امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع...
#محرم
#امام_حسین
@sardaraneashgh
🏴علامه امینی(ره) "شب عاشورا"برای "امام زمان ارواحنا له الفدا"صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند:
▪️امشب قلب حضرت درفشار است
صدقه برای حضرت فراموش نشود
❤️جهت سلامتی وتعجیل درفرجشان صلوات
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | امشب شهادتنامه عُشاق امضا میشود…
@sardaraneashgh
چه کرده با تن تو نیزه ها که فرزندت
برای دفن تو یک قوم را کمک آورد..💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@sardaraneashgh
یا زینب...
سحر یازدهم، روضه ی ناموسِ خدا...
من بمیرم که تو را سوی اسارت بردند...
@sardaraneashgh
✨﷽✨
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
📚برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
@sardaraneashgh
🔹 من حسینیهای را قبول دارم که قهرمانانی بپرورد که با دشمن اسرائیلی در جنوب بجنگند.
💬 امام موسی صدر
- - - - -
پ.ن: باید این را آویزه گوش هایمان کنیم!
وقتی حسین علیه السلام مظهر حق، تمام حق! حجت خدا بر زمین
دست بر قبضه شمشیر وسط میدان است!
با رزم جامه کنارش نباشی
چه ایستاده بر نماز
چه نشسته بر شراب
هردو یکی است!
وقتی امام در خط مقدم است
سرباز هرجایی غیر از آنجا باشد
در سپاه دشمن است
#Hussain
🔹 هل من ناصر ینصرنی رو کسانی میشنوند که سیاست را از دین جدا نمی کنند:)
@sardaraneashgh
✨محسن بیشتر از آنچه که فکرش را میکردم بال پرواز برایم بود. خیلیها گمان میکنند که زندگی با یک فرد نظامی سخت و بی روح است، درحالی که من به شدت با این فکر مخالف هستم.
✨محسن فوق العاده انسان با احساسی بود. طبع شاعری داشت و خیلی هم شعر حفظ بود. یادم هست روزی که عقد کردیم، کلی برای من شعر خواند، هم از حافظ و سعدی و هم از شعرهای خودش.
✨شوخ طبع بود و اهل بگو و بخند و خیلی هم خوش سفر بود. قاری قرآن بود. آیاتی از قرآن که به جهاد و شهادت مربوط میشد را خیلی میخواند و با حسرتی که در چشمهایش موج میزد از جهاد و شهادت حرف میزد.
✍ راوی: همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محسن_حیدری
@sardaraneashgh
#سالروز_شهادت مدافع حرم #شهید_اسماعیل_حیدری گرامی باد. 🥀
نام پدر : علی نقی
تاریخ تولد :1347/12/۰۲
تاریخ شهادت : 1392/05/28
محل شهادت : سوریه-حلب
گلزار: شهدای آمل
🌺 شهید حاج اسماعیل حیدری در دوم اسفند ماه 1347 در شهر آمل دیده به جهان گشود. با شروع جنگ تحمیلی و با وجود سن کم به جبهه های جنگ شتافت.
مدرک کارشناسی خود را در سال 1377 از دانشگاه گیلان و در ادامه مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1384 دریافت نمود. عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد ایشان با توجه به دغدغه ایجاد اتحاد اسلامی در برابر استکبار جهانی "بررسی امکان شکل گیری پیمان نظامی بین کشورهای اسلامی خاورمیانه" می باشد.
در سال 1391 و بعد از آغاز جنگ ناجوانمردانه علیه مردم مظلوم سوریه برای کمک به آنها به صورت داوطلبانه به سوریه عزیمت نمود و با توجه به تجربه بالای نظامی به آموزش و مشاوره نیروهای مردمی سوری اقدام کرد.
فعالیت ها و تلاش های این بزرگ مرد در تاریخ 28 مردادماه 1392 به ثمر نشست و در منطقه حلب سوریه شهد شیرین شهادت را نوشید و بعد از سالها دوری درنهایت به دوستان شهیدش پیوست.
@sardaraneashgh