eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
6.6هزار ویدیو
109 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
3 دنبالش رفتم و رو یکی از نیم‌کت‌ها نشستیم . گفتم_ الان حرف بزنم ببینم. چرا انقدر حالت گرفته‌ست گفت_ راستش من روم نمیشه چیزی بگم ستاره جان. پرسش‌گرانه سرمو تکون دادم: حرف بزن ببینم مشکلت چیه؟ کمی من من کرد_ گفتم که روم نمی‌شد بهت بگم ولی حالا خودت اصرار می‌کنی میگم پول لازمم. با خنده گفتم_ دیونه حالا گفتم چی شده! حالا چقدر می‌خوای؟ _ پنج میلیون لازم دارم تا سر ماه بهت پس میدم. با شنیدن این مبلغ زیاد هنگ کردم، بهم گفت: من که میگم ولش کن تو سیریش شدی، کارت بابا دستم بود و تو کارتم پول بود ولی اگر میدادم چه جوابی به بابام میدادم. ستاره مکث من رو که دید خودش رو مظلوم کرد و گفت، عزیزم خودت رو ناراحت نکن من اگر شانس داشتم بابام نمی مرد، این حرفش دلم رو از جا کند. به خودم گفتم پول رو بهش میدم، ان شاالله که بابا پیامهاش رو چک نمیکنه فوری میرم خونه و پیامش رو پاک میکنم. بعد از اونم خدا بزرگه لبخندی زدم و گفتم --حرفی نیست عزیزم برات واریز می کنم برای پس دادنش هم عجله نکن. لبخندی زد دستم رو با محبت گرفت و کمی فشرد_ تو چقدر مهربونی ستاره، با همه بچه های کلاس فرق داری. خندیدم و بغلش کردم . واااای که چقدر من ساده بودم که متوجه نمی شدم داره ازم سوءاستفاده میکنه. پول رو براش زدم و رفتم خونه ولی بر عکس تصور من بابام پیام بر داشت پول رو دیده بود و عصبی به نظر میرسید. مامانم سعی داشت چیزی رو بهم بفهمونه و همونطور که نگاهم به مادرم بود. بابام با لحن جدی گفت_ ستاره پنج میلیون انتقالی رو بدون هماهنگی با من برای چی بر داشتی! ادامه دارد. کپی حرام‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹 محمد حسین همیشه با یک شاخه گل می آمد منزل روایتی از سبک زندگی عاشقانه 🌷شهید محمدحسین مرادی 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 ⤴️ سبک زندگی شهـــ🌷ـــدا 🌷شهید محمد حسین مرادی🌷 🖤🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو عجل فرجهم روزتون__شهدایی 🖤🥀🖤
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ -میگفت‌‌.. خواهران‌عزيز،مانندزينب‌زندگی‌كنيد،‌حجاب‌ شماازخون‌سرخ‌من‌مهم‌تراست، شمشيری‌است‌وبه‌چشم‌منافقان‌ميخورد..🧕🌱 • 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎁 سالروز شهدای مدافع حرم 💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷 تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾 مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) چیذر 💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐 🔹فرازی از وصیتنامه شهید مدافع‌حرم محمد مرادی🌷 مکتب ما مکتب حسین است، ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادی‌خواهی را سر می‌دهیم و هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت .... 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دو تن از ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر خراسان جنوبی در عملیات مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر به شهادت رسیدند 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🦋🦋🦋
4 خدایا چه جوابی به بابام می‌دادم. گفتم بهش بگم که به یکی از دوستام قرض دادم اما حتما عصبی می‌شه و بعدشم پیگیر می‌شه که‌دوستت کیه. و اگر بیاد مدرسه و ببینه من با یه دختر به ظاهر جلف دوست هستم حتما باهام بر خورد بدی میکنه. داشتم همینطور فکر می‌کردم که مامانم به دادم رسید و گفت_ من که مصطفی جان عصبانی نشو من که بهت می‌گم با من هماهنگ کرده. برای ثبت نام کلاس خصوصی می‌خواسته. بابام عصبی رو به مامان گفت_ هزار دفعه گفتم بذار خودش توضیح بده دارم از اون میپرسم نه از تو. این دخالتهای بی جای تو و همکاری کردن با ... و لا پوشونی کردن کارهاش فقط کمکش میکنی که به اشتباهات ادامه بده. فقط وااای به حال تو و این دختر که اگر دوروغ بگید، این دفعه با دفعه های قبل فرق میکنه، من ته این قضیه رو در میارم. بعدم دستش رو دراز کرد سمت من، قبض آموزشگاه رو بده به من ببینم چه کلاسی و کجا ثبت نام کردی. نمایشی یه خورده کیفم رو گشتم و با تته پته گفتم ببخشید تو آموزشگاه جا گذاشتم، بابام پوز خندی بهم زد و با ناراحتی راهی اتاقش شد. با چشم گریون رفتنش رو دنبال می‌کردم که متوجه شدم مامانم کنارم ایستاده و آهسته گفت_ راستشو بگو ببینم چیکار کردی با اون پول؟ واقعیت رو به مامانم گفت_ دوستم لازم داشت بهش قرض دادم تا سر ماه پس میده . ابرویی بالا انداخت_ کدوم دوستت؟ _ عاطفه، یک ماهی می‌شه که اومده مدرسمون هنوز ندیدینش... ادامه دارد . کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ | اگر زنانِ چادری می‌خواستند، نشانشان می‌دادم عرقی که در فصلِ گرما به خاطر حفظ حجاب می‌ریزند، دانه دانه‌اش خورشید است! شما خـورشـیـ🌝ـدِ خدا هستید. در ثواب الاعمال آمده است: عرقی که زن زیر چادر می‌ریزد، سه جا برای او نور می‌شود: - در درون قبر - در برزخ - در قیامت و اگر زنانِ بی‌حجاب از من می‌خواستند، همین الان نشانشان می‌دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می‌دهند، آتش است! آنها در آرایشِ زیبایی نیستند، بلکه در آرایشِ آتـ🔥ـش هستند. 👳🏼‍♂ آیت اللّٰه بهاءالدینی 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید☝️🏻 🍃🌹 🌹🍃 ⁦✍️⁩...وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم ، با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. 🌹✨وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید. 🌹✨پس مراقب باشید وقتی به اوج رسیدید شیطان ضربه ی نهایی اش را بهت نزند ، که چیزی جز پشیمانی و ناراحتی برات ، به ارمغان نمی گذارد. مدافع حرم یاد_شهدا_صلوات 🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🦋🦋🦋 🦋🦋🦋
خواهر شهید می‌گفت : 🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، 🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. ❤️طرف خوان شد، به رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شد... ‼️ اگر مثل هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم خبببببب. Ghasedake par par shodeh 🖤
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شما در بند جان و تن نبوديد كه خود را با شهادت آزموديد علي گونه از اينجا پر كشيديد و در آغوش حق خوش آرمیدید🌷 به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹 🌷عکس از آلبوم شهید محمدکاظم نوری (سمت راست ) که در سحرگاه عید قربان سال 1362/6/27 توسط مزدوران داخلی کوموله و دمکرات کردستان ، سردشت به درجه رفیع شهادت نائل شد . روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد❤️ دوشنبه 27 شهریور 1402 . عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 🦋🦋🦋