مقدمهی "عند ربهم یرزقون" نشستن در کنار چنین سفرههای دنیاییست.
#شهید_ابومهدی_المهندس
@khaimahShuhada
*فوتبالیست قهرمان*🕊️
*شهید حسن غازی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۱۱ / ۱۲ / ۱۳۶۲
محل تولد: اصفهان
محل شهادت: طلائیه
*🌹راوی← بازیکن و کاپیتان باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان🎗️و همچنین یکی از معماران اصلی سامانه موشکی ایرانی🚀 در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوره جنگ تحمیلی بود🌙 نسبت به اموالِ بیت المال خیلی دقیق بود🍃حتی حاضر نبود با تلفنِ پادگان به خونه زنگ بزنه.📞 وقتی علت رو ازش پرسیدند ، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن📞 آتش جهنم رو بخرم؟!!!‼️مادرش ← صبحی رفته بودم تشييع پیکر شهدا🍂از آن وقت سرم درد گرفته بود🥀 نكند يك روز بچه ام را روي دستهاي مردم ببينم؟ 🥀حسن داشت مي رفت بيرون.🌙گفتم اگر يك روز جنازه ي تو را بياورند من...🥀نگذاشت حرفم تمام شود.🌙 گفت: ناراحت نباشيد همچين اتفاقي نمیافته‼️از خدا خواسته ام جنازه ام برنگردد.🕊️مدتی بعد از شهادتش پیکر شهدا رو آورده بودن💫 خواب حسن دیدم،گفت: میدون امام میری؟ گفتم آره، 🌙گفت: نرو، جسد من رو نمیارن.‼️گفتم: میخوای جسدت رو از من مضایقه کنی مادر؟🥀گفت: جسم مهم نیست، روح زنده است.»🍃حسن فرمانده ای لایق و ورزشکاری شجاع بود🎗️که طعم شهادت را نوشید🌙و پیکرش در طلائیه ماند 🥀و به زیر آب رفت🌊 و هرگز بازنگشت🥀🕊️🕋*
*جاویدالاثر*
*شهید حسن غازی*
*شادی روحش صلوات*
@khaimahShuhada
🌹#با_شهدا|شهید حسن شوکتپور
✍️ خجالت
▫️تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود. یه پارچ آب، دو تا لیوان و دو تا پیشدستی گذاشته بود سر سفره. نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم. وقتی غذا تموم شد گفت: الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم. تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرفها رو میشورم. گفتم: خجالتم نده، شما خستهای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرفها هم تموم شده. نگاهی بهم انداخت و گفت: خدا کسی رو خجالت بده که میخواد خانومش و خجالت بده. منم سرم رو انداختم پایین و مشغول کار شدم.
📚 فلش کارت مهر و ماه، مؤسسه مطاف عشق
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎬 لحظات وداع رزمندگان گردان کوثر لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (علیهالسلام) در #عملیات_کربلای_4
🌷نثار ارواح مطهر "شهیدان والامقام عملیات کربلای۴ #صلوات
@khaimahShuhada
مدیریت مسجد مقدس جمکران سال 97 حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را به عنوان دو شخصیت «مهدییاور» سال انتخاب کرد.
حاج قاسم در مراسم معرفی و تجلیل شرکت نکرد و گفت: اگر من در آن مراسم شرکت میکردم شخصیت ابومهدی تحت الشعاع حضور من قرار میگرفت و من دوست نداشتم این اتفاق برای او بیفتد.
@khaimahShuhada
29.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری ازبرادر رزمنده حاج حسین یکتا پیرامون عملیات کربلای چهار
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهید مهدیزینالدین :
•|🕊💌|•
در زمان غیبت اماممهدےعج به کسی
" مُنتَظَر"گفته میشود و کسے میتواند زندگۍکند ڪه منتظِر باشد:
←منتظـــرشهادت
←منتظرظهورآقاامامزمان«عج»
#قسمتۍازوصیتنامہ
#شهیدمهدۍزینالدین
اسمش #مهدی|رسمش #مهدۍعج|عشقش #مهدۍعج
@khaimahShuhada
اسامی ۱۸ شهیدی، که در مجلس روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به شهادت رسیدند.
@khaimahShuhada
🌷آقا وحید همیشه روی حرفهایشان میایستادند و واقعا خوشقول بودند. بسیاری از مواقع اتفاق میافتاد که در مشکلات پیش آمده میتوانستند برخورد بدی داشته باشند یا لااقل عصبانی شوند، ولی آقا وحید همیشه با طمانینه و با ملایمت رفتار میکردند و عصبانی نمیشدند. این خصوصیتشان را خیلی دوست داشتم.
👥دوستان زیادی هم داشتند و با دوستانشان وقت بسیاری میگذراندند که البته قبل از ازدواج اینطور بود و حتی یکی از آشنایان که آقا وحید را میشناخت به من پیغام فرستاده بود که ایشان این خصوصیت را دارند. ببینید میتوانید کنار بیایید یا خیر. خب من طبیعتا نگران شدم ولی وقتی با آقا وحید صحبت کردم دلم قرص شد.
✨گفتند: من تا پس از ازدواج مسئولیت خانواده بر دوشم است و اولویت اولم شما خواهید بود.
👌و همینطور هم شد. هرچقدر هم که کار داشتند یا در مسجد یا در پایگاه سرشان هرچقدر هم شلوغ بود، همیشه برای با من بودن وقت میگذاشتند و به دیدنم میآمدند.
#شهید_وحید_فرهنگی_والا|
روایت همسرشهید
@khaimahShuhada
🌹دردانه کرمان
✅رسیدیم سوریه، همین که از پلههای هواپیما پایین آمدیم، مشاور ارشد حاج قاسم برای استقبال آمده بود.
حاجی روی شانهی من زد و به مشاور ارشد خودش گفت:
این آقا برادر منه، امانت منه، یه جورایی "دردونهی کرمونه"؛ اومده اینجا کار بکنه، میسپرمش دست شما.
راوی: #شهید_حاج_حسین_بادپا
@khaimahShuhada
❤️🍃خیلی زینبی بود و نسبت به عمه ی سادات حساسیت خاصی داشت، همیشه می گفت: تا زمانی که به من احتیاج داشته باشند، تو سوریه می مونم و از ناموس امام حسین (ع) پاسداری می کنم.
🤔یادم هست که می گفت با چند نفر از دوستانم با هم نشسته بودیم و در مورد سوریه صحبت می کردیم٬ اگر سوریه سقوط کرد چیکار کنیم. هر کدام از دوستان یه چیزی میگفت. یکی گفت میرم لبنان یکی عراق، اون یکی ... هرکس یه جایی گفت٬ اما وقتی نوبت به مهدی رسید لبخند همیشگی خودش زد گفت:
🍃من ميرم حرم بی بی زینب، دم در حرم میمونم، تا آخرین قطره خونم از حرم خانم پاسداری می کنم.🍃
🌱اونجا بود که رفقاش به اذعان خودشون به تفکر مهدی حسادت کردند...
.
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_حسینی🌹 #اللهم_الرزقنا_شهیدانه_زیستن
#روایت_همرزم_شهید
@khaimahShuhada
🌹کوچک مردی به بزرگی آسمان
شهید عباس زیرک🌹
🌹🌹باید در جلسه شرکت می کردم.سوار موتور سیکلت شدم.در همان ابتدای خط شلمچه بودم که دیدم عباس ، کتاب در دست ایستاده.دست بلند کرد و پرسید:حاجی،کجا می روی؟وقتی فهمید که مقصدم شلمچه است.،خواست که او را هم با خود ببرم.امتحان داشت.دوم یا سوم دبیرستان بود.
وقتی پیاده شد،پرسید:کی بر می گردی؟گفتم:شاید کارم طول بکشد.گفت:امتحان نیم ساعت طول می کشد.بعد از امتحان می خواهم برگردم خط.همین جا منتظر می مانم.
زمانی که برگشتم منتظر ایستاده بود.سوار شد.به خط که رسیدیم،جلوی سنگرش پیاده شد.یکی از هم سنگری هایش گفت:فلامی را جای تو گذاشتیم تا پست بدهد.عباس بدون این که کتابش را زمین بگذارد و نفسی تازه کند.رفت تا پستش را تحویل بگیرد.
دو دقیقه بعد از این که عباس را پیاده کردم،وارد سنگر گروهان شدم.تلفن مخابرات زنگ زد.جواب که دادم گفتند:عباس شهید شد.وقتی بالای سرش رسیدم،هنوز کتاب توی دستش بود.
شهید عباس زیرک ،کوچک مردی از جنس آسمان بود که جوان مردی و بزرگ مردی را تجربه می کرد.🌹🌹
راوی:احمد بیطرفان
@khaimahShuhada
#با_شهدا|شهید حاج رضا کریمی
✍️ عشق به فرزندان
▫️فاطمه، نُه ساله شده بود و برایش جشن تکلیف گرفتیم. حاج رضا خیلی به این چیزها اهمیت میداد. برای فاطمه یک انگشتر خرید. چند ماه بعد، ماه مبارک رمضان بود و فاطمه همه روزههایش را گرفت. آن وقت یک جفت النگو بهش هدیه داد. تولد بچهها همیشه یادش بود و برایشان هدیه میخرید. تولد حضرت زهرا سلام الله علیها هم میگفت: امروز روز فاطمه و زهراست و برای هر دوشان هدیه میخرید. روز تولد حضرت محمد صلی الله علیه وآله هم برای محمد جواد هدیه میخرید.
📚 کتاب هزار از بیست، صفحه ۶۰
@khaimahShuhada
سراغ از ذڪرِ با معنا گرفتیم
شبیہ موجِ دریا پا گرفتیم
حماسہ آفریدیم آن زمان کہ...
مدد از حضرتزهـــۜــرا (سلام الله علیها) گرفتیم!
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽#پادکست |
شهید سلیمانی چه داشت که ما نداشتیم؟!
@khaimahShuhada
منطقه عملیاتی کربلای ۴ با بمباران دشمن، در دود سیاه و غلیظی گم شد.
وقتی روشنایی بازگشت؛ بچههای
لشکر ثارالله در بهتی غم آلود
یکدیگر را باز یافتند.
از عبدالمهدی مغفوری خبری نبود....
عارف لشکر هم آسمانی شده بود. ...
صدای گریهی بلند حاج قاسم در
فراق شهید هم هنوز در گوشم طنین اندازست.
🔹نوشته: حاج محمود خالقی
دوست شهید مغفوری
@khaimahShuhada
🔰 بوی عطر عجیبی داشت؛
🔹من خیلی کمتر عطر خریدهام ،زیرا هر وقت بوی عطر میخواستم از ته دل میگفتم: حسیـــن جـان
آن وقت فضا پر عطر میشد.
|#شهدای_آسمانی |
🔹به خانوادهام توصیه کنید هر وقت برای من خواستند گریه کنند به یاد قاسم امام حسین علیه السلام گریه کنند ،
و هر وقت به یاد #غریبیام افتادند ،یاد #حسین بیاُفتند.
🔹دوست دارم مانند #رفقای_شهیدم #جنازهام را امام #حسین کفن و در #بیابانهای_کربلا به خاک بسپارند.
پدر و مادر و اهالی خانواده عزیزم برای گناهان من دعا کنید چون من همه عمرم را در گناه به سر بردم به جز آن مدتی که خود را به دست خدا سپرده بودم
#شهید_علی_حیدری🌷
@khaimahShuhada