#حرف_دل♥️
فرقی نمیکند
شهید دیروز ، امروز یا فردا باشی
غزه، حلب، تهران ، خرمشهر
باز هم فرقی نمیکند
تاریـخ تکــرار مـی شود ...
اگر مهدی باکریها در دفاع مقدس بودند
امثال حاج فرهاد نیز این زمان بودند
اگر شهید باکری شهردار ارومیه بود
حاج فرهاد هم مسئول بلدیه زینبیه بود
حقیقت همین است که سرنوشت مقلدان
خمینی جز شهادت نیست و سرنوشت
مقلدان ولی امر مسلمین نیز هم ...
بسیجی خستگی را خسته کرده؛
در این عکس جلوهنمایی می کند ...
#شهید_سردار_مهدی_باکری
#شهید_مدافعحرم_حاجفرهاد_دبیریان
#روز_مهندس
هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
32.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴بخشی از وصیت نامه🌴
سردارشهید
🌷 حاج حسن ترک لادانی🌷
دست خود راازمجالس اباعبدالله الحسین (ع) کوتاه نکنید واگر می خواهید صفات انسان مومن به خدا را بیاموزد در دانشگاه #امام حسین علیه السلام ثبت نام کنید
🌷شهادت۵اسفندماه۶۲🌷
هدیه کنیم صلواتی نثارارواح همه شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
ارتباط قلبے اش با #امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قوے بود و مے گفت: یک قدم بہ طرفشان ایشان بردارے، صد قدم بہ طرفت برمے دارند. این شهید، عاشق #امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و هنگامے کہ نام مبارک آن حضرت را مے شنید، بہ احترام ایشان بلند مےشد.
همیشہ توصیہ مے کرد، در قنوت نماز بخوانید: "الهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)"
وصیت کرده بود شبانہ او را دفن کنند و جز پدر و مادر و ۷ نفر از بچہ هاے سپاه، کسے در مراسم او نباشد. مے خواست تشیع جنازه اش مثل #حضرت زهرا سلام الله علیها غریبانہ باشد.
#شهید دفاع مقدس عبدالحمید حسینی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون شرح:)
شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده❤️
@khaimahShuhada
دو سال انتظار برای اعزام
قصه بودن حسین در سوریه، با اینکه یک قصه کوتاه بوده، از 20 مهر و اعزام او به سوریه شروع شده و با شهادتش در بیست و هفتمین روز مهر به آخر رسیده، اما حکایت یک دلدادگی دوساله را پشت سر دارد.✅
همه آن 730 روزی که حسین آقادادی برای اعزام به سوریه داوطلب شده بود و با اعزامش موافقت نمی شد: « با اعزام برادرم به خاطر مسئولیتی که داشت مخالفت می شد، حسین فرمانده گردان استحکامات گروه مهندسی 40 صاحب الزمان و بعد هم فرمانده ایمنی و اقدامات تامینی بود. به خاطر همین مقام بالاترش می گفت که ما به مهارت تو اینجا نیاز داریم. از طرف دیگر چون حسین برادر شهید هم بود، با اعزامش موافقت نمی شد، با این حال او سرسختانه بر خواسته اش برای اعزام پافشاری می کرد و نا امید نمی شد.»👌
دلیل این پافشاری برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم ، برای این خانواده دلیل واضحی است؛دلیلی که به اعتقادات شان گره خورده : « حسین از بچگی مدافع مظلوم بود ، این خصوصیت اخلاقی اش بود که نمی توانست ظلم را ببیند و آرام بنشیند. 💔
برادر شهید
مهندس روزت مبارک❤️
شهید مدافع حرم مهندس
#حسین_اقادادی🌹
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهدا را فراموش نکنیم
❣روز پنجشنبه وصلواتی نثاران ان عزیزان بفرستیم
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
#نماز اول وقت
سیره #شهدا
ما را با قنوتت ببر تا خدا ...
۱۱ اسفند ۱۳۶۲
جزیره ی مجنون
مجروح عملیات خیبر #نماز میخواند
ساعتی بعد با حمله ی شیمیایی عراق
بسیاری از رزمندگان مجروح و شهید میشوند
▪️ هدیه نثار ارواح مطهر شان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
یک روز وقتی داشتیم وارد دانشگاه علوم تحقیقات میشدیم چشم ما افتاد به عکس سه شهیدی که سر در دانشگاه زده بودند. نگاه عمیقی کرد و به من گفت: «فاطمه جان! اینجا را نگاه کن، به زودی عکس من هم میآید همینجا.» 😍
فیلمهای شهدای مدافع را دانلود میکرد و به من و فامیل نشان می داد. خاطرم هست که وقتی فیلم شهید باغبانی را به من نشان داد رو کرد به من و گفت: « نگاه کن فاطمه! می خواهم بعد از شهادتم، شما هم مثل همسر این شهید صبور باشی.»❤️
برادرش ميلاد عكس زيادي از شهدا دارد، اما هادي به برادرش ميگفت من از تو زودتر شهيد ميشوم، ميگفت روستاي رئيسآباد شهيد ندارد. شهيد اين محله من هستم، در وصيتنامهاش نوشته بود كه بعد از شهادتم سرتان را بالا بگيريد، 😊
مادر شهید به پسرش ميلاد كه در بسيج فعاليت ميكند میگوید: براي روستايمان درخواست بدهيد شهيد گمنام بياورند يك هفته نمیشود كه هادي شهيد میشود و پيكرش را میآوردند، شب شهادت حضرت زهرا(س) كه اتفاقاً روز تولد هادي به شهادت میرسيد.💔
همسر شهید
روزت مبارک مهندس❤️
شهید مدافع حرم مهندس
#هادی_جعفری🌹
@khaimahShuhada
🌴 بچّهها محاصره شده بودند....
