#کلام_شهید
🔰می روم تا انتقام سیلی مادرم رابگیرم.
🔰همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در کنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است.
🔰اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.
🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با شهادت از این دنیا بروم.و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم.
🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. آرزویم شهادت است.من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه.
💢آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود ڪه منفجر شد و قسمتی از بدنش تکه تکه شد.
#شهید_حسین_هریری 🌷
#سالروز_شهادت
@sardaraneashgh
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 وعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
دشمنان را هرگز فراموش نمی کنیم مخصوصا انهایی که عادت دارند از پشت بزنند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@sardaraneashgh
#داستان
خاطره ی شیرین و خنده دار از رانندگی #امام_خامنه_ای
💮محافظ آقا(مقام معظم رهبری) تعریف میکرد:
🌹🍃در یکی از سفرهای مقام معظم #رهبری به جنوب کشور و بازدید از مناطق جنگی ، بعد از ورود ماشین به جادهای خاکی حضرت آقا فرمودند : اگه امکان داره بگذارید کمی هم من رانندگی کنم. من هم از ماشین پیاده شدم و حضرت آقا پشت فرمان نشستند و شروع به رانندگی کردند!...
🌸🍃بعد از چند دقیقه ای به یک ایست بازرسی(دژبانی) رسیدیم و آقا توقف کردند تا زنجیر را بندازند،
سربازی که آنجا بود و ظاهرا تازه کار هم بود تا چشمش به آقا افتاد هل شد😄،آمد جلو و عرض ادب و احترامی خدمت آقا کرد و گفت اجازه بدهید هماهنگی کنم و رفت و به دژبان گفت:
🌹🍃قربان آدم خیلی مهمی تشریف آوردند!
دژبان گفت : کیه؟
سرباز دستپاچه گفت :
نمیدونم کیه؛ولی میدونم که خیلی خیلی مهمه !
🌸🍃دژبان گفت : اگه نمیشناسیش از کجا میدونی که خیلی مهمه ؟
سرباز گفت :
🌹🍃نمی دونم کیه ولی هر کی هست آیت الله خامنه ای رانندشه!
😄😂😊😀👌
💞 حضرت آقا از این خاطره به عنوان یکی از #شیرینترین خاطراتشان یاد می کنند.
و فرمودند:ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.💞
💠بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین(ع)
@sardaraneashgh
حاج حسین یکتا: بچهها! اگه آدم بشید، گریه کنید، توسل کنید، مراقبت کنید؛ میرسیم به نقطه ظهور؛ میرسیم به نقطه امام زمان علیهالسلام. چون آقا لَنگِ آدما نیست که بیان، آقا یه جا وایساده میگه بیا! ما باید بِکِشونیم خودمونو برسونیم به اون بالای قلّه.
@sardaraneashgh
#شهیدانه
یادم هست یکی از خاطراتی که از سوریه تعریف میکرد این بود که مادر شهید سعید علیزاده به او گفته بود یا شهید شد بیا و یا سالم برگرد و جانباز نشو. سعید علیزاده هم جانباز شده بود و قبل از اینکه دوستانش بالای سرش برسند تکفیریها او را به رگبار بسته و به شهادت رسانده بودند. نوید بالای سرش بود که میگفت: «من گفتم مادرت دوست ندارد اینطوری بروی، برای همین شهیدت کردند.» دستش را گرفته بود و گاهی میخندید و گاهی گریه میکرد.
به نقل از دوست شهید
🌹شهید_نوید_صفری
@sardaraneashgh
ای تشنہ ڪامان ،
روح باران خواهـد آمد
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد ....
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@sardaraneashgh
🌹 #شهید_مدافع_حرمی_با_دو_قبر😳
🍃 در سوریه، ایمان به دوستانے که مداحے میکردند میگه برایــم روضہ حضرت ابوالفضل(س) بخونـید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمــون آقا امام حسین(ع) یا مثل خانم فاطمه زهرا.
🍃 ایمان به سہ روش شهـید شد: دستے ڪہ عبــارت یارقیه روی ان نوشته شــده بود مـثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین ع و قسمت اصلے جراحت ایمان پهلـو و شـکم بود؛ مـثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قـسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛
یعنے یک قسمت از وجود من در خاک سـوریه جـا ماند.😔
🎙 ﺭاﻭﻱ: ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﻴﺪ
🌹 #ﺷﻬﻴﺪ_اﻳﻤﺎﻥ_ﺧﺰاعی_ﻧﮋاﺩ
🕊 #سالروز_شهادت
@sardaraneashgh
17.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
📞 نشانی اش را باید از کوه های کردستان و قلاویزان بگیری ، از دشت ها ، صحراها ، بادها ، از تیر و تفنگ ، از کربلای چهار و پنج ، از پاتک های شلمچه ، از آب خروشان اروند ، از خاکریز و سنگر و میدان مین ، از همت و باکری و کاظمی....از مردم مظلوم ، از حرم بی بی از حلب از سوریه و عراق ، خانه اش در دلها بود.نام و عنوان نداشت...سجاده آب کش نبود.مثل مولایش یتیم نواز...درجه هایش را به رخ نمی کشید...
.
.
●لباسش همیشه خاکی بود و گلی...اهل عمل بود نه تریبون و میز و شعار....یار نظام بود نه بار نظام ، سرباز ایران بود نه سربار ایران ، سوار تانک بود نه سرمایه دار بانک ، مالک سید علی بود و عشقش ولایت فقیه ....قاسم نمیدانیم تو چندمین بودی از آن ۳۱۳ تن....
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
@sardaraneashgh
#سیره_شهدا
هر وقت وارد خونه میشد با نشاط میگفت :
اهل خونه سلام،...
قربان صدقۀ پدر و مادرش می رفت و
میگفت: عزیز دلی، فدایی داری ...
اخم به چهره پدر و مادر در دفتر مشق زندگی اش
نوشته نشده بود.
هیچ وقت حرف پدر و مادرش را زمین نمی گذاشت
رمز شهادت ایمان ،
در احترام به پدر و مادر بود
#اخلاق_ایمان
@sardaraneashgh
#دمی_با_شهدا ❤️
بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم ، گفت : بنزین ماشین من از بیت المال است ، اگر ذرهای از آن را به تو بدهم نه تو خیر میبینی و نه من !
#شهید_مهدی_طیاری
#یادشهداباذڪرصلوات
@sardaraneashgh