eitaa logo
شهید جمهور
172 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ ماه زندگی کنار آتش توپخانه در سوریه 🔹همسر شهید مدافع حرم حمیدرضا باب‌الخانی: یاد گرفتم که چطور دلتنگی‌هایم را بروز ندهم چون خانواده‌ام اطلاع نداشتند همسرم به سوریه می‌رود و فقط در همین حد می‌دانستند که پاسدار است و به مأموریت می‌رود و خودم هم از او نمی‌پرسیدم به چه شهری می‌ر‌ود تا زمانی که خانواده‌ام می‌پرسند کجاست بگویم نمی‌دانم کدام شهر است. 🔹زمانی که در سوریه بودیم و همسایه‌ها خبر شهادت همسرم را برایم آوردند به من گفتند از این به بعد همسرت همیشه کنارت است و مأموریت نمی‌رود. 🔹 برخی اوقات به همسرم می‌گفتم صدا خیلی زیاد است و جواب می‌داد افرادی باید از این صدا بترسند که موشک‌ها با آن‌ها برخورد می‌کند و اینجا دور است؛ اما یک روز که زودتر به خانه آمد متوجه شد صدا زیاد است و فهمیدیم توپخانه کنار ساختمانی بود که زندگی می‌کردیم و حتی چند بار دیدم که موشک‌ها از جلوی پنجره عبور می‌کرد. 🔹 بار آخری که به سوریه رفتم همسرم تقریبا ۱ ماه کامل در سوریه بود و پدر و مادر خودم و همسرم به آنجا آمدند @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه مي‌كند؛ مثل ياران امام حسين(علیه السلام) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نمي‌كند. كسي نمي‌داند در اين نماز ميان عباس و خدا چه مي‌گذرد. او چند ساعت بعد به شهادت مي‌رسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنج‌شنبه ۹۵/۳/۲۰ به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نمي‌دانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط مي‌دانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و مي‌گفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بي‌قرار بوديم. گاهي از مقر بيرون مي‌آمديم، چشم‌انتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه مي‌آمد همه بيرون مي‌پريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخي‌اش سرزمين حلب را رنگين كرده است.» عباس تازه‌داماد بود. رفقاي عباس در سوريه هم‌قسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود.💔 •°🕊🌹🍃 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 🌹 ‌شهـــید محمد حسیــن یو سفـــ اللهی 🌷┤♥️ ! ' 🕊 رفیق‌ِ عارف‌ِ حاج‌ قاسم در مورد چی‌ میگه؟👆 💚 @khaimahShuhada
🔰 🌷 🌟عکس شهدا همیشه در جیب‏هایش بوداز اروند برمی‌گشتیم. توی اتوبوس ایستاده بود و بلندگو را گرفته بود دستش. یک مشت عکس از جیبش درآورد و گفت: عکس شهدا را همراه داشته باشید. هر جا لازم شد دربیاورید و نشان بچه‌ها دهید و در مورد شهدا صحبت کنید. خودش هم شروع کرد: این شهید سرش از بدنش جدا شده، این شهیدی است که وقتی در قبر می‌گذارندش می‌خندد... بعد هم عکس‌ها را داد دست یکی از بچه‌ها. عکس‌ها دست به دست می گشت. حال و هوای بچه‌ها عوض شده بود، شب، عکس شهدا، ذکر خاطره... 🔻تصادف که کرد، به بیمارستان بردند، پرستار جیب‌هایش را گشت، مانده بود این آدم کیست که جیبش به جای محتویات معمولی هر جیبی، پر است از عکس شهید. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🍃🌸🌷🌸🌷🌸❤️ یه موتور گازی داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌. به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ 🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین @khaimahShuhada
سالروزپرواز۲۷۶کبوترخونین بال غدیر ۳۰بهمن ۱۳۸۱ ازلشکر۴۱ثارالله دقايقي پس از بلند شدن هواپيماي حامل ۲۷۶پاسداررزمنده از فرودگاه زاهدان، در زمين كرمان براي هميشه به آسمان پرواز كردند و ' شهداي غدير ' نام گرفتند حادثه ی مصیبت باری که به تعبیر مقام معظم رهبری، دل ها ی وفادار صدها خانواده از مردم با ایمان را داغدار و قلب ایشان را آکنده از اندوه ساخت. سلام بر پرستوهای مهاجری که با پرواز غدیر ۱۴۲۳از آسمان کرمان (سیرچ) به آسمان هفتم (اعلی علیین) پر کشیدند و از صفوف به هم فشرده ی ملایک ، سان دیدند و با تشریفات خاص بر محفل انس ربوبی وارد شدند و در «جنات تجری من تحتها الانهار» سکنی گزیدند . سلام بر دویست و هفتاد و شش شهیدی که توفیق پیدا کردند تا بر سفینه الهی سوار شوند که نا خدا و سکان دارش حسین (علیه السلام) است و در راهی طی طریق کنند که نور افشان سید الشهدا(علیه السلام) است یادشان گرامی وراهشان پررهرو یادهمه عزیزان پرکشیده باذکرصلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام برکبوترهای عاشق سلام بر شهدای غدیر سلام بر پاسداران جان برکف @khaimahShuhada
ᔢ☘🌸ᔢ🌸 ☘ᔢ 🌷شهید محسن حججی علی جان! بابا جامعه خیلی روز به روز سخت تر میشه، گناه روز به روز رشد و پیشرفت می کند؛ پاک بودن در این جامعه، بسیار سخت‌تر از زمان‌های قبل است و هر چه به ظهور امام زمان (عج) نزدیک‌تر می‌شویم، فتنه‌ها بیشتر می‌شود و شیطان قوی‌تر می‌شود. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از شهدا به نام «احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا کرده بودیم، هیچ پلاک و مدرکی نداشت، تحویل خانواده اش دادیم. مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!» حق هم داشت. او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت. اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، دیدیم بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده». مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.» شادی روح امام و شهدا صلوات @khaimahShuhada
میثم می‌گفت تمام دارایی‌ و بچه‌هایم را فدای آقا و انقلاب و اسلام می‌کنم؛ اوج روزهای فتنه ۸۸ همسر من خانه نبود، ما هم از او خبر نداشتیم، بعد از حدود ۱۰روز خانه آمد و ما متوجه شدیم که به دلیل موضوع فتنه در مأموریت بودند. خط قرمز تمام شهدا رهبری بوده است، به ما سفارش می‌کرد که گوش‌مان به صحبت‌های آقا باشد، بسیار بر این موضوع تأکید داشت، خصوصا در روزهای آخری که می‌خواست اعزام شود، می‌گفت گوش به فرمان حضرت آقا باش، هر چه گفتند باید اطاعت کنید، حواستان به تنهایی آقا باشد. میثم مدواری 📎 به روایت همسر شهید @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 کسانی که دم از تسلیم میزنند نمیتوانند به اهداف انقلاب پایبند باشند 👈🏻 امروز مقاومت ملت ایران، بر منطقه اثر گذاشته است 🔻 رهبر انقلاب : شعار انقلاب، مقابله با استکبار و قدرت های استکباری است. آن کسانی که دم از تسلیم در مقابل استکبار و دم از تسلیم در مقابل آمریکا می‌زنند، نمی‌توانند به این انقلاب و به این هدف‌ها پایبند باشند. 🔹خدا را شکر می کنیم که به ملت ایران منت گذاشت و این ملت را دارای استقامت کرد که ایستادگی و استقامت کردند و توانستند کشور را به اینجا برسانند. این استقامت نه فقط در داخل کشور بلکه در منطقه استقامت ملت ایران اثر گذاشت. ان‌شاءالله روز به روز این استقامت باید ادامه پیدا کند. 🔹امروز شما می‌بینید حرکت مقاومت در کشورهای منطقه روبه رشد است و ابهت آمریکا و ابهت استکبار در منطقه شکسته است و ملت‌ها زبانشان باز شده است علیه آمریکا. ما باید این را قدر بدانیم و این حرکت استمرار انقلاب را ادامه بدهیم. ۱۴۰۰/۱۱/۲۸ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 🌹کلیپ دیده نشده از علمدار روایتگری شهید حاج شیخ عبدالله ضابط 🌹 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو سال بیشتر است که هر لحظه کنار مزارت، جماعتی ایستاده‌اند رو به لبخند تو و به تو، به چشم‌های تو که ما را می‌بیند، به صدایت که رعشه بر آن‌ کوه‌های بلند می‌اندازد، به دست‌هایت روی سر همه کشیده می‌شود، به آرامشت که در وجود همه می‌ریزد، و به غربتت که از همان‌جا تا آسمان‌ها بالا رفته، ادب می‌کنند. تو به ما " ادب" آموختی. نسال‌الله‌منازل‌الشهداء @khaimahShuhada
۳۰ بهمن‌ماه ، گرامی باد . 🥀 نام پدر : رضا تاریخ تولد : 1323/02/01 تاریخ شهادت : 1362/11/30 محل شهادت : منطقه عملیاتی جوانرود آدرس مزار : گلزار شهدای قم چهارمین روز از اردیبهشت ماه سال 1323 را شايد بتوان يكي از بزرگ‌ترين افتخارات شهرستان خوانسار به شمار آورد؛ چرا كه طفلي جذاب و دوست داشتني، از تبار آل‌محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ديده به جهان گشود و فضاي خانه را معطر به عطر صلوات و دود اسپند نمود.خانواده ای مذهبی و متدین که ادامه راه شهید بسیار تاثبر گذار بودند. خانواده، نامش را مجتبي نهادند و چه زيبا نامي برايش برگزيدند.پدرش سید رضا مرد زحمتکشی که برای تامین مخرج زندگی سخت کار میکرد و در دامان مادری پاکدامن که الفبای زندگی را به او آموخت. @khaimahShuhada