‌ #شهید_مدافع_حرم_سید_مصطفی_موسوی 🕊🌺 #متولد۷۴ #اشتیاق_براے_کمک_به_مراسم_نیمه_شعبان ‌ایام نیمه شعبان برا انتظامات پارک سوار جمکران بچه های پایگاه را برده بودم جمکران #سید_مصطفی ، چون سنش خیلی کم بود گفتم شما اینجا وایسا چون خیلی اصرار کرده بود که کار کنه اسه امام زمان، گفت فرمانده میشه یه بیسیم هم به ما بدید؟ خیلی پسره #آروم و با #ادبی بود دلم واسش سوخت یه بیسیمم دادم دستش گفتم حرف بیخودی نزنی توش به مرکز وصله توگرمای تابستان قم تا 4عصر میخ کوب بدون چون و چرا سر جاش وایساده بود صورتش سرخ سرخ شده بود و دماغش سوخته بود وقتی خواستیم برگردیم گفت سال بعدهم منو با خودتون میارید، گفتم اگه جلسه های مسجد را منظم شرکت کنی میارمت سال بعد ایام #نیمه_شعبان گفتند خبری ازش نیست احتمالا دست داعش افتاده بله شهید شده بود ما فکر میکردیم به سن و ساله ......😔 #ما_مدعیان_صــــــــــف_اول_بودیم #از_آخر_مجلس_شهدا_را_چیدند💔 @sardaraneashgh

🌼از آیت الله بهجت ره پرسیدند برای زیاد شدن #محبت نسبت به 💗امام زمان عج چه کنیم؟ 💠ایشان فرمودن: گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید. #اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷 #نذرگل_نرجس_صلوات 💖 #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh

لحظاتی باسردارشهید دلها 🎥 دیدار متفاوت حاج قاسم با خانواده شهید ... ▫️توفیق عجیب حاج قاسم در حفظ ارتباطش با خانواده شهدا، در هر شرایطی جزء درس‌های مکتب سلیمانی‌ست @sardaraneashgh

💐 آقا مبارک است ردای امامتت 💐 ای غایب از نظر به فدای امامتت 🎊 آغاز امامت قطب عالم امکان حضرت مهدی موعود(عج) مبارک باد @sardaraneashgh

🌹 انتخاب الهی 🌹سرادر شهید مهدی زین الدین : خداوند از یین یک میلیارد مسلمان چه کسانی را انتخاب کرده است تا پرچم دار این نهضت ( انقلاب اسلامی ) باشند ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@sardaraneashgh

#شهید زنده ما اینگونه هستیم؟؟؟؟ شهدا دستمان را بگیرید بدجوری غرق این چند روز دنیا شده ایم 🌺شهدا نگاهی🌺 #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh

این دنیا باتمامے زیبایے ها و انسانهاے خوب ونیڪو محل گذر اسټ نہ وقوف وماندن، وتمامے ماباید برویم وراه این اسٺ. دیر یا زودفرقے نمیڪنداما چہ بهتر ڪه زیبا برویم♥️ _شهید رسول خلیلی⚘ @sardaraneashgh

نصف شب رفتم آسایشگاه تا وضعیت انضباطی سربازها رو چک کنم؛ همین‌طور که داشتم تو تاریکی قدم می‌زدم چشمم به پوتین‌های یک سرباز افتاد که واکس نزده و خاکی کنار تختش افتاده بود. با عصبانیت رفتم جلو و محکم پتو رو از روش زدم کنار و داد زدم: "چرا پوتین‌هاتو واکس نزدی؟" بنده‌ی خدا از شدت صدای من از جا پرید و روی تخت نشست. بعد همین‌طور که سرش پایین بود گفت: «ببخشید برادر، دیر وقت بود که از منطقه‌ی جنوب رسیدم. خونواده‌ام رفته بودن شهرستان و منم چون نمی‌خواستم مزاحم کس دیگه بشم، اومدم آسایشگاه، وقتی رسیدم همه خواب بودن و نتونستم واکس پیدا کنم..." صداش برام خیلی آشنا بود. وقتی سرش رو بلند کرد، دیدم جناب سرهنگ عباس بابایی، فرمانده‌ی پایگاه است! بدجوری شرمنده شدم. #شهید_عباس_بابایی @sardaraneashgh

🎥محمدرضا گرایی مدال طلای خود را به شهید گمنام اهدا کرد 🔹در این مراسم فرزند شهید بسطامی‌پور به گرایی پلاک و چفیه هدیه داد. @sardaraneashgh