eitaa logo
شهید جمهور
168 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
17.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انتشار برای اولین بار؛ صحبت های جالب یک آقازاده مدافع حرم که 40 روز پیش به شهادت رسید 🔹شهید عبدالله زاده فرزند فرمانده سابق حفاظت اطلاعات ناجا 13 خرداد امسال در تدمر سوریه به شهادت رسید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید خداوند بعضی وقتا براتبلیغ یه چیزی.. برای بزرگ دادن عظمت یک موضوعی یک حادثه را می آفریند.. تولد #_حاج قاسم حرم @sardaraneashgh
شهید قاسم غریب در تاریخ 1361/1/1 در روستای سیدمیران به دنیا آمد . بستر رشد اجتماعی این شهید بزرگوار طبقه کشاورز و زحمتکشی بود که با نون حلال شیرمردانی چون قاسم غریب را تحویل جامعه داد. او فرزند دوم خانواده ای بود که سه برادر و یک خواهر را در خود جای داده بود. محمدرضا غریب پدر شهید قاسم غریب در حالی که زمین زراعی زیادی نداشت با سختی و مشقت فراوان فرزندان خود را تربیت کرد . شهید مدافع حرم قاسم غریب دوران تحصیلات ابتدایی را در دبیرستان شهید صادق تازیکه سیدمیران گذراند و دوراه راهنمایی را نیز در همان روستا به مدرسه آزادگان رفت. او برای تحصیل در مقطع دبیرستان عزم گرگان کرد و دردبیرستان شهید رجایی گرگان مشغول تحصیل شد. قاسم غریب در سال 1379 بعد از اخذ مدرک دیپلم در کنکور دانشکده افسری دانشگاه امام حسین (ع) شرکت کرد و قبول شد و رسما به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. او 5 سال بعد در سال 1384 در شهر قم با خانم اعظم السادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر6 و 8 ساله بنام های امیرعباس و محمد امین بود. او بعد از ازدواج به شهر مقدس قم رفت و تا پارسال در این شهر زندگی می کرد . طی این سالها او در میدان رزم با گروههای انحرافی پژاک و منافقین داخلی مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین 4 ترکش نیز در بدن وی جاخوش کرد. بعد از جانباز شدن از ناحیه چشم ، به توصیه پزشک که باید برای حفظ چشم دیگر مناطق مرطوب را برای ادامه کارت انتخاب کنی ، وی به زادگاهش گلستان آمد و مدتی در سپاه استان و بعد از آن نیز به گردان های تکاور تیپ مردم پایه سپاه نینوا پیوست. اما این موجود پرخروش و رزمنده شجاع را یارای دوری از نبرد و میدان رزم نبود و با درک صحیح از شرایط روز و عربده کشی تکفیری های مزدور اسراییل ، آهنگ سوریه کرد و داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به به این کشور رهسپار شد. قاسم بعد از انتقال همسر و فرزندان و زندگی خود به شهر قم ، به سوریه رفت و به مبارزه با تکفیری ها پرداخت و این دومین مرحله ای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب (س) به سوریه می رفت و آخرین باری بود که وطن را می دید و در 24 رمضان سال 94 در ارتفاعات تلمور سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید. به گواه اکثر همرزمان ، دوستان ، هم محلی ها و خانواده اش او را جز با “شربت شهادت” نمی شد سیر کرد و آنقدر ذوب در ولایت و دوستدار ائمه اطهار سلام الله علیها بود که ذره ای از تلاش برای نجات مسلمین بر نمی داشت. او مداحی بود که آخر مداحی هایش جمله “شهادت آرزومه” را زمزمه می کرد و آخرش هم به این مقام نایل شد. قاسم غریب خلیان هلی کوپتر نیز بود و تصویری که مشاهده می کنید در سال 87 در جمع یگان ویژه پاسداران در معیت فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و سرلشکر عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ، سید یحیی رحیم صفوی مشاور فرماندهی کل قوا گرفته شده است که خلبان این هلی کوپتر شهید قاسم غریب بود. