#خاطرات_شهدا🕊
🍃از بچگی عاشق خدمت کردن و کارهای نظامی بود در بازیهایش چند بالشت روی هم میگذاشت و برای خودش سنگر درست میکرد.لوله جاروبرقی را هم مثل اسلحه در دستش میگرفت و تیراندازی میکرد.
🍃یکی از آرزوهایش این بود که پاسدار شود با اینکه رشته خوبی هم در دانشگاه قبول شد اما چون میخواست پاسدار شود نرفت درنهایت دانشگاه امام حسین (ع) امتحان داد و قبول شد...
✍راوی:مادر شهید
#شهید_حسین_معزغلامی
@khaimahShuhada
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
#شهید حاج عبدالله اسکندری
@khaimahShuhada
صبح جمعه پنجم فروردینماه در منطقه عملیاتی طلاییه، نخستین پیکر مطهر شهید دوران دفاع مقدس در سال و قرن جدید تفحص شد.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط عشق ؛
جنـون است
ما که ماندیم
مجنـون نبودیم ...
📹 صحبتهای دلنشین شهیدِ خوش تیپِ دهه هفتادی،مدافع حرم،آقا بابک نوری
🔺این فیلم توسط شهیدعارف کایدخورده ضبط شده است.هردو عزیز در نبرد آزادسازی بوکمال به خیل شهدای مدافع حرم شتافتند.
@khaimahShuhada
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 توزیع عطر و آجیل قبل از عملیات
🔹 فیلمی از آماده سازی رزمندگان لشگر امام حسین(ع) اصفهان قبل از ورود به منطقه عملیاتی
🔹 جوانی ۱۷ ساله شیشه عطر به دست گرفته و محاسن رزمندگان را معطر می کند.
🔹 چهره ها همه شاد است و جوانی دیگر آجیل و شکلات در مشت رزمندگان میریزد.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند.
#شهید_امیر_حاج_امینی🥀
@khaimahShuhada
#سوژه_روایتگری
❉ شهیدی بود ڪه همیشه ذڪرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر...
✨یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من ڪن
یا به دستت مرادر ڪفن ڪن.
❉ از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می ڪند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی ڪنی...
❉ روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عڪس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتی ڪرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند...
در مجلس سخنرانی ڪردم بعد گفتم ذڪر شهید این بوده است:
✨ یا بن الزهرا
یا بیا یڪ نگاهی به من ڪن
یا به دستت مرا در ڪفن ڪن
❉ وقتی این جمله را گفتم ، یڪ نفر بلند شد و شروع ڪرد فریاد زدن
وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهای شب به من گفتند یڪی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی.
❉ وقتی ڪه می خواستم این شهید را ڪفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را ڪفن ڪنم.
❉ من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص ڪه بود و چرا مرا بیرون ڪرد؟؟؟ با عجله برگشت و دیدم این شهید ڪفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.
از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
📚منبع: ڪتاب روایت مقدس صفحه ۹۶ به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجه الاسلام سید مسعود پور آقایی
※✫※✫※✫※✫※
#امام_باقر_علیہ_السلام:
🌟 آنڪہ در انتظار امر ما بمیرد از اینڪہ در وسط خیمہ مهدے و لشڪرش از دنیا نرفتہ ضرر نڪردہ است.
📚ڪافے(ط-الاسلامیه) ج۱
@khaimahShuhada
پاسخ شاعر به شعر مقام معظم رهبری
شعری که مقام معظم رهبری امام خامنه ای خطاب به شهدا خواندند و گریه کردند:
(ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند)
شاعر ،خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند:
از اشک شما ارض و سما باریدند
بر آه شما انس و ملک نالیدند
گفتند همه “فدای اشکت آقا”
تصویر شما را شهدا بوسیدند
آقا خودتان حضرت خورشید هستید
از نور شما ستاره ها تابیدند
در مجلس خوبان شهدا هم بودند
اما همگان گرد شما چرخیدند
از اول و از آخر مجلس، شهدا
آقای جهان سید علی را چیدند.
🔅🔆اللهم عجل لولیک الفرج🔆🔅
✅امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
🌸مقام معظم رهبری🌸
@khaimahShuhada
می جویمت ولی دوری
خیلی خیلی دور
نه دستم به تو می رسد
نه چشمانم می بیند تو را
چاره ای کن!
تو را کم داشتن,کم نیست,
درد است..
#مادرانه
#شهیدجاویدالاثر
#سیداحسان_میرسیار 🌷🕊
#الگوی_خودسازی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@khaimahShuhada
🌷شهید محمود مظاهری، بچه کلهرود، و ساکن شاهین شهر بود و بچهها بهش میگفتند محمود سوسول. شب مرحله سوم عملیات کربلای ۵، محمود گوشهای از قرارگاهمان که نزدیک ایستگاه حسینیه است، نشسته بود و گریه میکرد. ما کربلای چهار را با آن وضعیت دیده بودیم رفقایمان پیش چشممان پرپر شده بودند. خیلیها فکر میکردند محمود ترسیده!
رفتم سراغش. گفتم: چی شده؟ گفت: هیچ، ولم کن. گفتم: محمود، بچهها میگویند تو ترسیدی. گفت: بگذار هر فکری که میخواهند بکنند. خیلی اصرار کردم که چرا گریه میکنی. گفت: داداش محمد، من فردا شب شهید میشوم. ماندهام که چطور به ملاقات حضرت زهرا شرفیاب شوم. این را که گفت، جدی نگرفتم. فردا که رفتیم برای عملیات، توی پنج ضلعی معروف شلمچه، یک بار دیگر دیدمش.
آمد با من دست داد و رو بوسی کرد. میخواست به سمت خط عراق برای درگیری برود. گفت: محمد، بعد از بریدگی سمت راست، نزدیک اولین تانک منهدم شده بیا سراغ من. سه چهار ساعت بعد، یکی از بچهها به من گفت: محمود رفت. گفتم: کجاست؟ دقیقاً همان آدرسی را داد که قبل از عملیات به من داده بود. تیر توی صورتش خورده بود. با خودش یادگاری داشت، مثل حضرت زهرا(س)
@khaimahShuhada