🏴🍂 #دوستان_شهدا 🍂🏴
ایشان تقریبا هفته ای یک مرتبه برای اعضای فامیل وآشنایان پیامکی شامل ترجمه ی آیات قرآن می فرستادند.
ایشان درفرازی از #وصیتنامه ی خود میگویند: اصولی وجود دارد که انسان با توجه به آن می تواند به سعادت دنیا وآخرت برسد،یکی از این راهها که من درک کردم استفاده ی عملی از قرآن می باشد.
#شهید #حسین_دارابی
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
@sardaraneashgh
🔰 لوح | انتقام حتمی است
🔺️ قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند. اگر چه به گفتهی یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیهی کفش سلیمانی هم نمیشود؛ امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن باید انتقامشان را پس بدهند. ۱۳۹۹/۰۹/۲۶
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹الا یا اهل عالم من حسین را دوست دارم
♦️به یاد حاج قاسم...
@sardaraneashgh
✨رفاقتی خوبه که آخرش...
پس از اینکه عروسی کردیم با امین به ایرانشهر رفتیم. موقعیت اونجا طوری بود که من حتی نتونستم جهیزیه ام رو با خودم ببرم. با اینکه کیلومترها از خانواده ام دور شده بودم، ولی در کنار امین احساس خوشبختی می کردم. از دوستان شهیدش خیلی صحبت می کرد. همان روزی که رسیدیم ایرانشهر یکی از همکارانش در درگیری با اشرار شهید شد. امین در قسمت جرائم جنایی خدمت می کرد و رئیسش محمد تقی زاده خیلی انسان مهربانی بود بارها شده بود امین از او پول قرض می کرد. پس از اینکه امین در دوم بهمن ۹۴ شهید شد آقای تقی زاده هم دو ماه بعد در دوازدهم فروردین ۹۵ توی ایرانشهر در درگیری با اشرار شهید شدند.
#سالروز_شهادت
#شهید_امین_حیدری🌷
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شوخی حاج قاسم با رزمنده عراقی
@sardaraneashgh
#زندگی_به_سبک_شهدا
#مدافع_عشق🌹
اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود👌🌹
از مادرم تلفنی پرسیدم!
شد سوپ..🍲😢😅
آبش زیاد شده بود ...
منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️
روز دوم گوشت قلقلی درست کردم!
شده بود عین قلوه سنگ...😐🤦🏻♀😅
تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂😂🤔
❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم
تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻🍳😌🌹
#همسر_شهیدمنوچهرمدق
@sardaraneashgh
عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش
بهش گفتم مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا
گفت نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان(عج)بشم
#شهیدمرتضےمسیب_زاده
@sardaraneashgh
واکنش شیخ مرتضی زاهد به آبرسانی بینوبت به منزل ایشان
در قدیم و تا زمانی که هنوز لولهکشیهای آب به خانهها نیامده بود، درهر خانهای آب انبار و حوضچهای برای ذخیره آب وجود داشت. این آب انبارها هر چند وقت یک بار توسط مأموری معروف به «میرآب» پر میشد. میرآب با سرازیر کردن و هدایت آب در جویهای خیابانها و کوچهها، آب را به خانههای مردم میرساند. یک شب یکی از همین میرآبها، آب را به سوی محله حمام گلشن و کوچه آقا شیخ مرتضی زاهد سرازیر میکند. او میبایست به ترتیب و به نوبت، حوض و آبانبارهای خانههای این کوچه را پر میکرد و خانه آقا شیخ مرتضی نیز بعد از چند خانه نوبتش میشد، اما آن شب آن آقای میرآب، در همان ابتدای آبرسانی متوجه میشود که درخانه آقا شیخ مرتضی، خبری از آب نیست و حوض منزل به طورکامل خالی شده است، بنابراین او به احترام آقا شیخ مرتضی، بدون رعایت نوبت، آب را به سوی خانه ایشان سرازیر میکند و حوض خانه ایشان را پر از آب میکند. آن شب آقا شیخ مرتضی به این مطلب آگاهی پیدا میکند. حاج محمد علی اخوان میگفت: آن شب دیدم در میزنند؛ صدایی از پشت در بلند شده بود و میگفت: « حاج محمد حسن آقا! حاج محمد حسن آقا! در را باز کنید.» آن صدا، صدای آقا شیخ مرتضی زاهد بود. ما رفتیم در را باز کردیم و ایشان با آن قد خمیدهاش به داخل خانه آمد. آقا شیخ مرتضی به پدرمان گفت: «آقای حاج محمد حسن آقا! این آقای میرآب امشب لطف کرده است و بینوبت، ابتدا آب را به خانه ما آورده است و من الان نمیتوانم بروم از همه همسایهها حلالیّت بگیرم و رضایتشان را جلب کنم، بنابراین آمدهام اینجا وضو بگیرم؛ اجازه میفرمایید؟!» و آقا شیخ مرتضی تا زمانی که حوض منزلشان از آن آب بینوبت خالی نشده بود، احتیاط میکرد و برای وضو و تطهیر به خانه ما میآمد!
📚 شیخ مرتضی زاهد، ص۱۳۲ | رستگاران،چاپ دوم، ص۲۷ | کیهان
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐کلیپ💐
🌹شهیدحاج قاسم سلیمانی🌹
کلیپی جذاب با سرودی زیبا و دل انگیز❤️
@sardaraneashgh
🔴بشارت #ظهور از زبان شهید مدافع حرم روح الله قربانی
🔸رفته بودم مناطق سیل زده برای کمک.
از شدت خستگی چشمهایم گرم شد.😴
🔹دیدم در تاریکی شب #روحالله داره کمک میکنه.
با تعجب گفتم: روحالله خودتی؟ اینجا چیکار میکنی؟
گفت: اومدم کمک.🚶♂
🔸گفتم: حالا چرا الان؟ الان که دیگه شب شده.
گفت: ما وقتایی کمک میکنیم که شما نمیبینید.
میدونستم شهید شده. ازش پرسیدم: روحالله اونور چه خبره؟🤔
🔹نگاهم کرد و گفت: همهی خبرها همین جاست... اتفاقای خوبی قراره بیفته. تا سال ۱۴۰۰ انقدر ظهور امام زمان نزدیک میشه که دیگه نمیگید کی امام زمان میاد، میگید چند ساعت دیگه امام زمان میاد⁉️
🔸از خواب پریدم. از حرفهای که بینمون رد و بدل شده بود خیلی حس خوبی داشتم.🌸
🔹پن۱: خواب یکی از دوستان شهید روحالله که زمان سیل گلستان دیده بود.
🔸پ ن:۲: منظور این خواب این است که ظهور بسیار نزدیک است و تا سال ۱۴۰۰ مردم لحظه شماری میکنند برای ظهور و به هیچ عنوان زمان تعیین نشده است.
#نشر دهید
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استقبال دیدنی یک دختر بچه از رهبر انقلاب
@sardaraneashgh
📸تصویر دیده نشده از پدر و مادر شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹شهید سلیمانی: من شهادت میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد.
@sardaraneashgh
🔮پاسدار
🌹 #همسرشهید
از دیگر سئوالات #علی این بود که اگر روزی #شهید شوم چکار میکنید؟
هنگامی که این صحبت را به زبان آورد، مقداری تعجب کردم، به او گفتم مگر الان جنگ است چرا شما این حرف را بیان کردید، #علی گفت «من پاسدار هستم، پاسدار یک شخصی است که خودش را فدای اسلام و انقلاب کرده و این چنین فردی نه جای مشخص دارد نه مرگ او ساعت و روز معین، ممکن است که از صبح از خانه بیرون بروم و برگشتی نباشد.
همواره در 10 سال زندگی مشترک ترس از دست دادن #علی را در زندگی داشتم.
این 10 سال را با دلشوره و اضطراب زندگی کرده و چون همیشه میدانستم یک روز #علی را از دست خواهم داد ولی روزش را نمیدونستم، هر روز که به خانه برمیگشت و وجود او را میدیدم خدا را هزار بار شکر میکردم.