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥یادی ازشهدا💥 دعای خاص یک نوعروس پای سفره عقد 🌷🌷🌷 فاطمه سادات از تنها آرزوی همسرش سر سفره عقد می‌گوید: «در حالی‌که صیغه عقد داشت جاری می‌شد محمد درگوشم زمزمه کرد: می‌گویند در این زمان است که خدا آرزویت را برآورده می‌کند. می‌شود برای من آرزوی شهادت کنید؟ با شنیدن این حرف برای لحظه‌ای دست و پایم سست شد اما برق چشمانی که در نگاه ملتمس محمد بود مرا راضی به انجام خواسته‌اش کرد.» محمد کامران فردای عروسی عازم سوریه شد و پس از مدتی به خیل شهدای مدافع از حرم پیوست. محمد در سوریه حاج احسان شد «حاج احسان» تنها یک نام یا کنیه برای خطاب محمد در میان دوستان مدافع حرمش نبود بلکه صفتی برازنده این شهید جوان بود. از دوستان و همرزمان شهید روایت شده که او هر شب سر ساعت مشخصی غذای گرم سهم خود و اضافه غذاهای دست نخورده را جمع می‌کرد و با وجود مشکلات امنیتی آنها را به جنگ‌زده‌های سوری می‌رساند. طوری که این خانواده‌ها عادت کرده بودند و سر‌‌ همان ساعت منتظر او بودند. حاج احسان یک نجوای همیشگی‌ هم داشت و آن این بود: «سر زینب (س) به سلامت/ سر نوکر به درک»🌷🌷🌷 شهیدمحمدکامران شهدا نگاهی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
🔰 شهیدان را شهیدان می‌شناسند؛ کارت عروسی که برایش می‌آمد می‌خندید و می‌گفت: بازم شبی با شهدا.. با رقص و آهنگ و شلوغ‌بازی‌های عروسی میانه‌ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می‌داد و می‌رفت گلزار شهدا... همه‌ی فکر و ذکرش پیش شهدا بود می‌رفتیم روستا برای سمنوپزان وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گمشده‌ای دارد می‌پرسید: حاج‌آقاسید این دورو بر شهید نیست بریم پیشش؟ به قصد زیارت حاج‌احمدکاظمی راه افتادیم سمت اصفهان... خانمم بهش گفت: شما هم که مثل سید به ماشینتون نمی‌رسید! وسط آن تق‌وتوق‌ها گفت: « همه‌ی این‌ها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..» هر موقع سراغش را می‌گرفتم جواب‌هایی مشابه می‌شنیدم؛ آقامحسن کجاست؟ رفته نمازجمعه.. آقامحسن کجاست؟ رفته گلزار شهدا.. آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرِ مزار شهید کاظمی ... 🌷 شهید محسن حججی🌷 یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
چه کنم چه چاره سازم که شوم فدای مهدی چه کنم که من ببینم رُخ دلربای مهدی💚 چه خوش است آن زمانی برسد که زنده باشم😔 منِ بینوای مسکین شنوم صدای مهدی❤️ ♥️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌ لِوَلیِڪَ‌ الفَرَج♥️ 🌹تعجیل در فرج پنج صلوات🌹 @sardaraneashgh
🌹 یعنے؛ زنـــــدگے ڪـــن، امــا! ... اگـــــر میخواهید زنـــــدگے ڪنـــــید ... 🍃🌹🍃 سردار شهید حاج عباسعلی نثاری وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله مستندی زیبا ازعملیات رمضان @sardaraneashgh
اول وقت سفارش 🍃همرزم‌شهــید: ✨صبح ها در بیابان های بوکمال هوا به شدت سرد بود.☁️بخاطر سرمای شب و بیداری، صبح ها بی رمق بودیم.😅 💫گاهی که برای نماز صبح📿امکان وضو گرفتن نبود تیمم میکردم. وقتی موقع نماز ظهر📿 که میشد بابک اجبار میکرد:" 🌙قضای نماز صبح هم بخونید چون نماز صبح بجای وضو تیمم کردین" . . {♥️} 🌹 🌷 💚 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh