فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 آخرین صحبتهای خادم حرمی ڪہ شهید مدافع حرم شد . . .
#شهید_مهدی_ایمانی🌷
#خادم_حرم_حضرت_معصومه
(سلام الله علیها)
@khaimahShuhada
#شهید_مدافع_حرم_عباس_دانشگر 🕊🌺
آدم باید زرنگ باشه 😊
یه روز جمعه بود با هم قم رفتیم ، برگشت بهم گفت:
" آدم باید #زرنــــــــــگ باشه، ما از تهران اومدیم زیارت حضرت معصومه (س)؛ باید در عوضش از بی بی معصومه یه هدیه بخواییم و اونا هم میدن"
بهش گفتم هدیه ای که میخوای چیه
برگشت گفت: "شــــــــــهادت..."
#شهادت_خرداد۹۵
#تازه_داماد_عقد 😊💕
@khaimahShuhada
پدرم برای همه ما تکیهگاهی مطمئن بود و همه، حرفش را بیچون و چرا میپذیرفتیم، میدانستیم که رفتارها و تصمیماتش بر روی منطقی استوار است، بارها برای تشویق و قدردانی، کتاب به ما هدیه میداد، حتی جالب اینکه تا زمانی که من و خواهرم چادر نخواسته بودیم، ما را مجبور به چادر بهسرکردن نکرد، بسیاری از مواقع اگر رفتاری ناصحیح میدید، موضوعی را تعریف میکرد یا کتابی متناسب آن موضوع میخرید و به آن فرد هدیه میداد.
هیچ وقت مستقیماً اشتباهات و خطاها را گوشزد نمیکرد، این موضوع در مورد نماز هم برایمان اتفاق افتاد، اگر پدرم میدید که در نماز اول وقت قدری سستی میکنیم، میگفت: «نماز مثل لیمو شیرینه! باید زود ادا شه؛ چون اگر وقتش بگذره، تلخ میشه.» همین جملهاش ما را راغب میکرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچوقت نمیگفت "بلند شوید الان نماز اول وقت بخوانید"، در زمان ناراحتی مدتی را خارج از خانه میگذراند تا راه بهتری پیدا کند و وقتی نهایت ناراحتی در او موج میزد، قرآن میخواند و واقعا آرام میشد.
#شهید داوود مرادخانی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم و شهدا مهمانان ویژه سرود سلام فرمانده
🎥این اجرا را تا بحال ندیده اید..
ارواح مطهر شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
#خاطرات_شهید
ایشان به حجاب خیلی تاکید داشت، حتی در وصیت نامه اش آورده است. خیلی ولایی بود، می گفت ما منتظریم که آقا دستور دهد هر کجا که باشد برویم، گوشمان به دهان مبارک مقام معظم رهبری است که امر کنند و ما برای هرکاری آماده ایم.
به من می گفت می خواهم به لحاظ حجاب برای دخترم الگو باشی، اگر کسی را می خواهم امر به معروف کنم باید پشتم از طرف شما گرم باشد. می گفت دخترمان که به سن تکلیف نرسیده است، نماز را یادش بده و به مسجد ببر. می گفت من خیلی خانه نیستم، تربیت اصلی با مادر است، من در کنارت هستم ولی خیلی چیزها را نمی بینم و نمی دانم، پس شما حواست باشد.
✍راوی: همسر شهید
#شهید_الیاس_چگینی 🕊🌷
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@khaimahShuhada
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرمی که خادم حضرت معصومه بود و در همانجا خاک سپاری شد...
#شهید_مهدی_ایمانی
#شهادت_آذرماه۹۶
#صحبت_های_پدرومادرشهید
#لباس_خادمی_فرزند_شهید
@khaimahShuhada
#شهید_مدافع_حرم_سعید_کمالی 🕊🌺
مهمترین و اساسی ترین برنامه سعید، #نماز بود!
موقع نماز ، اول #وقت #حاضر بود!
یا در نمازخانه دانشکده یا در حرم حضرت معصومه س و یا در مسجد مقدس جمکران؛ نظم خاصی داشت بویژه در خصوص نماز بسیار دقیق و منظم بود!
به نماز که می ایستاد بسیار، #سنگین، باوقار و #متـــــواضع بود! گاهی اوقات به او نگاه که میکردی با خود میگفتی آیا این همان سعید شاد و شوخ است که این چنین باوقار به نماز ایستاده است؟!!
بعد از نماز سریع نمازخانه را به سوی غذاخوری یا خوابگاه ترک نمیکرد اهل تعقیبات و #ذکر بود!
اهل دعا و مناجات بود! رازو نیازبود
در حضور و غیاب خدا منظم بود یعنی در جائی که باید حاضر، حاضر و در جائی که باید غایب باشد، غایب بود!
و بالاخره اجرخود را از خدا گرفت.
#شهادت_۲اردیبهشت_۹۵
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞حال و هوای معراج شهدا در روز ولادت حضرت معصومه(س)
@khaimahShuhada
🌷پایان دلتنگی
🔹اولین دیدار عمومی رهبر انقلاب پس از فراگیری بیماری کرونا
سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب حصرت امام خمینی (ره)
شنبه ١۴ خردادماه ساعت ١٠ صبح
@khaimahShuhada
عزیزم حسین ...
