پوستر| فرازی از وصیتنامه شهید «عدنان عباس قمیحه»
در فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم حزب الله لبنان، عدنان عباس قمیحه خطاب به بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) آمده است: «سلام بر تو یا فاطمه الزهرا؛ سلام بر تو ای دختر رسول خدا؛ سلام بر تو ای مادر؛ ای رنج دیده و آزموده از سوی خداوند؛ سلام بر تو ای شکیبا و بردبار. بانوی من، من الآن زندهام در میان زندگان در حالیکه دنیای آنها میان ما جدایی افکنده. بانوی من، تمنا دارم بعد از شهادتم با شما در یک دنیا باشم و درحالیکه چشمانم را سرمه کشیدهام شما را ملاقات کنم. بانوی من، شما میدانید که آتش را به طیف وجود شما راهی نیست و بهشت آن را در برگرفته؛ به خدا سوگند به بهشت مشتاقم. گرچه اگر العیاذ بالله وجودتان در آتش هم باشد روح من به آن مشتاق خواهد بود.»
@sardaraneashgh
✍🏼 دستخط: خاک پای همهی شهدا و آرزومند مقام آنها. سیدعلی خامنهای
@sardaraneashgh
🤲 دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما!
☘ شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید:
🌱 «این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها- بی آنکه معانی آن را بدانند- اثری دارد؟!»
🌿 جناب علامه طباطبایی فرمودند:
👌 «اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود
✨ زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهمالسلام) متصل میکنند و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد ولی ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا میخواهیم!»
📖 زمهر افروخته ، ص۱۶۰
@sardaraneashgh
766.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 وقتی آقا و خانم تمرین میکنند که بعد از شنیدن خبر شهادت آقا، خانم چه عکسالعملی نشان بدهند...
#شهید_الیاس_چگینی
@sardaraneashgh
بعد از ظهر یكی از روزهای پاییزی، كه تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس می گذشت، او را به محل كارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم.
در اتاق كارم به عباس گفتم: پسرم پشت این میز بنشین و مشق هایت را بنویس.📝
سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی📦، آنها را برای جدا كردن و نوشتن شماره به اتاق كارم آوردم.
روی میز به دنبال مداد می گشتم. دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است.✏️
پرسیدم: ـ عباس! مداد خودت كجاست؟
گفت: در خانه جا گذاشتم.
به او گفتم: پسرم! این مداد از اموال اداری است و با آن باید فقط كارهای مربوط به اداره را انجام داد. اگر مشق هایت را با آن بنویسی ، ممكن است در آخر سال رفوزه شوی.
او چیزی نگفت.
چند دقیقه بعد دیدم بی درنگ مشق خود را خط زد ❌و مداد را به من برگرداند.
(راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابایی، پدرشهید عباس بابایی)
#تلنگر
#الگوی_خودسازی
#شهید_عباس_بابایی🌷
@sardaraneashgh
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
_به فکر آینده نباشیم!؟
+به فکر آینده باش؛ ولـــــی...
#استادپناهیان
#پای_درس_استاد
اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🌤
@sardaraneashgh
نقل میکنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را میساخت، دم دمای غروب خودش میرفت و مزد کارگران را میداد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف میکشیدند و خوشحال و قبراق مدتها در صف میماندند تا از دست شاه پول بگیرند.
در این میان عدهای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت میزدند و لباسهای خود را خاکی میکردند و در صف میایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان میرسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکردههای مرد رند را خوب میشناختند، به پادشاه ندا میدادند و کارگران خاکمالیشده را با فحش و بد و بیراه بیرون میانداختند اما شاه عباس آنها را صدا میزد و به آنها نیز دستمزد میداد و میگفت: من پادشاهم و در شان من نیست که اینان را ناامید برگردانم!
یا صاحب الزمان!
مدتهاست در بساط شما خودم را خاکمالی کردهام!
گاهی در نیمهی شعبان،
گاهی جمعهها،
گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعایتان کردهام!
میدانم این کارها کار نیست و خودم میدانم کاری نکردهام ولی خوب یاد گرفتهام خودم را خاک مالی کنم و در صف، منتظر بمانم تا دستمزد دریافت کنم.
ای پادشاه مُلک وجود!
این دستهای نیازمند،
این چشمهای منتظر،
این نگاههای پرتوقع،
گدای یک نگاه شمایند!
یک نگاه!
از همان نگاهها که به کارکردههای با اخلاصتان میکنید!
@sardaraneashgh
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#من_شهیدمیشوم
باخانواده عروس خانم قرار خواستگاری گذاشته بودیم . معمولا همه جا برای مراسم خواستگاری بزرگترها می روند . اما آقا محمود خیلی اصرار داشت که من همراهش باشم ؛ علت اصرار ایشان آشنایی مختصری بود که من با این خانواده داشتم . آقا محمود روز خواستگاری دنبالم آمد ؛ زمانیکه راه افتادیم از خانه بیرون برویم گفت :
حتما با این بنده خدا ( عروس خانم)
صحبت کن و بگو که من حداکثر پانزده سال
می توانم زندگی کنم !! با تعجب نگاهش کردم !! گفت : من شهید می شوم * ناراحت شدم ، نشستم و با عصبانیت گفتم : پس دختر مردم را اذیت نکن ، حالا که این طور است من نمی آیم . شما که می خواهی شهید شوی اصلا ازدواج نکن . خندید و گفت : عصبانی نشو خواهر من !! ازدواج سنت پیغمبر اکرم "صل الله و علیه و آله و سلم" است . و من برای پیروی از سنت پیغمبر اسلام "صل الله علیه و آله وسلم" ازدواج می کنم . محمود ازدواج کرد و چهار سال و نیم بعداز ازدواجش به فیض عظیم شهادت نائل آمد .
#خاطرات_شهید
#شهید_محمود_نریمانی🌷
راوی : #خواهر_شهید
#یاد_شهدا_صلوات
@sardaraneashgh
#کلام_امام
#دهه_فجر
#امام_خامنهای :
دههی فجر،حادثهی بزرگ و ذوابعادی است. واقعاً چه کسی تا به حال توانسته آن قضیهای را که در دههی فجر اتفاق افتاد، از دیدگاههای جامعهشناسی و انسانشناسی، درست تشریح کند؟ کداممان این کار را کردهایم؟ دشمن قلم در دست گرفته و خواسته که این قضیه را با تحریف و دروغ و آرایشهای بیمعنی، منعکس کند. دشمن روی آن کار کرده؛ اما دوستان، عظمت آن را کجا توانستهاند بیان کنند؟! واقعاً حادثه، خیلی عظیم است؛ بنابراین، معرفی این حادثه، به هر شکل که بشود، یک حسنه و بلکه یک فریضه است. یکی از وسایل معرفی، این است که یاد این ایام در ذهنها زنده بماند. وقتی که این ایام میرسد، باید این فراز را بفهمند و همه به یاد بیاورند.۱۳۷۱/۱۱/۰۵
بیانات در دیدار اعضاى «ستاد برگزارى دهه فجر»
@sardaraneashgh