفتم و دوربین را آماده کردم و رضا را صدا کردم (داداش رضا منو نگاه کن) که این عکس را انداختم
تیکه کلام رضا در این مواقع این بود ،از این کارهات دست بردار(بو ایشلریننن ال کوتور)
حاج عمار علوی A.Z
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
سال ۹۷در سوریه بودم ، فاصله محل سکونت آقا رضا با ما ۶۰کیلومتر بود،همسر محترم ایشان دور آ دور از احوال خانواده من ،جویا بودند ،یک روز همسرم به همسر آقا رضا میگه ،این پسر کوچک من هی بهانه می گیره که برای من چیزی نمی گیری واز این حرف ،فردای همان روز
شهید جان نثار حسینی به همراه همسرشان واسه بچه های من خوراکی و تنقلات گرفته بود وآمده بود
حاج عمار علوی
AZ
همه چیز رضا رو قاعده وحساب و کتاب بود
مخصوصاً نماز خواندنشان ،اکثرا رو نماز جماعت عادت داشت ،این هم از روی اجبار نبود ،از روی جاذبه بود ،یعنی هرکجا به نماز می ایستاد ،پشت سرش پر می شد ونمازش به جماعت تبدیل می شد ،نسبت به شرایط و مکان و زمان مدت زمان نمازش تغییر پیدا می کرد اگر وقت داشت ،قرائت نمازش مثل قرائت حضرت آقا بود ولی اگر وقت ضیق بود سریع ولی با تجوید صحیح
نماز را اقامه می کرد
حاج عمار علوی
A.Z
برادر رضا جان نثار ،از گمنامی بیشتر لذت می برد تا از دیده شدن ،واز عکس و فیلم دوری می جست مگر این که به دام یکی مثل من می افتاد که ولش نمی کردم واز لحظات خاص ایشان عکس و فیلم می گرفتم ،که در این فیلم که مخفیانه از ایشان فیلم گرفتم هویدا هست که چقدر ناراحت است
حاج عمار علوی A.Z
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni