🌷 راهش محبت است
🔻انتشار برای نخستینبار
🔸 حضرت آیتالله خامنهای: همهی سعیتان را بکنید که این کانون جدید خانواده دوام و شکوفایی و شادی داشته باشد. همهی تلاشتان را صرف این کنید. راهش هم این است که محبت را در خانواده زیاد کنید. محبت البته یک چیز خداداد است لیکن اولاً نگه داشتن آن، ثانیاً زیاد و کم کردن آن به عهدهی خود ماست.
🌸 ۱۳۸۲/۰۱/۱۱
@khaimahShuhada
🌹 مادر ژاپنی شهید محمد بابایی به فرزند شهیدش پیوست
♦️سبا بابایی (کونیکو یامامورا) مادر شهید محمد بابایی، ظهر امروز جمعه ۱۰ تیر در بیمارستان خاتم الانبیا درگذشت.
♦️این مادر شهید از چندی قبل به علت ضایعه تنفسی در بیمارستان بستری بود
@khaimahShuhada
#در_محضر_بزرگان
✨انتظار
🌷عالم بزرگوار آیت الله موسوی اصفهانی میفرماید : انتظار حالتی است روحی و نفسانی که موجب آمادگی برای آنچه انتظارش را میکشند، میشود.و ضد آن یأس و ناامیدی است.
👈پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد آمادگی نیز بیشتر خواهد بود….
[۱]: مکیال المکارم، ج۲، ص ۲۳۵.
@khaimahShuhada
✅ خاطره ای از همرزم شهید و گیرنده عکس پایین:
✍حاج قاسم زیاد به دفتر آقا مهدی رفت و آمد داشتند اما عکسی نمیگرفتند این دفعه که حاج قاسم به دفتر آقا مهدی آمدند
آقا مهدی درخواست کرد که حاجی یه عکس
باهم بگیریم حاجی هم با کمال میل پذیرفت در حال عکس گرفتند بودند که یکی از افراد همراه حاج قاسم گفتند هرکی با حاجی عکس گرفته شهید شده...
آقا مهدی خندشون گرفت گفت خدا کنه شاید گره شهادت ماهم با این عکس باز بشه
📸تصویری از شهیدان حاج قاسم سلیمانی و مهدی حسینی
@khaimahShuhada
🌹شهـــید حسن باقری :
🌷┤♥️ ! '
🌺یک فرماندهی خیلی بالایی داریم، نامش امام زمان (عج) است. اگر طوری شود تقصیرِ ماست که ما بدیم و معصیت کار
@khaimahShuhada
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج مهدی هست🥰✋
*تعبیر خواب...*🕊️
*شهید حاج مهدی طیاری*🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۱ / ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۳ / ۱۳۶۷
محل تولد: کرمان،طوهان جیرفت
محل شهادت: شلمچه
*🌹همسرش← یکباره از خواب پریدم. دستانم میلرزید؛🍂خود را در صحرای بیانتهایی دیده بودم. دستی از میان ابرهای سپید به طرفم پایین آمد.🌥️ آن دست، گل ارغوانی زیبایی به طرفم گرفت.💐 تا آن زمان خوش رنگتر از آن گل ندیده بودم.💫ناگهان بادی وزیدن گرفت🌪️و گلبرگهای گل را دانهدانه جدا کرد و جلوی پایم ریخت.🍂 فردای آن شب حاج مهدی به خواستگاریام آمد🎊 و ما در یکی از روزهای آبان ماه سال 1360 در زیر بارش تند باران با هم پیمان بستیم⛈️ تا همراه و همسری وفادار برای یکدیگر بمانیم.💞 بعد از مراسم، من به اندیمشک رفتم تا در بیمارستان صحرایی، امدادگر باشم 🌙و او به خط مقدم رفت.🕊️همرزم← "با سرو صدای اسرا از سنگرش بیرون آمد و از تشنگی اسرا با خبر شد.💦 قمقمه اش را درآورد و به طرف اسیرها گرفت.‼️بچه ها به محض مشاهده ی آن صحنه جلو دویدند و گفتند: حاجی، چه کار می کنی؟⁉️ مجروحان خودمان آب ندارند، بخورند، شما به اسیران دشمن آب می دهی؟💦 در حالی که آن سه اسیر بر سر قمقمه آب دعوا می کردند،🍃با روی خندان گفت: ما پیرو امام علی (ع) هستیم، باید شیوه امام را درکارمان پیش بگیریم.🌙امام علی(علیه السلام) با اسیران جنگی چه بر خوردی میکردند؟!🌙ما هم همانطور عمل کنیم.💫حاج مهدی فرمانده گردان ۴۱۹ لشکر ۴۱ ثارالله بود🌙 که در عملیات بیت المقدس 7 با اصابت ترکش💥 به شهادت رسید*🕊️🕋
*شهید مهدی طیاری*
*شادی روحش صلوات
@khaimahShuha
من مهدی را میخواستم با نجابت چشمانی که حس میکردم با هر لباسی که می پوشد رنگش هم تغییر می کند، سبز و قهوه ای و عسلی. با غیرت و مهربانی اش، با سربه زیری و وظیفه شناسی اش. با تمام خلقیات و روحیاتی که هنوز آشنا نبودم و می خواستم بشناسمش.
لحظات با هم شدن ما در حالی رقم می خورد که هردویمان روزه بودیم و داشتیم با بندگی خدا آغاز می کردیم پیمان یکی شدن را. روحمان پیوند می خورد و ما از این پیوند، روی زمین بند نبودیم. وقت صحبت و خلوت رسیده بود. زیر نگاه بزرگ ترها خلوتی کوچک برایمان سایه بان زدند تا از چشم انداز آینده با هم سخن بگوییم.
من از او، فقط خودش را می خواستم و درخواست دیگری نداشتم. صادق بودنش را می خواستم. مثل هر دختر دیگری که از همسرش انتظار دارد تا همیشه زندگی، با او روراست باشد. می خواستم تا نفس میکشم، صدای نفس هایش را کنارم احساس کنم. وجودش روشنی بخش خانه ی آرزوهایم باشد. با هم بمانیم تا لحظه های آخر فرصتها.
آرزوهایم زود به سرانجام رسید. شب تا صبح کنارم ماند و من از تمام دلتنگی هایم برایش گفتم. هیچ دغدغه ای نبود. حس میکردیم دنیا دارد بر مدار ما می چرخد. من از این دنیای بیکران خدا، برای خودم جز مهدی هیچ سهمی نمی خواستم. حالا که لطف بی مثالش شامل حالم شده بود، چه می خواستم دیگر. هر دو به رسم ادب، سجده ی شکر کردیم و پیمان بستیم قدر تمام لحظه های با هم بودن را قاب کنیم، بزنیم به دیوار دلمان. جلوی چشمان مان باشد، تا احسان بی حد خدای مهربان در حق مان را یادمان نرود.
#شهید_مهدی_حسینی
برشی از #تمنای_بی_خزان
@khaimahShuhada
در نزدیک ترین خط به #مرگ حاضر باشی و اینگونه رفتار کنی!
در کدام کتاب نوشته اند
سبک زندگی #سربازان_روح_الله را؟
@khaimahShuhada
🏴یه آرزو داشت
که همیشه به زبون میآورد
می گفت : « میخوام
روز عاشورایِ امام حسین،
عاشورایـی بشم..».
🌹روز عاشـورا ....🖤
داشت جعبههای مهمات رو
جا به جا می کــرد ،
که صدای انفجار بلند شد!
وقتی گرد و غبار خوابید ،
دیدم سرش از بدنش جدا شده...🕊😭
🌷سر جدا، پیکر جدا ….
✍ راوی: همرزم شهید
🥀#شهید_محمد_تکلو_بیغش
#قائممقام_گردان_علیاڪبر
#لشکر۳۲انصارالحسین_همدان
#شهادت_جزیره_مجنون_۱۳۶۵🕊
@khaimahShuhada
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢تا رمز عملیات رو گفتم
دیدم داره آب قمقمه اش رو خالی میکنه روی خاک!
با تعجب گفتم :
پانزده کیلومتر راهه…! چرا آب رو میریزی…؟!
گفت:مگه نگفتی رمز عملیات یا ابوالفضل العباس علیه السلام…
من شرم میکنم با اسم آقا برم عملیات و با خودم آب ببرم…!!!
🌹عملیات کربلای یک
🌹با رمز یا ابالفضل العباس✋
@khaimahShuhada