شهید جمهور
🌹شهادت در منفی 35 درجه ؛
تکاوران سپاه قم چگونه شهید شدند؟
متن زیر داستان سه تن از سربازان مظلوم و گمنام است که ماجرای شهادتشان به آخرین روزهای سال 90 بر می گردد.
خبر کوتاه بود: «سه پاسدار در کوه های شمال غرب بر اثر سرما یخ زدند و شهید شدند.» اما همین خبر کوتاه هم در هیاهوی آغاز سال نو گم شد...
شهیدان «سعید غلامی شهروز» متولد 1362، «روحالله شکارچی» متولد 1357 و «محمد سلیمانی» متولد 1361 که در واپسین روزهای پایانی سال 1390 در جریان نجات سربازان از سنگرهای برفگرفته در منطقه صفر مرزی شمال غرب کشور دچار یخزدگی شده و به خیل شهدا پیوستند.
تکاورها آن شب یک کنسرو خورشت قیمه را پنج نفری خوردند تا فقط ضعف نکنند. دما دست کم 35 درجه زیر صفر بود. شرایط جوی طوری بود که حتی اگر دستور تخلیه ارتفاع هم می رسید، امکانش وجود نداشت.
تا آن زمان ارتباطشان با مقر برقرار بود و مشکل ارتباطی نداشتند.
شنبه، از ساعت هفت تا 9 شب روح الله (شکارچی) پاسبخش بود. نگهبانی اش که تمام شد، آمد توی سنگر. سرش بشدت درد میکرد و حالش خوب نبود. خیلی خسته بود. دراز کشید و خوابید.
پاسبخش بعدی جواد بود. ساعت 11 آمد و گفت: «امشب خیلی اوضاع بد است و باید کاری کنیم.»
قرار شد بروند سربازها را جمع کنند و همه در یک سنگر مستقر شوند و چند نفر هم بیرون مراقب باشند که برف دهانه سنگر را نپوشاند.
ساعت از 12 نیمه شب گذشته بود که به سختی از سنگر خارج شدند. برف داخل راهرو ورودی را هم پر کرده بود. وضعیت عجیبی بود. با آنکه ارتفاع سنگرها چیزی حدود دو و نیم متر است اما آن قدر برف بود که سنگرها قابل شناسایی نبودند و زیر برف مدفون شده بودند.
نمی توانستند سنگر سربازها را پیدا کنند. یکی از تکاورها صدا زد و از بچه ها کمک خواست. سعید (غلامی شهروز) آمد بیرون. به او گفتند سریع دهانه سنگر را باز کن که خطرناک است.
سعید هم یک ساعتی با برف ها دست و پنجه نرم کرد تا دهانه سنگر باز شد. دست و پایش یخ زده بود. حالش خیلی بد بود. رفت داخل سنگر.
جواد آمد بیرون. همه تلاششان این بود که دهانه سنگر بسته نشود. بالاخره سنگر سربازها پیدا شد و توانستند آنها را بیرون بیاورند. دو تا از سربازها رفتند کمک جواد و بقیه هم رفتند سراغ سنگر بعدی سربازها.
بعد از دو ساعت تلاش، توانستند آنها را هم پیدا کنند و از سنگر بیرون بیاورند. هرطور بود سربازها را نجات دادند. اگر دیر جنبیده بودند، همه زیر برف مدفون میشدند.
ادامه دارد...
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 روایتگری آیت الله جوادی آملی
گریه ی خجالت
💠 زمستان شد؛ آن کوههای بلند که روز با اسب به زحمت می روند، شب که دیگر کسی نمی رود! و هوا هم سرد شده بود و نشانه برف هم بود. این عزیزان بالای کوههای کردستان در سنگر ها، می توانستند پائین بیایند؛ (ماندند، ماندند، ماندند، ماندند)، یخ زدند و مُردند.