🌷 #شهیدعلی_سعد
@sardaraneashgh
▫️ ملکه ای که مردم را کمتر از حیوان میدانست▫️
شما یادتون نمیاد ولی ملکه ایران #فرح_دیبا آنچنان ارزشی برای مردم فقیر #پایین_شهر تهران قائل بود که علی شهبازی آخرین محافظ شاه،میگه:(فرح مردم جنوب تهران را کمتر از #حیوان می دانست.)
📚منبع:کتاب محافظ شاه،علی شهبازی، صفحه۲۳۴
@sardaraneashgh
" دیدار – شهید احمد کاظمی "
ارادت عجیبی به #حضرت_زهرا ( ص ) داشت . در هر پست و مقامی بود مجلس عزای فاطمیه را بر پا می کرد .
اما علت این همه عشق و علاقه :
🌸🍃اوایل سال 1361 در عملیات بیت المقدس در خدمت #حاج_احمد بودیم . در حین عملیات به سختی مجروح شد و ترکش به سرش خورد . او را به بیمارستان صحرایی بردیم ، اصرار داشت کسی نفهمد زخمی شده که روحیه نیروها خراب نشود .
🌸🍃از شدت خونریزی مدتی بی هوش بود . یک دفعه از جا پرید! گفت بلند شو ، باید برویم خط ! هرچی اصرار کردیم بی فایده بود
🌸🍃در طی راه از ایشان پرسیدم : " شما بیهوش بودی ، چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی و ...
🌸🍃خیلی آرام گفت : وقتی توی اتاق خوابده بودم ، یک باره دیدم #خانم_فاطمه_زهرا ( ص ) آمدند داخل اتاق !"
🌸🍃به من فرمودند چرا خوابیدی !؟ گفتم : سرم مجروح شده ، نمی توانم ادامه دهم !
#حضرت_زهرا ( ص ) دستی به سر من کشیدند و فرمودند : بلند شو ، بلند شو ، چیزی نیست ، برو به کارهایت برس ...
@sardaraneashgh
بہمگفت:"حۅاستباشہمن😉
انقدࢪتۅدݪتجانڪنمڪہاصݪ
ڪاࢪیفࢪامۅشبشہیاڪمࢪنگ"
گفتمیعنےچے؟😕
باانگشتسبابهشࢪۅےڪاشے
هایڪفِحࢪمیہقݪبڪشید.💝
گفت:"خداگفتہاݪقݪبحࢪماݪݪہ…
دݪبندههامبࢪاخۅدمہشࢪیڪ
نمیپذیࢪماۅنۅقتماتۅگۅشہ
گۅشہایندݪمحبتیہچیزی
یاڪسےࢪۅقࢪاࢪمیدیمۅآخࢪش
یہجایـےهمبࢪامحبتخداۅاهݪ
بیتمیذاریمدࢪحاݪیڪہخدا
ڪݪدݪماࢪۅمیخاد."❤️
اۅنقدࢪبامحبتۅبانشاطبۅد😇
آدمڪیفمیڪࢪدامامیفہمیدم
ڪہدرپسِهمہایناحواسش🙃
بہهمہچےهستبہاینڪہۅابستہ
نشہڪہنتونہدݪبڪنہ.😍
#استوری
#اللهمالحقناباالشهدا
#اسئلڪخَیࢪَماتَسئَل
@sardaraneashgh
اطاعت از امام نہ در زخم هاے زانو
و نہ در پینہ هاے پیشانے ست
نسخہ ے رفع شر ناڪسین وقاسطین
ومارقین را تنها در #پیشانی_بندها مے پیچند..
#شهید_سیدجوادحسینی
@sardaraneashgh
هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش
شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطنخواه از زنان امدادگر فعال در شهرهای آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود.
فرمانده حشدالشعبی عراق در ابتدای کتاب با نوشتن جملاتی آن را به دخترش تقدیم کرده و از وی خواسته تا خواندن این کتاب را در برنامه خود قرار دهد.
@sardaraneashgh