نیروهای پشتیبانی نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
🌷 شهید #محمدرضا_کارور
فرمانده گردان مالک، مقداد و مسئول طرح و برنامه تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص)
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
✅شهیدی که حاج قاسم سلیمانی او را فاتح اروند و عملیات والفجر۸ میدانست
✍️بعضی مواقع اتفاق میافتاد که حسن (شهید حسن یزدانی) مریض میشد و تب میکرد، ما برنامهریزی میکردیم که بدون او به شناسایی برویم، میگفتیم شما استراحت کنید که زود خوب شوید. موقع حرکت میدیدم که جلوتر از ما آماده رفتن است، اصلاً گویا مریض نبوده! از ایستگاه حسنیه راه افتادیم که به طرف خرمشهر برویم بین راه بودیم که صدای اذان بلند شد. حسن گفت: نگهدار، همینجا نماز بخونیم. کنار جاده به نماز ایستاد. وقتی وارد سنگر دیدهبانی شدم، دیدم داشت با دوربین منطقه را نگاه میکرد.
سلام کردم جوابم را داد، بدون این که به من نگاه کند. با خنده گفتم: منم تحویل بگیر. بدون اینکه نگاهش را برگرداند گفت ناراحت نشو، نمیتوانم چشم از منطقه بردارم. تازه فهمیدم که چرا گزارشهای دیدهبانی او این قدر مورد توجه فرماندهان قرار میگرفت، ساعتها بدون حرکت در سنگر مینشست و تحرکات دشمن را زیرنظر داشت حتی برای اینکه مواضع دشمن را بهتر شناسایی کند، بیش از ۳۰ مرتبه عرض اروند را شنا کرده بود، تا به خط عراقیها برسد، منطقه را شناسایی کند.
@khaimahShuhada
🔸یک نفر برگهای گذاشته بود زیر جانماز من و یک سوال عجیب پرسیده بود؟!
‼️اینکه اگر کسی یکروز در حضور محض باشد و اصلا گذر زمان را نفهمد نمازش چه میشود؟!
🔹گفته بود جواب را بگذارید زیر جانماز.
دوباره چند روز بعد سوالی عجیبتر و...
👈🏻یکروز نوشته بود که دیشب نایب الزیاره شما در مشهد بودم.
رفتم تحقیق کردم. هیچ رزمندهای جدیدا وارد لشکر نشده و هیچ کسی بیرون نرفته. چون عملیات نزدیک بود. فهمیدم طی الارض کرده!
🔰عملیات بدر نزدیک بود. آن شب با حاج عباس کریمی رفتیم بازدید رزمندگان گردان عمار.
🔺در یکی از چادرها رزمنده ای با حالت عجیب مرا نگاه می کرد.
کنارش نشستم و گفتم: شما دیشب مشهد نبودید؟
🍃رنگ از چهره اش پرید! سرش را پایین انداخت. همان لحظه....
📚روایت حاج آقا پروازی از شهید سعید زندی.
برگرفته از کتاب مسیر عشق
اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرهم واسه چشم ترم میخوام
حال دلم خیلی بده، جامونده از قافله بازم
کرب و بلای تو شده تو این روزا همه نیازم
#شب_زیارتی_ارباب
#حبیبی_حسین ♥️
#دلتنگ_زیارت 💔
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر ڪس در شب جمعه
شهدا را یاد ڪند
آنها هم او را
نزد اباعبداللهالحسین
یاد میڪنند.
#شهید_زین_الدین
#یاحسین_مظلوم
@khaimahShuhada
💚السَّلامُ عَلیڪَ ایُّهَا المُقَدَّمُ المَامول
💚السَّلامُ عَلَیڪَ بِجَوامِعِ السَّلام
🔸سلام بر تو ای کسی که اوّلین آرزوی همه هستی
🔸همه سلامها و درودها نثار تو باد
#صلوات بر قطب عالم امکان امام زمان عج
@khaimahShuhada
#سیره_شهدا
#شهید_حمید_باکری
🏃♂فرار از گناه در آلمان!
✨پسردایی حمید درباره دوران اقامت حمید در آلمان می گوید: حمید روی تابلویی نوشته بود: «ان ربک لبالمرصاد» و به دیوار اتاق نصب کرده بود. کم حرف می زد، مگر حرف های جّدی. در نوشته هایش خواندم: «برای فرار از گناه⛔️، با خواند قرآن، نماز، مطالعه و ورزش خودت را مشغول کن.» خودش می گفت: «قبل از سفر به آلمان، حساب خودم را با خودم تصفیه کردم. برای بازبینی و شناخت عمیق در اعمال، آنچه از خود می دانستم را به روی کاغذ🗒 آوردم، تا با تجزیه و تحلیل آن، نقاط ضعف و قوت را به دست آورم و بدانم در محیط خارج امکان چه خطراتی برای من هست و بتوانم با شناخت آن، خود را کنترل کنم.»
✨منبع:نوید شاهد
@khaimahShuhada