eitaa logo
شهید جمهور
172 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
💐پرداخت خمس قبل از شهادت 🥀🕊شهید مدافع حرم "" ✏️راوی : همسر شهید 🌹بعد از شهادت فرهاد منزل پدرم خیلی شلوغ بود و رفت و آمد زیادی انجام می‌شد. همین حین شخصی روحانی می‌آید و پاکتی را که می‌گفت امانتی شهید است به اقوام می‌دهد. شوهر خواهرم پاکت را که حاوی رسید خمسی دفتر مقام معظم رهبری بودبرایم آوردوپرسید:سال خمسی شهید کی بود؟ گفتم: عید فطر بود. اما تاریخ پرداخت خمس را که نگاه کردیم درست چندروزقبل ازآخرین اعزام فرهاد بود.فرهـاد خمـسش را بـه این روحانی نمی‌داد اما این دفعه آن قدر عجله داشت که فوری این مدت چند ماه را حساب کرده و پرداخته بود تا حتی به اندازه این مدت هم مدیون نباشد. 💐شادی روح پرفتوح شهید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️ محمد حسین گرچه فرمانده و تخصصش تخریب چی بود ولی ما از او درسهای اخلاقی فراوانی برای زندگی آموختیم. 🎤 راوی: هم رزمش شهید محمد حسین بشیری 🔅 یک روز جمعمان، جمع بود و هر کس سخنی می گفت وتعریفها به سمت ایران و خانواده و والدین کشیده شد، هر کس مطلبی و نکته ای گفت، تا رسید به محمد حسین، محمد حسین مکثی کرد و به صورت سئوال و جواب از جمع ما که همگی چشم به دهان او‌ دوخته بودیم پرسید؟ بچه ها شما کدامتان تا بحال دست و پای پدر و مادرتان را بوسیده اید؟ 🔅 جمع ما عده ای جوابشان سکوت و عده ای مثبت بود. 🔅 با افتخار گفت: من دست و پای والدینم را بوسیده ام، و نگاهی با آه و حسرتی که از عمق وجودش در می آمد، رو کرد به جمع و گفت: «بچه ها تا وقتی پدر و مادرتان زنده و در قید حیات هستند قدرشان را بدانید، من پدرم را از دست دادم ای کاش زنده بود پاهایش را بوسه باران می کردم.» 🔅 محمد گرچه محبت اهل بیت را به همه چیز ارجحیت می داد ولی به هر مسئله ای در جای خودش عمل می کرد. @sardaraneashgh
دفعه آخر از حلب زنگ زد و گفت اینجا درگیری شدید شده و شاید چند روزی نتوانم تماس بگیرم☝️ اما اگر هر اتفاقی بیفتد راضی‌ام به رضای خدا و از من پرسید که آیا من هم راضی ام که پاسخ مثبت دادم و پرسید به خودش توکل کنیم؟ که گفتم توکل بر خدا و به مشیت او راضی هستم.🌹 ایشان به من گفت اگر قسمت من به برگشتن نبود می‌خواهم به کسانی که مرا یاد می‌کنند بگویی بجای من (س) را یاد کنند و سه بار بگویند"یا زهرا(س)".✨🌸 به ایشان گفتم انشالله حتما برمی‌گردی که دوباره همان گفته‌ها را تکرار کرد و از من قول گرفت به تاسی کنم وبه پیروی از بانو روبند بزنم🌿 🌺 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿بسم رب الشهداوالصدیقین🌿 اینجانب حسین هریری فرزندعباس در صحت و سلامت کامل عقل و روح وجسم،اهدافم رااز رفتن به کشور سوریه ومبارزه در آنجا،میگویم: می روم تا انتقام سیلی مادر رابگیرم .همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را درکنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.🍁میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت باشهادت از این دنیا بروم.🍁و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم.اما نمیگویم که دعاکنید بروم وشهید شوم..آرزویم شهادت است اماهدفم از رفتن،فقط و فقط دفاع ازحرم عمه جان حضرت زینب سلام الله علیها است.مگر عمریست که در روضه هاو عزاداری های اهل بیت (ع) دم نمیزنیم که، ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند،پس بایدتنها شعار ندادبلکه عمل هم باید کرد.🍁الان زمان عمل فرا رسیده است.من نمیتوانم آن روزی را ببینم که ما باشیم،نسل بعداز ما هم باشد اما اثری از حریم اهل بیت ع نباشد.🍁 آنوقت نسل های بعد از ماهم،مارا مثل مردم کوفه مورد لعن قرار میدهندو میگویند،شماها بودید،جوان بودید ،توانایی و آگاهی اش را داشتید و گذاشتید تا به حرم حضرت زینب سلام الله علیها جسارت بشه...؟!آنوقت چه جوابی باید به آنها بدهیم؟؟ نه،من نمیتوانم چنین روزی را ببینم،حداقل اگر میخواهدروزی برسدکه نسل های ماباشند و خدایی ناکرده،حرم نباشد، پس ماهم، نباشیم.🍁 @sardaraneashgh
❣ جانم فدای نام شما قربان آن مقام شما😍 یاصاحب‌ الزمان جان ميدهم بخاطر يک لحظه دل عاشقِ♥️سلامِ شما یاصاحب‌الزمان 🌸🍃 @sardaraneashgh
✨خداوند کریم همیشه به من نظر لطف و محبت داشتند و به واسطه امام عزیزی که کریم اهل بیت (ص) است، دعاهای مرا مستجاب نمودند و با جرات می گویم که هر خواسته ای که داشتم، برآورده شده، مگر آن که بر خیر و صلاح من نبوده.😊 ✨من کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را نصیحت و یا راهنمایی کنم چون که خود من گناه کار هستم، اما چیزی که مرا در این دو سه ماه گذشته بسیار اذیت کرده، این بود که بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند که این رزمنده ها که به سوریه می روند، برای پول و ارزش های مادی است، برای اعراب می جنگند. این جنگ ربطی به ما دادر؟ مگر به کشور ما حمله کرده اند؟😔 ✨این را به همه شما می گویم؛ عزیزان، به فرموده حضرت آیت الله امام خامنه ای اگر ما الان در سوریه نمی جنگیدیم، باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم. از شما خواهش می کنم این حرف ها را نزنید، چون دل امام زمان (عج) را به درد می آورید.💔 🔖فرازهایی از وصیت نامه 🌹 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🍃هر پدری آرزوی دامادی پسرش را دارد؛ من هم مستثنی نبودم، از این آرزو بهش گفتم: بابا جون چرا ازدواج نمیکنی؟! خب توهم مثل بقیه ازدواج کن، دیر میشه ها ... گفت: چشم، ان شاءالله هر وقت جنگ تموم شد و برگشتیم، ازدواج میکنم. ول کنش نبودم؛ هر بار می آمد، موضوع ازدواج را پیش می کشیدم و می گفتم: دلم میخواد تا زندم دامادیت رو ببینم. امّا یک کلام بیشتر جواب نمیداد، حالا زوده پیش خودم فکر می کردم ... شاید مشکل انتخاب دارد به شوخی گفتم: اگه توی انتخاب دختر مشکل داری، به دخترایی که از مدرسه بیرون میان نگاه کن. هر کدوم رو پسندیدی بگو برات بریم خاستگاری! با شنیدن این حرف، عرق سرد روی پیشانی اش نشست. سرش را پایین انداخت و گفت: 🚫چشمی که بخاد به دختر مردم نگاه کنه با انگشت بیرون میارم و زیر پا لهش میکنم. ✨فرمانده‌گردان‌امام‌سجاد 🕊 ؛ عملیات‌کربلای5 🌷یادش با ذکر @sardaraneashgh
🌷۹ اسفند ۱۳۶۶ در منطقه نظام آباد تهران به دنیا آمد. 🌷در رشته مهندسی عمران در دانشگاه شاهرود پذیرفته شد و اواخر سال ۹۴ به استخدام سپاه درآمد. 🌷برای اولین بار در اردیبهشت ۱۳۹۵ به مدت ۴۰ روز به سوریه اعزام شد. بار دوم مهر ماه ۹۶ به سوریه رفت. 🌷 این شهید بزرگوار در سن ۲۹ سالگی در ۲۳ آبان‌ماه ۱۳۹۶ در استان دیرالزور سوریه با اصابت ترکش‌های خمپاره به پهلو، صورت، سینه و پاهایش به شهادت رسید. 🌷شهیدی که در وصیتنامه‌اش نوشته بود: «سخت است که من سنگ مزار داشته باشم در صورتی که حضرت فاطمه (س) بی‌نشان باشد.» 🌸مزار خاکی‌اش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) می باشد. @sardaraneashgh
  🔰می روم تا انتقام سیلی مادرم رابگیرم. 🔰همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در کنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است. 🔰اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت. 🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با شهادت از این دنیا بروم.و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم. 🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. آرزویم شهادت است.من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه. 💢آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود ڪه منفجر شد و قسمتی از بدنش تکه تکه شد. 🌷 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 وعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ دشمنان را هرگز فراموش نمی کنیم مخصوصا انهایی که عادت دارند از پشت بزنند. @sardaraneashgh
خاطره ی شیرین و خنده دار از رانندگی   💮محافظ آقا(مقام معظم رهبری) تعریف میکرد: 🌹🍃در یکی از سفرهای مقام معظم به جنوب کشور و بازدید از مناطق جنگی ، بعد از ورود ماشین به جاده‌ای خاکی حضرت آقا فرمودند : اگه امکان داره بگذارید کمی هم من رانندگی کنم. من هم از ماشین پیاده شدم و حضرت آقا پشت فرمان نشستند و شروع به رانندگی کردند!... 🌸🍃بعد از چند دقیقه ای به یک ایست بازرسی(دژبانی) رسیدیم و آقا توقف کردند تا زنجیر را بندازند،  سربازی که آنجا بود و ظاهرا تازه کار هم بود تا چشمش به آقا افتاد هل شد😄،آمد جلو و عرض ادب و احترامی خدمت آقا کرد و گفت اجازه بدهید هماهنگی کنم و رفت و به دژبان گفت: 🌹🍃قربان آدم خیلی مهمی تشریف آوردند! دژبان گفت : کیه؟ سرباز دستپاچه گفت : نمیدونم کیه؛ولی میدونم که خیلی خیلی مهمه ! 🌸🍃دژبان گفت : اگه نمیشناسیش از کجا میدونی که خیلی مهمه ؟ سرباز گفت : 🌹🍃نمی دونم کیه ولی هر کی هست آیت الله خامنه ای رانندشه! 😄😂😊😀👌 💞 حضرت آقا از این خاطره به عنوان یکی از  خاطراتشان یاد می کنند.   و فرمودند:ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.💞 💠بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین(ع) @sardaraneashgh
حاج حسین یکتا: بچه‌ها! اگه آدم بشید، گریه کنید، توسل کنید، مراقبت کنید؛ می‌رسیم به نقطه ظهور؛ می‌رسیم به نقطه امام زمان علیه‌السلام. چون آقا لَنگِ آدما نیست که بیان، آقا یه جا وایساده میگه بیا! ما باید بِکِشونیم خودمونو برسونیم به اون بالای قلّه. @sardaraneashgh
یادم هست یکی از خاطراتی که از سوریه تعریف می‌کرد این بود که مادر شهید سعید علیزاده به او گفته بود یا شهید شد بیا و یا سالم برگرد و جانباز نشو. سعید علیزاده هم جانباز شده بود و قبل از اینکه دوستانش بالای سرش برسند تکفیری‌ها او را به رگبار بسته و به شهادت رسانده بودند. نوید بالای سرش بود که می‌گفت: «من گفتم مادرت دوست ندارد اینطوری بروی، برای همین شهیدت کردند.» دستش را گرفته بود و گاهی می‌خندید و گاهی گریه می‌کرد. به نقل از دوست شهید 🌹شهید_نوید_صفری @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای تشنہ ڪامان ، روح باران خواهـد آمد او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد .... @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 😳 🍃 در سوریه، ایمان به دوستانے که مداحے میکردند میگه برایــم روضہ حضرت ابوالفضل(س) بخونـید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمــون آقا امام حسین(ع) یا مثل خانم فاطمه زهرا. 🍃 ایمان به سہ روش شهـید شد: دستے ڪہ عبــارت یارقیه روی ان نوشته شــده بود مـثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین ع و قسمت اصلے جراحت ایمان پهلـو و شـکم بود؛ مـثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قـسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنے یک قسمت از وجود من در خاک سـوریه جـا ماند.😔 🎙 ﺭاﻭﻱ: ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﻴﺪ 🌹 🕊 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📞 نشانی اش را باید از کوه های کردستان و قلاویزان بگیری ، از دشت ها ، صحراها ، بادها ، از تیر و تفنگ ، از کربلای چهار و پنج ، از پاتک های شلمچه ، از آب خروشان اروند ، از خاکریز و سنگر و میدان مین ، از همت و باکری و کاظمی....از مردم مظلوم ، از حرم بی بی از حلب از سوریه و عراق ، خانه اش در دلها بود.نام و عنوان نداشت...سجاده آب کش نبود.مثل مولایش یتیم نواز...درجه هایش را به رخ نمی کشید... . . ●لباسش همیشه خاکی بود و گلی...اهل عمل بود نه تریبون و میز و شعار....یار نظام بود نه بار نظام ، سرباز ایران بود نه سربار ایران ، سوار تانک بود نه سرمایه دار بانک ، مالک سید علی بود و عشقش ولایت فقیه ....قاسم نمیدانیم تو چندمین بودی از آن ۳۱۳ تن.... 🌷 @sardaraneashgh
هر وقت وارد خونه میشد با نشاط میگفت : اهل خونه سلام،... قربان صدقۀ پدر و مادرش می رفت و میگفت: عزیز دلی، فدایی داری ... اخم به چهره پدر و مادر در دفتر مشق زندگی اش نوشته نشده بود. هیچ وقت حرف پدر و مادرش را زمین نمی گذاشت رمز شهادت ایمان ، در احترام به پدر و مادر بود @sardaraneashgh