eitaa logo
هم‌عهدی با شهدا
113 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
77 فایل
﷽ باید یاد حقیقت وخاطره‌ی شهادت را درمقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.(امام خامنه‌ای) 🌹(نحوه شهادت #شهید_محمدحسین_کسرایی) https://eitaa.com/shahidkasraei/4 📽انیمیشن شوق ایثار (روایت لحظه شهادت) https://eitaa.com/shahidkasraei/4759
مشاهده در ایتا
دانلود
44.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماوا | 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی ▪️شاعر: دکتر محمدمهدی سیار 🔰 با زیر نویس عربی 🔺 هیأت آیین حسینی 👈 مشاهده با کیفیت بالا : 🌐 Aparat.com/v/4fhiR 👈 دریافت صوت و مشاهده متن : Meysammotiee.ir/post/2450 ☑️ @MeysamMotiee
🏴ثواب قرائت در روز پنجم را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷 🌷بخشی از وصیت شهید : به همه معلم‌ها وصیت می‌کنم که به رسالت‌شان که رسالت انبیاست، اهمیت بدهند و دانش آموزان را نه ظالم و نه مظلوم تربیت کنند، طوری که پیرو امام حسین(ع) باشند، بیشتر به قرآن اهمیت بدهند، زیرا ما هر چه داریم از قرآن است ... سعی کنید کارتان برای رضای خدا باشد نه هوای نفس. سعی کنید حقوقی را که از بیت‌المال می‌گیرید حلال باشد. امام را تنها رها نکنید، زیرا دشمن منتظر فرصت است. برادران دینی بهانه به دست دشمن ندهید. 📍شهادت: منطقه 🌹به یادش صلوات🌹 🌷 @shahidkasraei
هدایت شده از نشر شهید هادی
▫️حاج میرزا علی محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیله‌ی برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم. ▫️شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادی، چرا جلدش را شکستی؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستی؟ گفت: در کوچه به زمین خوردم، لذا گوشه‌ی جلد کتاب تا شد. ▫️کتاب را گرفته و صحافی کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه ای به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقای حاج شیخ عباس را در خواب دیدم گفت: برو به علی بگو جلد کتاب را درست کردی، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند. 📙بازگشت. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
🏴ثواب قرائت در روز ششم را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷 🌷بخشی از وصیت شهید : مسئولین ادارات و ارگان‌ها آگاه باشید که خدا امروز شاهد بر اعمال و فردای قیامت حاکم و قاضی می‌باشد و خدای ناکرده کوچک‌ترین لغزش شما به حساب اسلام و جمهوری اسلامی گذاشته می‌شود. پس به خدا پناه ببرید و از شر شیطان غافل نشوید. برادران و دوستان و همشهریان حزب‌الله امیدواریم یاران و یاری‌دهندگان نستوه برای انقلاب باشید. 🌹به یادش صلوات🌹 🌷 @shahidkasraei
🏴ثواب قرائت در روز هفتم را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷 🌷با علامت داور، مسابقه شروع شد. با هر حرکت مسعود سالن یک­پارچه تشویق می‌شد. مسابقه داشت به نفع مسعود جلو می‌رفت. یک‌­سره کردن مسابقه برایش مشکل نبود. مسعود نگاهی به اطراف خود انداخت، همه یکدست طرفدار او بودند. نگاهش از روی صورت پسر بچه­‌ای در کنار تشک کشتی سر خورد. با علامت داور دوباره دو کشتی­‌گیر به سمت هم رفتند. باز نگاهش به همان کودک افتاد. در آن سر و صدای تماشاگران، با دقت به فریادهای کودک گوش سپرد: "بابا، بابا، تو برنده می­شی، آفرین، آفرین، بزنش زمین" و ... حالا دیگر مسابقه تمام شده بود و بسیاری از تماشاگران دمغ از سالن خارج می‌شدند. شاید اصلاً برایشان باور کردنی نبود. مسعود با آن همه سابقه و مدال‌های رنگارنگش، در مقابل یک کشتی‌­گیر عادی شکست خورده بود! اما در این هیر و ویر، آنچه که مسعود را خوشحال می‌کرد، خنده‌های از ته دل کودکی بود که پدرش مسابقه کشتی را برده بود. 🌹به یادش صلوات🌹 🌷 @shahidkasraei
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 | اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش ماهه است ‌‌ ▪️رهبر انقلاب: به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر علیه السلام و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب سیّدالشّهدا علیه السلام و خاندان پیغمبر را مطرح میکنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچّه‌ی کوچک، آن هم بچّه‌ی شیرخوار، قابل مقایسه نیست. من وقتی در ذهن خودم ترسیم میکنم آن حالتی را که در خیمه‌های حسین بن علی علیه السلام در حدود عصر عاشورا بود، که این بچّه‌ی شش ماهه به شهادت رسید؛ آن هیجان را، آن نگرانی را، آن ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش آمده بود، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمی‌آورم. 📥 مجموعه روایت کربلا
هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تلنگر شنیدنی حاج حسین یکتا ♦️نگاهی متفاوت به سختی و زیبایی کربلا ♦️آی بچه هیئتی آماده‌ای؟! #ما_ملت_امام_حسینیم 🆔 @amarha
🏴ثواب قرائت در روز هشتم را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷 🌷حاج حسین خیلی با معرفت بود. به فکر مشکلات همه بود. برای نماز به مسجد رفتیم، بوی خیلی بدی می‌آمد و همه شروع به اعتراض کردند. نماز تمام شد حاج‌حسین گفت: «یه تاکسی بگیر بیار درب مسجد» وقتی که آوردم یک پیرمرد بود که هیچ کس را نداشت. محل زندگی‌اش توی مغازه در جای بدی بود. او را به مغازه‌اش بردیم بوی تعفن آنجا را گرفته بود. حاج‌حسین به من مقداری پول داد گفت: «یک شلوار و لباس برای این بنده خدا بخر بیار.» من رفتم و وقتی برگشتم خودش مغازه را تمیز کرده بود، لباس‌ها را گرفت و او را به حمام برد. بعد هم او را همانند دسته گل به مغازه‌اش برگرداند ... 🌹به یادش صلوات🌹 🌷 @shahidkasraei
شب هشتم محرم_401.mp3
5.74M
◾ شب هشتم محرم و روضه حضرت علی اکبر علیه السلام ◾ 🎙 ⏱️ زمان: پنج دقیقه و پنجاه و هشت ثانیه 🌐 www.ostadfarahzad.com 📱 @ostadfarahzad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا