eitaa logo
هم‌عهدی با شهدا
113 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
77 فایل
﷽ باید یاد حقیقت وخاطره‌ی شهادت را درمقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.(امام خامنه‌ای) 🌹(نحوه شهادت #شهید_محمدحسین_کسرایی) https://eitaa.com/shahidkasraei/4 📽انیمیشن شوق ایثار (روایت لحظه شهادت) https://eitaa.com/shahidkasraei/4759
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 چقدر از رهبر معظم انقلاب می‌دانید؟ 📗 قسمت - 36 ✅ ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است 📜 در دیداری که مقام معظم رهبری از جانبازان قم داشتند، از اولین نفری که در مقابل درب مستقر بود، شروع به معانقه و روبوسی نمودند. هر یک از آنان دست خلف صالح حضرت امام(ره) را می‌بوسیدند و بر صورت و چشمان خود می‌مالیدند. گاهی گریه می‌کردند و دست بر گردن معظمٌ‌له می‌انداختند. از آنجا که برخی از عزیزان روی چرخ‌های خود نشسته بودند، ایشان به حالت خمیده می‌ماندند و صحبت‌های آنان را گوش می‌دادند. یکی از جانبازان عرض کرد: آقا من تقاضا دارم که انگشترتان را به عنوان یادگاری به من بدهید. مقام معظم رهبری بلافاصله انگشتر خود را درآوردند و به ایشان دادند. جانباز دیگری عبای رهبر را برای تبرّک درخواست کرد، معظمٌ‌له عبای خود را برداشتند و به آن جانباز عطا کردند. جانباز ویلچری دیگری عرض کرد: آقا من می‌خواهم برای نجات از فشار قبر، پیراهن شما را همراه کفنم داشته باشم. مقام معظم رهبری به حالت مزاح فرمودند: «اینجا که نمی‌شود پیراهن را از تن درآورد! آن را برای شما خواهم فرستاد.» دیدار طولانی و صمیمانه‌ی جانبازان که تمام شد، آقا به محل اقامت خود بازگشتند و پیراهن را توسط بنده برای آن جانباز فرستادند. 👤 راوی : حجت‌الاسلام و المسلمین ذوالنور – فرمانده‌ی تیپ امام صادق(ع) در دوران دفاع مقدس 📎 | 🔶خاطرات کوتاهی از سیره‌ی را دنبال کنید👇 🌹 @shahidkasraei
هدایت شده از جدال احسن
20.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فتنه_98 کاری از کانال جدال احسن با سخنرانی روشنگرانه استاد حسن عباسی مربوط به سخنرانی قم 97/11 /12 📡 @jdale_ahsan جدال احسن در اينستاگرام 👇 instagram.com/jdale_ahsan
هدایت شده از موسسه مصاف
TMP_ebpbB4_5845676508214986052.pdf
25.09M
📱 فایل پی‌دی‌اف « ٢٠ » 📝موفقیت های چهل‌ساله انقلاب اسلامی 📊 برترین جایگاه های ایران در آمارهای بین المللی ✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف @Masaf
هدایت شده از علیرضا پناهیان
💌 ناشکری #پیام_معنوی @Panahian_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 مستند «روایت رهبری» از شبکه اول و مستند سیما پخش خواهد شد 👈 مستند «روایت رهبری»، روایتی از وقایع مربوط به انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران است. این مستند در سه قسمت تهیه و تولید شده است و از اول اسفندماه از شبکه‌های «اول» و «مستند» سیما پخش خواهد شد. 🔻 روزها و ساعات پخش این مستند به شرح ذیل است: 📺 شبکه اول سیما: یکم تا سوم اسفندماه، ساعت ۱۹:۳۰ 📺 شبکه مستند سیما: یکم تا سوم اسفندماه، ساعت ۲۲، تکرار روز بعد ساعت ۱۵ 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢فیلمی ویژه از شهدای حادثه تروریستی جاده خاش-زاهدان ♦️شهید علیرضا بروجی: اگر ما شهید شدیم این فیلم را از ما به یادگار داشته باشید. سلام ما را هم به آقای خامنه‌ای برسونید. ♦️شهید امید اکبری: هر لحظه ممکنه اینجا ما رو بزنند. 🆔 @amarha
📷 #شهید_حسین_خرازی 🌹 #یاد_شهدا #هم_عهدی_با_شهدا #دفاع_مقدس #نماز_اول_وقت 🌷 @shahidkasraei
