🌸شجاعت 🌸
از حضورش در سوریه فقط من خبر داشتم .
همسرش فکر می کرد که برای مصاحبه با شخصیت های لبنانی به لبنان می رود .🤭
بار اول که از سوریه برگشته بود می گفت که صدای تیر و ترکش هایی که از بالای سرش رد می شد را می شنید آنجا فهمیدم شجاعتش خیلی بالاتر از این حرف هاست☝️
می گفت بعد اذان صبح از آن طرف خط فریاد می زدند :
لبیک یا یزید ، لبیک یا معاویه .😳
بهش گفتم : چرا اینقدر جلو می روی ؟😱
گفت : از جلو خیلی چیزها را بهتر میشه نشان داد .
یک بار چند تا از سلفی ها تعقیبشان می کنند و هادی و همراهانش می روند در یک ساختمان نیمه کاره که پنهان شوند .
اما می فهمند عده ای از تکفیری ها طبقه بالا هستند .🤭
می گفت خیلی صحنه های خوبی از درگیری با تکفیری های طبقه بالا ضبط کردند. 😅
شهید مستندساز هادی باغبانی🌹
@sardaraneashgh
الگو برداری از شهدا🌷
🔰 آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به نامحرم بیافتد.
🔻همسر شهید:
🔸 یک روز مادرم اومد پیش من گفت این آقا مصطفی تو خیابون از بغلش که رد میشم حتی سلام هم نمیکنه😕 ولی تو خونه دست و پای منو می بوسه!
🔹 وقتی آقا مصطفی اومد خونه ازش پرسیدم چرا این کارو میکنی؟؟
گفت: تو که می دونی من تو خیابون به کسی نگاه نمیکنم.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
@sardaraneashgh
💬حاج حسین یکتا: امروز اگه #حاج_قاسم_سلیمانی به شهادت رسیده و خونش به زمین ریخته شده، جَوون جَوون، کرور کرور، فوج فوج، موج موج، دارن میان به عشق حاج قاسم سلیمانی پا به زمین بکوبند.
🔸امروز همهی جوونای ایران یه حاج قاسم سلیمانی هستن. خون حاج قاسم یه خونِ آب حیاتی و ثاراللهی هست که داره میدمه به همهی این جامعه و جوونایی میان و نسلی میان، دهه شصتیا و هفتادیا و هشتادیا و نودیهایی میان که #معادله رو در دنیا عوض میکنن.
🔹به این خاطر اگه عَلمی از دست علمداری افتاد، علمدار دیگری اونو دست میگیره و قطعاً و حتماً خواهید دید که این ذبح عظیم، مقدمهی یک فتح عظیمه و اون فتح چیزی نیست جز نماز در بیتالمقدس.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همه چیز دل ببر
# تصویری
استاد پناهیان
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظهی وداع شهدای غوّاص کربلای ۴
@sardaraneashgh
#طنز
خاطرات جبهه 🌷
نصفه شب کوفته از راه رسيد ديد تو چادر جا نيست بخوابه. شروع کرد سر و صدا، مگه اينجا جاي خوابه؟ پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد
ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم، خودش راحت گرفت خوابيد😄
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهید
●اصلا تاكتيك عباس در واحد اطلاعات و عمليات، ملاقات با سران گروهكها بود و بيشتر وقتش صرف رفت و آمد ميان آنها ميشد. غالبا هم تنها ميرفت و بدون اسلحه. مثلا يك گردن كلفتي به اسم «علي مريوان» دار و دسته مسلح سي _ چهل نفري راه انداخته بود. عباس تصميم گرفت كه «علي مريوان» را وادار به تسليم كند.
● اراده كرد و رفت پيش شان. اميدوار نبوديم زنده برگردد، جلويش را هم نميتوانستيم بگيريم. تصميم كه ميگرفت ديگر تمام بود. هرچه ميگفتيم بابا! اينها كه آدم نيستند، ميروي، سرت را برايمان ميفرستند، عين خيالش نبود.
● مدتي با آنها رفت و آمد ميكرد، با آنها غذا ميخورد، حتي كنارشان ميخوابيد! اينها عباس را ميشناختند كه كيست و چه كاره است ولي بهش «تو» نميگفتند. بالاخره «علي مريوان» و دار و دستهاش داوطلبانه تسليم شدند.
● دفترچه خاطره علي مريوان كه دست بچهها افتاد ديدند يك جا درباره عباس نوشته: «چند بار تصميم گرفتم او را از بين ببرم، ولي ديدم اين كار ناجوانمردانهاي است. عباس بدون اسلحه و آدم ميآيد. اين ها همه حسن نيت او را نشان ميدهد. كار درستي نيست كه به او صدمه بزنم...».
📎پ ن: چهارمین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله «ص»
#شهید_حاج_عباس_کریمی
#سالروز_شهادت 🌷
● ولادت : ۱۳۳۶ ،قهرود کاشان
●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ،عملیات بدر، شرق دجله
@sardaraneashgh