eitaa logo
شهید جمهور
162 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃از بچگی شادی فروختم غم خریدم 🍃با پول تو جیبی هام برات پرچم خریدم 🎤 🌷 🌷 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴اعطای پاداش به ۷ نظامی انگلیسی بابت شرکت در عملیات ترور شهید سردار سلیمانی @sardaraneashgh
┄┅═══✼✼═══┅┄ گروه پس از شش روز تلاش، در روز هفتم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه متوسل شدند و این منطقه را در حالی که دسته ای شقایق در بالای جمجمه‌اش روییده بود، پیدا کردند.نام این شهید «مهدی منتظرقائم» از شهدای «لشکر 14 امام حسین علیه السلام» اصفهان بود و نام شهید و همزمانی پیدا شدن پیکرش با سالروز عجل الله تعالی فرجه، نشان از کرامات این شهید و معجزات الهی داشت. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ : سال ۱۳۶۹ بود. گفتیم: امروز به یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه دنبال پیکرهای شهدا می‌گردیم. اما فایده نداشت. خیلی جست‌وجو کردیم. پیش خود گفتم: یا امام زمان عجل الله تعالی فرجه یعنی می‌شود بی‌نتیجه برگردیم. در همین حین چهار پنج را دیدم که برخلاف شقایق‌ها که تک تک می‌رویند، دسته‌ای در یک جا روئیده‌اند. گفتم حالا که دستمان خالی است، شقایق‌ها را می‌چینم و برای بچه‌ها می‌برم. شقایق‌ها را که کندم،دیدم روی پیشانی یک شهید روئیده‌اند. او نخستین شهیدی بود که پیدا کردیم. شهید مهدی منتظر قائم . @sardaraneashgh
📸 تصویر قدیمی و کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار مهدی صدفی از رزمندگان لشکر ۴ ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ «سال‌های بعد از جنگ، جلسه‌ای داشتیم و قرار بود قبل از صحبت‌های حاج قاسم، خیرمقدم و گزارشی در خصوص فعالیت‌های فرهنگی ارائه کنم. خب طبق روال معمول خواستم ایشان را دعوت کنم. چند توصیف معمولی نسبت به ایشان به کار بردم. از جمله سردار دفاع مقدس، یادگار سال‌های جهاد و شهادت، عزیز همه رزمندگان، آخرین جمله مالک اشتر زمان را گفتم، دیدم عصبانی شد. به محض این‌که این جملات را شنید، عصبانی شد و بدون دعوت برای سخنرانی در کنارم حضور یافت و گفت: «مهدی! این حرف‌ها چیه می زنی؟» این حرف‌ها برای شهداست. سپس پشت تریبون هم از مردم عذرخواهی کرد و گفت: «این تعاریف برای شهداست». علیرغم عنایت و محبتی که همیشه به من داشت، اما این‌جا عصبانی شد.» راوی: مهدی صدفی @sardaraneashgh
شب جمعه، شب زیارتی حسین علیه السلام السلام علیک یا ابا عبدالله @sardaraneashgh
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیویی از حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم حضرت رقیه @sardaraneashgh
قطع نخاعی ناصر توبه‌ای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان‌های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک می خواست به کرمان و به دیدار خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم." ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش می‌رفت. @sardaraneashgh
صدای اذان صبح، بچه‌ها را از بیابان پشت چادرها دور هم جمع می‌کرد. حاج آقا اکبرزاده پیش‌نماز و اولین نفر بود. موقع قنوت با سوز و ناله می‌خواند: «اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک» کربلای 4 به آرزویش رسید. از خاطرات حاج حسین یکتا @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرات : توجه ومعجزه حضرت زهرا علیها السلام به فرزندان خود 🌺 آقای قدس می گوید: « روزی آقا فرمودند)ایت الله بهجت ره( یکی از ثروتمندان رشت که در نجف اشرف ساکن بود دختر خود را به ازدواج یک روحانی سید که خیلی فقیر بود در آورد، از آنجایی که خانم در خانواده ثروتمند بزرگ شده بود به هیچ وجه حوصله غذا درست کردن برای آقا را نداشت. شبی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: دخترم، چرا با پسرم خوشرفتاری نداری و برای او غذا درست نمی کنی؟ وی در خواب. جواب داد که من حال غذا درست کردن برای این آقا را ندارم. حضرت اصرار کردند و او همان جمله را تکرار کرد. تا اینکه حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: شما فقط مواد لازم خورشت را آماده بکن و داخل قابلمه بریز و روی چراغ بگذار، لازم نیست که دستکاری کنی. در این هنگام از خواب بیدار شد و تعجب کرد، بعد به عنوان امتحان همان کار را انجام داد، وقت ظهر یا شام وقتی سرپوش را از قابلمه برداشت دید غذا آماده است و عطر خورشت خانه را معطر کرد. وی همواره به این صورت غذا می پخت و حتی روزی مهمان داشتند مهمان گفت من در طول عمرم اینطور غذا نخورده ام. تعجب اینکه آن خانم با اینکه این کرامت را بارها می دید، باز حوصله درست کردن غذا را نداشت. » ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @sardaraneashgh