#خاطرات_شهدا
#خوابِ_زیبا
خوابِ امامحسین علیهالسلام رو دیده بود.به حضرت عرضکرده بود: کاش من هم درکربلا بودم و شما رو یاری میکردم. امام فرموده بودند: ناراحت نباش! سیدی از نسل ما علیه کفر قیام میکنه؛ تو در اون جنگ شرکت میکنی و شهید میشی... چهارده سال گذشت. جنگ ایران و ارتشبعثِعراق شروع شد. باز هم خواب امامحسین علیهالسلام رو دید. حضرت بهش فرموده بود: پسرم! وقتش رسیده که به آرزوت برسی. محمدعلی عزمش رو برای رفتن به جبهه جزم کرد، و مدت زیادی از خوابش نگذشته بود که شهید شد.
🌹خاطرهای از زندگی شهید محمد علی نامور
📚منبع: کتاب لحظههای بیعبور ، صفحه ۸۵
@sardaraneashgh
فرازی از نامه حاج قاسم سلیمانی به همراه همیشگیاش حسین پورجعفری:
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم میرفتیم، من سعی میکردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و مینویسم برای آینده پس از خودم، که خدا میداند با هریک از آنها که از دست دادهام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علیدادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم.
همیشه جلو که میرفتم، نگران پشت سرم بودم که نکند گلولهای بخورد و تو شهید شوی...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_پورجعفری
@sardaraneashgh
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢 عمل جراحی شجاعانه دکتر ایرج محجوب در آمبولانس در زمان جنگ ایران و عراق که خمپاره عمل نکرده در پای یک رزمنده اصابت کرده بود!!!
حتما ببیند از صحنه های نادر فیلمبرداری شده در زمان جنگ
@sardaraneashgh
*🌹 بانوی شجاع خوزستانی "مجيده نگراوى" كه در زمانِ جنگ با وجودِ همسرِ نابینا ۶ سرباز و افسرِ عراقی را در عملیاتِ آزادسازیِ سوسنگرد (۲۶ آبان ۱۳۵۹) با زیرکی و به تنهایی خلعِ سلاح كرده و به اسارت درآورده بود*
*♦️بانو مجیده این خاطره رو اینطور روایت کرده: «وقتی ارتش عراق در حمیدیه شکست خورد، سربازان دشمن با اضطراب و سراسیمه پا به فرار گذاشتند در مسیر خود با تیراندازی به سوی مردم، سعی داشتند از دست آنها فرار کنند، ولی راه رسیدن به مرز رو نمیدونستند منم مثل بقیه منتظر فرصتی برای دستگیری نیروی دشمن بودم زمانی که شش نفر از افراد متجاوز، نزدیک منزل ما رسیدند، به آنها گفتم اگر جلوتر بروید، در محاصره مردم و نیروهای سپاه قرار میگیرین و کشته میشین، گفتند پس چه کار کنیم؟ گفتم: فورا داخل خانه بروید و در اتاق پذیرایی بنشینید و اسلحه خود رو درآورید تا پنهان کنم، آنها به گفته من عمل کردن و وقتی خلع سلاح شدند، از پشت، در اتاق رو قفل کردم و مردم رو صدا زدم و با اسلحه غنیمتی آن شش نفر عراقی رو به سوی مسجد بردم.»*
*🍃🌸الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃*
@sardaraneashgh
🌹#با_شهدا|شهید امین کریمی
✍️ همسر من کلفت نیست
▫️امین روزها وقتی از اداره به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی؟ اگر میگفتم کاری را دارم انجام میدهم میگفت: نمیخواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام میدهیم. میگفتم: چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است. میگفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم میشوریم، مادرم همیشه بهش میگفت: با این بساطی که شما پیش میروید همسر شما حسابی تنبل میشود! امین جواب میداد: نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است؟ زهرا رئیس من است. به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت: سلام رئیس
📚 به روایت همسر شهید امین کریمی
@sardaraneashgh
﷽
#السلامعلیکیاصاحبالزمانعج
یاصاحب الزمان (عج)
چه خوش است روز جمعه،
زکنار بیت کعبه...
به تمام اهل عالم،
#برسد_صدای_مهدی(عج)...😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sardaraneashgh
🔰 بیعدالتی در فضای مجازی یعنی انتشار تهمت، دروغ و سخن بدون علم
رهبرانقلاب:
عدالت فقط در تقسیم اموال و ثروت نیست؛ عدالت در همه چیز است؛ امروز در فضای مجازی انسان گاهی اوقات بیعدالتی مشاهده میکند؛ خلاف میگویند، تهمت میزنند، دروغ میگویند، قول بغیر علم میگویند؛ اینها بیعدالتی است، اینها نباید انجام بگیرد. یاد بگیریم، عادت کنیم که عادلانه با مردم رفتار بکنیم؛ عادلانه.
۱۴۰۰/۸/۲
#کلام_یار
@sardaraneashgh
شهید ورامینی در کلام شهید همت:
حاج عباس ورامینی یکی از امیدهای آینده انقلاب و کشور ما بود. ایشان را من به خاطر تعاریفی که شنیده بودم، از سپاه تهران به لشکر آوردم.
از روز اول که به ستاد لشکر ۲۷ آمد، به زور او را رئیس ستاد گذاشتیم. مثل ماهی بود که مرتب میخواست از دست آدم لیز بخورد و توی دریای عملیات برود. من ایشان را بنا به تکلیف در ستاد به کار گرفتم.
شهادت: سال 1362 عملیات والفجر 4
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گِل افتادن شهید مدافع حرم اسماعیل غلامی یاراحمدی عاشورا خرم آباد
@sardaraneashgh
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ شهید ضیایی
بهمراه اعلام پایان داعش
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_حمیدرضا_ضیایی
راوی : آقای رضازاده؛ همرزم شهید:
اطرافیان به ما لقب «دوقلوها» دادهبودند.
زمانی که من عملیات داشتم و او در حال نقشه خوانی بود، ناگهان متوجه میشد که من از اتاق خارج شدم، به دنبالم میآمد و من را در آغوش میکشید. میگفت: «مراقب خودت باش. شهید نشو تا با هم شهید شویم.» در یک عملیاتی در محاصره گیر کرده بودم. صدای حمیدرضا را پشت بیسیم میشنیدم که گریه میکرد. او تمام تلاشش را برای شکستن حلقه محاصره کرد.
حمیدرضا از جان و دل برای حفاظت از نیروهایش مایه میگذاشت و خود را سپر بلا میکرد. او هرگز به دنبال پست و مقام نبود و هرگاه اعتراض یا پیشنهادی داشت به صراحت اعلام میکرد.
او پس از بازگشتش از کربلا حال و هوای دیگری داشت. بی تاب بود و شهادت حلقه گمشدهاش بود.
در عملیات آخر، من نتوانستم حضور داشته باشم. در نهایت، حمیدرضا در کنار همرزممان «علیرضا جیلان» به شهادت رسید و من جا ماندم.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زمزمههای جانسوز دختر شهید ضیایی با قاب عکس پدر
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh