شهید جمهور
کلهر از زمانی که وارد جنگ می شود، در اکثر عملیات ها با مسوولیت بالا و هدایت نیرو و فرماندهی محور وارد عمل می گردد و بارها در جبهه مجروح می شود. در عملیات فتح المبین به عنوان خط شکن حماسه می آفریند و در منطقه ام الرصاص جراحت سختی برمی دارد.
اما او کسی نبود که از پای بیفتد و به بهانه جراحت پای از جبهه بکشد. یک کلیه اش را از دست می دهد و یک دستش بر اثر ترکش عملاً از کار می افتد. جای جای بدنش ترکش می نشیند، ولی او که عاشق جبهه و بسیجیان بود، آنان را ترک نمی کند.
او در سال 1361 یک دوره فشرده تخریب و مربیگری را در پادگان امام حسین (ع) می گذراند.
در اردیبهشت ماه 1363 همراه گروهی به سوریه و لبنان اعزام می شود و جبهه های مختلف لبنان ازجمله بلندی های جولان را بازدید می کند. پس از بازگشت از لبنان به جبهه های جنوب باز می گردد.
کلهر در عملیات فتح المبین با مسوولیت معاونت تیپ وارد عمل می شود و در محور فکه و تنگه رقابیه حماسه می آفریند. پیش از تشکیل تیپ المهدی (ع) وی در طرح، برنامه و هدایت عملیات ها نقش موثر و بسزایی ایفا می کند. پس از شرکت فعال در عملیات رمضان در لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به عنوان جانشین لشگر منصوب شده و با این مسوولیت در عملیات والفجر مقدماتی، والفجر 1 حضوری تعیین کننده می یابد.
او در عملیات والفجر 8 وارد عمل می شود و به عنوان فرمانده به هدایت نیروها می پردازد. او در این عملیات بسختی مجروح می شود؛ به طوری که به خاطر مداوا حدود یک سال در بیمارستان بستری می گردد. هنوز بهبود نیافته، به جبهه های نبرد می شتابد و در عملیات کربلای 4 و کربلای 5 حضوری چشمگیر و حماسی می یابد.
چگونگی شهادت
شهید کلهر که چمدانی پر از شکوفه های یاس تقوا همراه داشت و برای ملاقات و ضیافت با شکوه عشق لحظه شماری می کرد، عاقبت در شلمچه کارت سبز دعوت در میهمانی کروبیان را دریافت کرد. و در اول دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 درمنطقه شلمچه در حالی که برای شرکت در جلسه عازم پشت جبهه بود، تذکره عبور و معراج به عالم ملکوت را گرفت و از شرکت در جلسه زمینیان باز ماند و بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید.
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
✍امین، امانتدار و رازدار حاج قاسم بود و در تمامی عملیاتهای خطرناک در خارج از مرزها در کنار و همراه سردار سلیمانی بود و به نوعی در سردار ذوب شده بود...
شهید پورجعفری در خاطراتش میگفت: روزی با حاج قاسم به منطقه رفتیم، سردار لب بالکن دوربین گذاشته و در حال شناسایی منطقه بود، وی ادامه داد: یک بلوک سیمانی دیدم که پایین افتاده بود؛ رفتم و بلوک را آوردم آن را جلوی حاج قاسم گذاشتم و با خودم فکر کردم اگر تک تیرانداز تیری زد به حاجی نخورد. شهید ادامه داد: تا بلوک را گذاشتم تیری به بلوک خورده و تیکه تیکه شد؛ خوشبختانه برای حاجی اتفاقی نیافتاد.
@sardaraneashgh
پوستر| فرازی از وصیتنامه شهید «محمد تقی سالخورده»
در فرازی از وصیت نامه شهید محمد تقی سالخورده آمده است: «هرکسی که جان خود را مخلصانه در کف دست خود میگیرد، بدانید که برای بازی سیاسی بزرگان نیست. ارزش الهی دارد. نگویید: «ندانسته کار میکنند»... نگویید: «نمیدانند دارند چهکار میکنند»... نگویید: «با ندانم کاری، جان خود را از دست داد»... نگویید: «فریب خورد»...»
@sardaraneashgh
♥️♥️
🌷 یه روز با میلاد رفته بودیم بازار... اون موقع سنی نداشت... هنوز بچه بود... از کنار کلی مغازه رد میشدیم... هِی میگفتم... بابا یه چیزی بگو تا برات بخرم... لباس... بستنی... هر چی فقط بگو تا برات بخرم... امّا هر کاری کردم میلاد قبول نمی کرد... میگفت چیزی نمیخوام...
🍃 هیچی دیگه من و میلاد کلی میوه و اینا خریدیم... خواستیم برگردیم... بعد دیدم میلاد میگه مامان...میشه برام آدامس بخری؟؟؟
🌱 منم گفتم... مگه التماست نکردم که هر چی میخوای بگو گفتی چیزی نمیخوام پس چرا حالا میگی؟؟؟
🌸 دیدم میلاد یه تبسمی کرد و گفت مادر جان... آخه فکر کردم اگه بگم... پولی برای خرید وسایل مورد نیازمون باقی نمیمونه... برای همین نگفتم...حالا که دیگه همه چی گرفتیم... بریم آدامس بخریم...
✨ واقعا شهدا انگار عنایت خاصی بهشون شده... میلاد از همون بچگی خیلی قانع بود... واقعا یکی از ویژگی های بارز میلاد... قناعتش بود... ✨
💠 راوی: مادر شهید
♥️ #شهید_میلاد_بدری
🌹#اولین_شهید_مدافع_حرم_شهرستان_امیدیه
@sardaraneashgh
#زندگینامه
#شهید_اکبر_شهریاری
در سال 1363 در محله کیانشهر تهران به دنیا آمد. او از همان دوران نوجوانی با توجه به علاقه ای که به بسیج داشت فعالیت خود را در پایگاه مقاومت شروع کرد. تمام دعاهایش ختم به آرزوی شهادت می شد. اکبر قاری و مداح هیات پایگاه بود و صوت زیبای قرآنش آغازگر محافل بسیجیان بود. در آن مدت 2 بار توفیق زیارت عتبات و عالیات نصیبش شد. اکبر از لحاظ مادی هیچ مشکلی در زندگی اش نداشت، پدرش یکی از بازاری ها و تاجران بزرگ کشور بود و اگر می خواست در تهران پیش پدرش بماند می توانست غرق در امکانات و رفاه باشد. اما دفاع از حرم عمه سادات را انتخاب کرد و در اول بهمن 1392 در حوالی حرم حضرت زینب (س) به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش در قطعه 26 بهشت زهرا آرام گرفت.
@sardaraneashgh
18.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختصاصی
🎥کشف پیکر مطهر دو شهید در منطقه فکه
⏰ ۳۰ دیماه ۹۹
@sardaraneashgh
🔴دلتنگ پدر شده بود با "بغض و گریه" خوابید
🌸به روایت همسر شهید:
دلتنگی خانواده شهدا هیچگاه رفع نمیشود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید.
در خواب پدرش را دیده بود که به او میگوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمیبینی، اما من میبینمت. همیشه همراهت هستم.
من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری میگفت، میخواهم بابا من را در آغوش بگیرد. میخواهم دستانم را بگیرد.
شهید #سعید_انصاری🌷
شهید مدافع حرم
@sardaraneashgh
کلام شهید✨
💐ما امروز اینجا آمدیم
تا به دشمن صهیونیستی بگوییم
که اگر خونی را ریختی
این خونها جویهایی میشود
در مسیر #قدس و فلسطین.💪
ما آمدهایم
که به مجاهدان
و مبارزانی که در مسیر شهداگام برمی دارند
بگوییم که
ثبات زمین از پافشاریهای شماست
و ثبات آسمان از ثبات شما میباشد✊
و ما و شما قسم خورده ایم
که سلاحهایمان را رها نسازیم
و مرزها را ترک نکنیم.👊
#الگوی_خودسازی
#شهید_جهاد_مغنیه
@sardaraneashgh
#شهیدانهـ🕊🌱
#شھیدمھدیزینالدین
یکیازذڪرهایےڪه مُدام زیر لب
زمزمہ میڪرد این بود:
«اَللّهُمَّولاتَکِلنیإلینَفسیطَرفَةَعَینٍأبداً»
خدایاحتیبه اندازه چشم برهم زدنی
مرا به حال خودم وامگذار...🌱
@sardaraneashgh
بر هر زیبایے ڪہ نگریستم
از "شهادت"
زیباتر نبود...
🕊
اللهم عجل لولیک الفرج
یا صاحب الزمان ادرکنی
یا صاحب الزمان اغثنی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
حاج حسین یکتا: حاج قاسم قلبش مُهر ولایت خورده بود که توی ولایت پذیری رسید به یه جایی که حضرت آقا میگه بشار اسد باید بماند؛ حاج قاسم میگه چشم! و این چشم گفتن، هشت سال خواب رو از چشمش میگیره. اینجوری دلبری از ولایت میکنه که حضرت آقا میگه دلم براش تنگ شده.
@sardaraneashgh