نعش شریف شان را به قم آوردند. در مسجد اعظم مجلس ترحیم گرفتند. ما معمولاً در مجلس ترحیم که می رویم، یک فاتحه می خوانیم، قرآن می خوانیم و بر می گردیم؛ تا آخر نمی نشینیم. (تا آخر یعنی تا آخر)، تا آخر نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه_خجالت !
اینها بودند که حفظ کردند!!
@sardaraneashgh
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
شهید جمهور
قسمت دوم:
سوخت موتور برق تمام شده و از کار افتاده بود. تانکر سوخت هم زیر برف مدفون شده بود و هیچ راهی نبود.
حالا دیگر ساعت حدود سه نیمه شب بود که همگی رفتند سراغ سنگر تکاورها.
جواد دیگر رمقی نداشت اما هنوز داشت تلاش می کرد. سنگر و دهانه اش در برف گم شده بود. انگار طوفان، برف همه عالم را آورده بود روی آن قله!
دست و پای همه شان یخ زده بود. لباس های مخصوص تکاوری در کوهستان هم توی تنشان مثل چوب خشک شده بود. با این حال با بیل افتادند به جان برف.
ساعت پنج و20 دقیقه صبح بود که بالاخره دهانه سنگر را پیدا کردند. برف ها را که کنار زدند چشمشان به محمد (سلیمانی) افتاد که توی راهرو روی برف ها افتاده بود. انگار او هم می خواسته راهی به بیرون پیدا کند اما نتوانسته بود. چشم هایش سرخ شده بود و ورم شدیدی داشت. علائم حیاتی اش را چک کردند. نبض و تنفس نداشت. شروع کردند به تنفس دهان به دهان و ماساژ قلبی. فایده ای نداشت. محمد شهید شده بود. پیکرش را لای پتو پیچیدند و فرستادند بیرون.
به هر زحمتی بود خودشان را به داخل سنگر رساندند. روح الله و سعید هر کدام در گوشه ای افتاده بودند. همان کارهایی که برای محمد کردند برای آنها هم انجام دادند اما سرما و کمبود هوا کار خودش را کرده بود. اوضاع غریب و شهادت مظلومانه ای بود. دیگر هوا کمی داشت روشن می شد.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فرازی زیبا از شهید حاجی حسنی
📖سوره یس
@sardaraneashgh
توالت سقف نداشت، دیوارهاش هم نصفه، نیمه بود. دو، سه تا از بچهها از همان جا تركش خورده بودند؛ بقیه هم حاضر بودند تركش بخورند، ولى توى آن سرما و یخبندان، خودشان را درگیر كار بنّایى نكنند!
على یك بیل برداشت. برفها را كنار زد. افتاد به جان خاكهاى سفت و یخزده. رفتیم جلو، با یك دنیا شرمندگى و خجالت. خواستیم بیل را از دستش بگیریم، نگذاشت. گفت: اگر مىخواین كار كنین، برین براى خودتون بیل بیارین.
دو، سه ساعت بعد، دیوارهاى توالت دو متر شد، سقف هم خورد روش.
چند تا نیروى جدید آمده بودند توى تیپ اطلاعاتى حر. على كه رفت، پرسیدند: كى بود این بنده خدا؟
گفتیم: فرمانده تیپ!
🌷شهید علی حسینی🌷
@sardaraneashgh
#سیره_شهدا
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
مرامهای خاص زیاد داشت اما بعضی چیز ها برایش قانون بود و خط قرمز داشت و یکی از آن خط قرمز ها این بود :
محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشم خورش از بقیه جاها بیشتر بود را به عکس شهدا تعلق میداد و تو باید قبول میکردی که به واسطه عکس شهدا حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی ...
قرارداد که تمام میشد و خانه را که میخواستیم عوض کنیم
بعضاً عکس ها هم نو میشد ؛
یادم هست وقتی پوسترهای کم عرض شهدا مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد که عکس های بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
با این حال ولی همیشه یک پوستر تکراری بود ؛ قدیمی بود؛ و نه نو میشد و نه قرار بود سایزش عوض شود و آنهم تمثال شهید مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور"محمد عبدی" بود؛ خیلی دوست داشت مثل محمد عبدی باشد.
💭همیشه از خنده های لحظه های اخرش و حین شهادت محمد عبدی میگفت ؛
وقتی فهمیدم اسم جهادی محمدحسین خودمان؛
عمارعبدی ; است اصلا جا نخوردم ولی زمانی که عکس صورتش را در معراج شهدای تهران دیدم ؛ با آن لبخند ملیح آن موقع باورم شد :
🌸تا در طلب گوهر کانی کانی
🌿تا در هوش لقمه نانی نانی
🌸این نکته ی رمز اگر بدانی دانی
🌿هرچیز که در جستن آنی،آنی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیره_شهدا
#شهید_وحید_فرهنگی_والا
از خصوصیات و اعمال آقا وحید کاملا برایم روشن بود که همان کسی است که دنبالش بودم و هم من او را دوست داشتم هم خدا! آن اهمیت دادنشان به نماز و نماز اول وقت، آن تاکیدشان بر صداقت، آن همه جدیت و تلاش و کوششی که برای اسلام و هدایت افراد داشتند، همگی گویای این حقیقت بود.
●همیشه میگفتند: من اگر بتوانم حتی یک نفر را به صف نماز جماعت بکشانم، برای دنیا و آخرتم کافی است....
راوی : همسر شهید
شادی روح این شهید عزیز #صلوات 🌷
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
دو تایے بار اولمان بود مے رفتیم مڪہ؛ برای برآورده شدن سہ حاجت شرعے مان در اولین نگاه بہ ڪعبہ سجده ڪردیم....
او زودتر از من سرش رو آورد بالا....
بہ من گفت: "توی سجده باش! بگو خدایا! من و ڪل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت ڪن، خرج امام حسین(ع) ڪن!"
وقتی نگاهم بہ خانہ ڪعبہ افتاد، گفت: "ببین خدا هم مشڪے پوش حسینه!"
خیلی منقلب شدم حرفهاش آدم رو بہ هم مے ریخت...
✍راوی: همسرشهید
۱۵آبانماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_محمدحسین_محمدخانی گرامی باد. 🥀
@sardaraneashgh
*دمی با " آقا ابراهیم هادی "*
*💎 "امام صادق(علیه السّلام)" ميفرمايد: هركار نيكي كه بنده اي انجام ميدهد در "قرآن" ثوابي براي آن مشخص است؛ مگر نماز شب!*
*زيرا آنقدر پر اهميت است كه "خداوند" ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده: «پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كرده اند چه چيزي براي آنها ذخيره كرده ام».*
*🔴همان دوران كوتاه ســرپل ذهاب، "ابراهيم" معمولا يكي دو ســاعت مانده به اذان صبح بيدار ميشــد و به قصد ســر زدن به بچه ها از محل استراحت دور ميشد. اما من شــك نداشتم كه از بيداري ســحر لذت ميبرد و مشغول نماز شب ميشود.يكبار "ابراهيم" را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود.*
*📚منبع: سلام بر ابراهیم*
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه مدافع ایرانی حرم در روز عاشورای حسینی ۱۳۹۴ (۱۴۳۷) در سوریه است که محاسن و موهای خود را به گِل خضاب کرده اند.
به ترتیب از اول به آخر : شهیدان «قدیر سرلک»، «محمدحسین محمدخانی» و «میثم مدواری»
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صفا و لطافت حضرت علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه
من که روحم تازه شد از این همه صفا و لطافت
این حال خوب تقدیم به شما
@sardaraneashgh
🌹این سخنان ، سخنان بشر نبود
🔺سردار عبداللهپور، فرمانده سپاه قدس گیلان در جمع حاضران در کارگاه آموزشی برگزاری کنگره سههزار شهید ایلامی:
🔸در خصوص دعوت از شهید سلیمانی به کنگره شهدای استان گیلان، خیلیها میگفتند حاج قاسم اهل سخنرانی نیست و وقتش نیز اجازه نمیدهد به کنگره بیاید، اما در نهایت پیشنهاد شد که از طریق مادران شهدا به حاج قاسم متوسل شویم، در نهایت تعدادی از مادران شهدا نامه نوشتند و از حاج قاسم خواستند که به مراسم پسرشان بیاید، بعد از اینکه حاج قاسم از این ماجرا مطلع شد با تماسی که با بنده داشتند و هماهنگیهایی که انجام گرفت و با اینکه در آن روز هم جلسات مهم کاری داشتند، به خاطر مادران شهدا آمدند.
🔸حاج قاسم دراین کنگره بیان کرد: "شرط شهید شدن، شهید بودن است" این جمله تاریخی، حاضران در کنگره را متحول کرد و علمای بزرگ و صاحب کتاب و نظر که در مراسم بودند به من گفتند؛ صحبتهای حاج قاسم را پیاده کن و به ما بده، این صحبتها، صحبت بشر نبود.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی از شهادت مدافع حرم؛ شهید علی تمام زاده
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حرف های سرباز مسیحی درباره شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی
هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر شان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
📩پیامِ شهید ابراهیمِ هادی
☝️🏻اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود. صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه ی آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرأت ندارد کاری انجام دهد.
@sardaraneashgh
#سیره_شهدا
#شهید_علی_تمام_زاده
شهید اخلاص بالایی داشت؛ عبودیت و بندگیاش هم به سبب اخلاصش بود. شهید تمام زاده از شهدای شاخص کرج است که بعد از شهادت بهعنوان «نماد اخلاص و بصیرت» معروف شد. این بصیرت باعث میشد که در مواجهه با تمام فتنهها در صف اول قرار داشته باشند. همیشه میگفت: «ما باید ببینیم وظیفهمان چیست و به آن عمل کنیم». در سفرهایی که میرفت، به خاطر کار کردن بدون چشمداشت او نظر مردم منطقه نسبت به روحانیت تغییر میکرد و بهبود مییافت.
الآن هم که از ایشان یاد میشود، همه میگویند شهید تمام زاده عالمی بود که به علمش عمل میکرد. این تنها حرفِ من بهعنوان همسر ایشان نیست، بلکه حرف همه کسانی است که ایشان را میشناسند.
هر دفعه که پدر و مادرشان را میدیدند، دستبوس آنها بود و در حد اعلا به آنها احترام میگذاشت. فرد متمایزی بود؛ هم بین افراد خانوادهاش، هم بین روحانیون. در قرآن میگوید به پدر و مادر اف نگویید! من خودم به آن درجه نرسیدم اما او به خاطر روح بزرگش رعایت میکرد.
یکی از خصوصیات بارزش، دوری از دنیاطلبی بود. همیشه به من میگفت: «دنیا را جدی نگیر». همّ و غمّ او برای آخرت بود. البته این کلام به این معنا نبود که بد زندگی کند یا افسرده باشد، در زندگی دنیایی هم خیلی تمیز و با لذت زندگی میکرد، اما برای آخرت تلاش میکرد و برخلاف برخی که مسابقه دنیا دارند، او مسابقه آخرت داشت. واقعاً بیارزشی دنیا را با تمام وجود چشیده بود.
@sardaraneashgh
animation.gif
5.52M
🌸🌱🌻🌷🌻🌱🌸
🌹 یادی از سردار شهید محمد بنیادی (●ولادت: ۱۳۳۷، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۲، عملیات والفجر۴ ☆ ■مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر"علیهالسلام" قم)
بیرون سرپلذهاب بودیم.
کنار رودخانهای
که آبشاری داشت
و آن را زیباتر کرده بود؛
با ماهیهایی که مدام بالا و پایین میپریدند
و تلاش میکردند
از آبشار بروند بالا.
بعضی صبحها
محمد را میدیدم
نشسته و خیره شده به آبشار.
یک روز توی جمع بچهها گفت:
《ما باید تلاش و پشتکار رو از
ماهیهای رودخانه یاد بگیریم.
یکی از این ماهیها اون قدر تلاش کرد
تا آخر از آبشار رفت بالا.
درسته که ما دنبال تکلیفیم،
ولی برای رسیدن به نتیجه هم
باید تلاش کرد.》
🎤 راوی: حاج ابوالقاسم عموحسینی
@sardaraneashgh
شنبه مراسم دعوت بودم جایی برای تجلیل تابلو دادند که چون با شیفت حرم تلاقی داشت مجبور شدم با خودم ببرم حرم و بذارم درب ۲۴ صحن جوادالائمه نزدیک ساعت ۷ که شد رفتم برداشتم و به خادمی که اونجا بود تعارف زدم که قابلی نداره بنده خدا گفت نه ممنون اینو دادند به شما به خنده گفتم نه اگه دوست دارید بردارید و هر بار نگاهتون افتاد یه صلوات هدیه کنید به شهید نبی لو گفتند چرا گفتم چون من همسرشهید هستم و از طرف ایشون این رو هدیه میدم به شما که یک دفعه بلند شد و کلی گریه کرد علت رو که سوال کردم گفتند دو الی سه روز پیش حاجتی از شهدا خواستم دیشب تا ساعت ۳ گریه کردم و گفتم حداقل اگه حاجتم رو نمیدید یه نشونه برام بفرستید که بدونم صدام رو میشنوید حالا شما کشیک قبل این رو گذاشتید اینجا و این کشیک اومدبد دنبالش
بهشون گفتم ۳ تا ۷ کشیک شهید نبی لو که من هر هفته به نیتشون خدمت میکنم گفتم شهید خواسته بهتون ثابت کنه که شهدا صداتون رو شنیدند و حواسشون بهتون هست دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره این تابلو هم همون نشونه ای که خواسته بودید بوده که امروز من مامور بودم براتون بیارم
راوی: همسر محترم شهید
شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو
https://chat.whatsapp.com/HMKQAynaxU43aRJHuvS7d6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دایی محمد
🌹شهید محمد بیطرفان معروف به دایی محمد برای رزمندگان لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام و مردم قم در دوران دفاع مقدس چهره ای مهربان ، پرشور ، قعال و بریده از زندگی مادی بود ، با اینکه از لحاظ مادی هیچ نداشت ، کارر خود را رها می کرد ، ضمن حضور در جبهه و روحیه دادن به رزمندگان ، در امر اماده کردن شهدا برای تشییع و دفن فعالیت موثری داشت ،
شهید دایی محمد میاندار هیئت ها و دسته های عزاداری امام حسین علیه السلام بود ، فریاد گر عاشورا لقب زیبایی است که یاد اور شهید دایی ، محمد است 🌹
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلمی از جارو زدن مسجد توسط حاج قاسم سلیمانی با لباس خادمی
@sardaraneashgh
#نماز اول وقت
سیره #شهدا
🥀در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای #زائرانش دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را #امیدوار میکند.
📜بخشی از وصیتنامه:
📝شما چهل روز #دائم_الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
📝نمازهای واجب خود را دقیق و #اول_وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌
📝سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید #مشورت بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
خواندن #فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏
ان شاءالله به یاد این شهید ❣و همه شهدای مدافع حرم 🌱
و درگذشتگان
«یک حمد به همراه پنج صلوات »
قرائت میکنیم 🍂
شهید سجاد زبرجدی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
درعملیات خیبر سخت مجروح شد. چندماه دربیمارستان بستری شده بود. گلوله شکمش را دریده بود. شب وروز درد می کشید؛ اما هروقت احوالش را می پرسیدیم می گفت: ( الحمدلله خوب هستم )
@sardaraneashgh