🔷 چقدر از رهبر معظم انقلاب می‌دانید؟ 📗 قسمت - 37 ✅ ملّت نیاز به رهبر دارد ... 📜 یک وقت بدون اطلاع وارد محله‌ای برای دیدن خانواده‌ی شهیدی شدیم، دیدیم محله پر از جمعیت است و برای ورود مقام معظم رهبری، گاو و گوسفند آماده کرده‌اند. آقا با دیدن این صحنه ناراحت شدند و فرمودند: «مگر من نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار من بدون اطلاع قبلی باشد؟» عرض کردیم: «آقا؛ از دفتر اطلاع نداده‌اند.» بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید شدند و فرمودند: «بگو ببینم چه کسی آمدن مرا به شما اطلاع داده؟ آیا از دفتر اطلاع داده‌اند؟» پدر شهید عرض کرد: «نه آقا، من دیشب حاج‌آقا روح‌الله را در خواب دیدم. پسرم علیرضا نیز در کنار امام نشسته بود. امام رو به من کردند و فرمودند: «فلانی! فردا شب میهمان عزیز داری، از میهمانت پذیرایی کن.» گفتم: «میهمان من کیست؟» فرمود: «رهبر میهمان شما است.» با تعجب گفتم: «رهبر می‌خواهد به خانه‌ی من بیاید؟!» پسرم گفت: «بله بابا، رهبر می‌خواهد بیاید. از ایشان پذیرایی کنید.» من از خواب که بیدار شدم، رفتم مسجد. گفتم: «آقایان! فردا شب قرار است آقا بیایند منزل ما.» گفتند: «از کجا می‌گویی؟» گفتم: «شهید من به من دروغ نمی‌گوید. منتظر بودیم، دیدیم شما آمدید. من شاهد دارم.» آقا فرمودند: «شاهدت چیست؟» پدر شهید گفت: «امام فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید این‌قدر دعا نکند در نماز شبش که خدا جان مرا بگیرد، ملّت نیاز به رهبر دارد.»» آقا فرمود: «بلی الآن دو ماه است که نیمه‌شب، شهادت را از خدا می‌خواهم.» 👤 راوی : حجت‌الاسلام و المسلمین احدی – استاد سطح عالی حوزه علمیه قم – به نقل از همراهان رهبری 📎 🔶خاطرات کوتاهی از سیره‌ی را دنبال کنید👇 🌹 @shahidkasraei
هدایت شده از موسسه مصاف
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ 📝 استاد #رائفی_پور « شهید زنده است » 🔅 تقدیم به مادران شهدا 🌐 کانال رسمی آرشیو کلیپ های استاد رائفی پور @masaf
✍️فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که کمتر کنم. 🔸بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌کنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس . یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. 🌸 پس بدان به الله‌اکبر، زمانی واقعی است که گناه نمی‌کنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌کند. ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺 امام صادق (ع) میفرمایند: انسان مۇمن اسراف و زیاده روی نمی کند، بلکه میانه روی را پیشه می سازد. ●به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد. ○یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند؟! نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت. ●و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به خُرد کردن نان نمود. حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! چند دقیقه بعد کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود. 📚 سلام بر ابراهیم۲/ص۱۴۷ 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
خانه اش در یکی از کوچه پس کوچه های جنوب شهر بود یکی از کوچه های پر شهید خیابان خاوران از اون خیابان هایی که هر کوچه اش چندین شهید داشتند. اما این خانه سه، شهید داشت! روی سر در خونه، سه تا عکس شهیدانش رو زده بود شهیدان سیف الله، محمد و احمد اختیاری در زدم مادر پیر و تنها در را برایم باز کرد با مهربانی تعارف کرد، رفتم داخل وارد راهروی تنگ و باریکی شدیم که با سه عکس شهید مزین شده بود سمت چپ راهرو، یک اتاق کوچک و ساده بود گوشه اتاق یک تلویزیون قرمز رنگ قدیمی روی میز بود و بالای طاقچه هم ، سه تا عکس شهیدانش بهم گفت بریم آشپزخانه غذام روی گازه باهم رفتیم. آنور حیاط کوچک، یک آشپزخانه ساده و کوچولو بود با یک گاز رو میزی، و یک قابلمه که توش چند تا سیب زمینی داشتند میپختند. غذایش سیب زمینی پخته بود! و بالای سر گاز سه قاب عکس شهید، باز به چشم می‌خورد بهم گفت: من توی این دنیا کسی و چیزی رو ندارم سه تا پسر داشتم که هدیه شون کردم برای انقلاب و وطن حالا هم در این خانه، با عکس و یاد پسرام دارم زندگی میکنم میبینی، همه جا با من هستند، دم در کوچه، توی راهرو، اتاقم، آشپزخانه... شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات🌹 🆔 @Ebrahimhadi