چقدرخوبه که برای تو
اشک میریزم حسین...
#پویانفر
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_اباعبدالله_علیه_السلام
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@khaimahShuhada
✍دخترم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمیخوابد و نباید بخوابد.تا دیگران در آرامش بخوابند.بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند.شما در خانه من در امان وبا عزت وافتخار زندگی میکنید.چه کنم برای آن دختر بیپناهی که هیچ فریادرسی نداردوهمه چیز خودرا از دست داده است.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از کار بزرگ امام خمینی (ره)
🏴 به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی(ره)
@khaimahShuhada
#خاطرات_شهدا
#شهید_حسن_عبداللهزاده
🌹گاهی اوقات که خیلی مشغولیت کاری داشت. بلیط قطار میگرفت و فقط سه چهار ساعتی زیارت میکرد و بعد از زیارت هم راهی راهآهن میشد و به تهران برمیگشت، به اطرافیان میگفت: این زیارتهای سه چهار ساعته خیلی خوبه؛ هم خیلی حال میدهد، هم آدم میتواند به آقا بگوید یا امام رضا (ع) فقط به عشق خود شما آمدم و الان هم بر میگردم.
🌹وقتی پیکر شهید عبداللهزاده به ایران بازگشت، خانواده این بار شگفتانهای خاص برای او که عاشق امام رضا (ع) بود، آماده کرده بودند، اتفاقی از جنس زیارت سهچهارساعته حرم امام رضا علیه السلام .
@khaimahShuhada
#سیره_شهدا
#شهید_حسن_عبداللهزاده
حسن عبداللهزاده مهربان، خوشرو و بسیار شجاع بود. او از روابط اجتماعی بالایی برخوردار بود و دوستان بسیاری داشت. ناموس برایش جایگاه ویژهای داشت و نسبت به آنها غیرتی بود. دلسوز فرزندانش بود و وقت زیادی صرف نگهداری، تفریح و بازی آنها میکرد. همیشه به من این سفارش را داشت که پسرها را شجاع و نترس تربیت کنم تا لوس نشوند و اگر مهدیه لوس شد مشکلی ندارد؛ چرا که دختر همیشه باید ناز داشته باشد! او در خانه لقب ملکه را برای دخترمان انتخاب کرده بود. حسنآقا از ایمان بالایی برخوردار بود و همیشه سعی داشت حافظ زبان و نگاه خود باشد. نماز اول وقت و شرکت در نماز جماعت مسجد، از ویژگی بارز همسرم بود.
@khaimahShuhada
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمد_زلقی
آشنایی ام با شهید محمد زلقی از زمان اعزام به سوریه است.
ایشان دارای روحیه ای بسیار مستحکم و شاداب بود.
ما جذب مرام و اخلاق ایشان شدیم.
بسیار شوخ بود و به همه نیروها روحیه می داد.
ایشان از پیشکسوتان دفاع مقدس بود و بعد از بازنشستگی؛ مجددا لباس رزم به تن کرد و همراه رزمندگان عازم میدان های رزم شد.
شادی او از حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) گویا بسیار بیشتر از نیروهای جوان تر از او بود.
همیشه در انجام کارها پیش قدم بود.
خودش کار را شروع می کرد؛ بعد از دیگران می خواست کمکش کنند.
مدیریت و برنامه ریزی اش زبانزد دیگر نیروها بود و خیال فرماندهان رده بالا از آن منطقه راحت بود.
وظیفه اش را به نحو احسن انجام می داد.
راوی: جلیل کیارسی
منبع: کتاب ستارگان اسمان حرم؛ ص 101
@khaimahShuhada
🚨 فروش زیور آلات برای خرید زغال
✍ به یاد دارم از جمله مواردی که (همسرم) #زیورآلات خود را فروخت، زمانی بود که سالی در مشهد، زمستان نزدیک شد و سرما شدت یافت و مردم برای گرم کردن خانههای خود، به خرید مواد سوختی که در آن زمان #زغال بود، روی آوردند. در چنین مواقعی تعدادی از مومنین به من مراجعه میکردند و پولی در اختیار من میگذاشتند تا با آن زغال بخرم و بین نیازمندان توزیع کنم. معمولاً زغال را از زغال فروشی میخریدم بعد به کسانی که نیاز داشتند حواله میدادم تا زغال را از زغال فروشی بگیرند. در آن سال پولدارها به من مراجعه نکردند بلکه فقرایی مراجعه کردند که معمولاً در چنین ایامی برای گرفتن زغال، درِ خانه علما را میزنند اما آن سال، این افراد از خانه من ناامید باز میگشتند و این امر مرا بسیار اندوهگین میساخت. #همسرم که این حال را دید به من پیشنهاد کرد، #دستبندی را که برادرش به مناسبت تولد یکی از فرزندان به او هدیه کرده بود، بفروشم. من مخالفت کردم، ولی او اصرار ورزید. #دستبند را گرفتم و خواستم آن را به قیمت هر چه بیشتر بفروشم. اتفاقاً یکی از همسایگان و دوستان به خانه ما آمد. من جریان را برایش تعریف کردم تا تشویق شود که دستبند را به قیمت هر چه بیشتر بفروشد. او رفت و آن را به هزار و چند صد تومان فروخت و گفت من هم به اندازه همین پول، روی آن میگذارم. لذا مبلغ خوبی فراهم شد و با آن زغال خریدم و نگرانی همسرم هم برطرف گردید.
📚خون دلی که لعل شد، فصل۱۰، ص۱۶۰
@khaimahShuhada
🌷نجف بودیم. صدای آی دزد آی دزد که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید.
🌷با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود.
🌷موقع رفتن آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای.
با شرمندگی قالیچه را برد.
🌷صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید.
📚 کتاب فرزند ابوتراب (ع)
@khaimahShuhada
طعم شهادت با زبان روزه در شب قدر
پدر شهید : محمد کارشناس ارشد زبان انگلیسی بود هیچ وقت از کارهای خوبش به ما نگفته بود بعد از شهادتش فهمیدیم او به خانوادهای که دو فرزند معلول داشتهاند کمک میکرده ما تمام حسابهای محمدمهدی را پس از شهادتش چک کردیم و طبق محاسبات ما باید حدود ۱۰۰ میلیون تومان که از محصولات باغمان به حسابش ریختهبودیم، در حسابش بعنوان پس انداز میداشت اما تنها یک تا ۲ میلیون در حسابش مانده بود بعدها متوجه شدیم به خیریهای کمک کرده و برای دختران بیبضاعت جهیزیه خریده است همرزم ساعت ۹ شب بود که دیگر هرچه بیسیم زدیم جوابی را دریافت نکردیم دو تا سه تن از بچههای فاطمیون داوطلبانه به جلو رفتند و بعد بیسیم زدند و از ما خواستند که به آنجا برویم وقتی به آنجا رسیدیم پیکر محمد و دوستش به همراه جسد شش داعشی را آنجا دیدیم که داعشیها توسط محمد با سلاح کمری به هلاکت رسیده بودند که این اتفاق قابل توجهی است و کار هر کسی نیست او مصادف با اولین شب قدر با دهان روزه در اثر اصابت گلوله مستقیم شربت شهادت را نوشید.
@khaimahShuhada
سید مجتبی خیلی حضرت زهرا سلام الله رو دوست داشت یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم به پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می پیچه بلند بلند هم داد می زد .
آخ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد گفتم چته مادر!چی شده؟
گفت مادر جان! از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا سلام الله بین در و دیوار کشید رو بهم بچشونه الان بهم نشون داد خیلی درد داشت مادر ...خیلی...😭
#شهیدسیدمجتبیعلمدار
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 اتفاقی عجیب در دفن پیکر یک شهید در قم
🔹ماجرای شهیدی که به طور بسیار عجیبی در سال ۶۱ در قم دفن شد
🌷شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات
@khaimahShuhada
📝سید علی اکبر ابوترابی یکی از شخصیتهای شگفت دفاع مقدس است.
⭕️ او در اوایل جنگ توسط نیروهای بعثی اسیر شد وسالها در زندان های عراق بسر میبرد.او بدلیل اینکه یک روحانی بود ، کمکهای معنوی و روحی او به اسرا خدمت بزرگی برای آنان محسوب میشد.
🔹۱.شایع ترین بیماری در زندان ،اسهال بود.یک شب سطل بیماران اسهالی روی زمین ریخت و دستشویی را کثیف کرد.کسی رغبت نمی کرد تمیزش کند.نیمه شب اقای ابو ترابی آنجا را بدون وسیله وبا دست تمیز کرده بود.
💐۲. ده نفر غیر نظامی از شهرهای مرزی اسیر شده بودند.افرادی شرور بودند و گاهی به مقدسات دینی اهانت میکردند.
اتاقشان جدا بود و بقیه از نزدیک شدن به آنها وحشت داشتند .
بعثی ها برای اینکه آقای ابوترابی را شکنجه روحی کنند او را به اتاق آن ۱۰ نفر بردند .همه نگرانش بودند. بعد از یک ماه اتفاق عجیبی افتاد یک روز دیدند آن افرادی که اعتقادی به دین نداشتند در محوطه اردوگاه مشغول ساختن مُهر نماز هستند نفس ابوترابی آنها را به سمت خدا کشاند .
🔴 ۳. کاظم شکنجه گر بعثی و فدایی صدام بود . یک روز آقای ابوترابی را به شدت شکنجه کرد طوری که تمام بدنش سیاه شده بود. اما حاج آقا به کاظم احترام میگذاشت. رفتارهای حاج آقا باعث شد کاظم از تمام کارهایش عذرخواهی کند .او چنان تحت تأثیر قرار گرفت که بعد از مدتی هم نمازخوان شد و در غیر ماه رمضان هم روزه میگرفت . بعثی ها وقتی دیدند کاظم عوض شده او را از اردوگاه بردند.
@khaimahShuhada