eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
101 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
گرم صحبت با عرشیا بودم که ساسان اومد تو حیاط پیش ما از ظاهرش معلومه که به چیزی که می‌خواسته نرسیده قدم برداشتم سمتش _چی شد داداش فاطمه خانم چیکار می‌خواد بکنه؟ _فاطمه خانم میگه حق با باباته باید بری سر کار _حالا کار از کجا پیدا می‌کنی؟ از امروز می‌گردم دنبال کار ان شاالله که یه کار خوب پیدا کنم _منم برات دعا میکنم ساسان با نگاهی نگران به من گفت _ببین ماهان شتر دیدی ندیدی رفتیم خونه نمی‌گی با ساسان یه جایی رفتم که نمی‌تونم بگم و اتفاق‌هایی افتاده که ساسان خودش براتون تعریف میکنه و از این حرفها اصلاً و ابداً یک کلام نمی‌زنی اشاره هم نمی‌کنی _چشم داداش خاطرت جمع جمع باشه اصلاً حرف نمی‌زنم ساسان نگاهش رو از من گرفت رو کرد به عرشیا _بریم _باشه صبر کن من با مادر بزرگم خدا حافظی کنم بریم عرشیا قدم برداشت سمت خونه مادربزرگش منم دنبالش راه افتادم هر دو از این خانم مهربان خداحافظی کردیم سوار ماشین شدیم عرشیا حرکت کرد ساسان بدجوری رفته تو فکر عرشیا رو کرد بهش _چته کشتی‌هات غرق شدن اینطوری رفتی تو فکر ساسان سری تکون داد رو کرد به عرشیا _من برای این ازدواج باید از هفت خان رستم بگذرم کارم که جور بشه بابا مامانم گیر میدم که چرا این دختر فرار کرده چرا خونه پدر مادرش نیست از این داستانها عرشیا همینطوری که رانندگی میکنه جواب داد _ساسان جان باید بهشون حق بدی درسته که اکرم خانم دختر خوبیه ولی شرایطشم خیلی سخته... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌸 فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ. آنگاه که تنها شدی و در جستجوی یک تکیه گاه مطمئن هستی؛ بر من تکیه کن..... 📖 آیه ۷۹ سوره نمل 🌸 خدایا از قشنگیای دنیاست ... اینکه می تونم روزی صدبار صدات کنم... شُکر که دارمت..
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃🔹ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃🔹ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🔹🍃🌹🍃🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
══════﷽🌺 ⃟⃟ ⃟🇮🇷 ⃟🌺 🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم.. ♦️شادی روح شهدا صلوات.. 🔶️شهید عباس امانی ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهیدی که همسرش او را نذر دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها کرد ⬅️ شهیــد مهدی قره‌ محمدی ▫️همسر شهید قره‌محمدی نقل می‌کنند: زمانی که پسرمون محمدجواد به دنیا آمد، مریض بود و ما خیلی برای درمانش اقدام کردیم اما چاره نمی‌گرفتیم. یک روز دلم شکست، گفتم: یا زینب کبری سلام‌الله‌علیها! اگر پسرم خوب شود، رضایت کامل می‌دهم که بار دیگر همسرم مدافع‌حرم شما شود. ▫شاید ۳روز از این اتفاق نگذشته‌بود که پسرمون حالش خوب شد و من بعد از آن به تلاطم افتادم تا کاری کنم‌که شوهرم به سوریه برود.برای این کار نزد همسر فرمانده تیپ صابرین رفتم و به ایشان گفتم که سفارش کنید حاج‌آقا هرطور شده‌است شوهرم را به سوریه بفرستد تا نذرم ادا شود. حتی به خود فرمانده تیپ صابرین گفتم که این کار را انجام بدهید و ایشان گفت که خیالتان راحت اسمشان را رد می‌کنیم. بعد که اسمشان را دادند من خیلی از ایشان تشکر کردم. مهدی هم زمانی که داشت میرفت بسیار خوشحال بود، بچه‌ها را نوازش کرد و رفت آخرین وداع قبل از شهادت 🌷شهید مهدی قره محمدی🌷 📎 پیشنهاد دانلود ...🌸🕊 🦋🦋🦋 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهیدی که همسرش او را نذر دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها کرد ⬅️ شهیــد مهدی قره‌ محمدی ▫️همسر شهید قره‌محمدی نقل می‌کنند: زمانی که پسرمون محمدجواد به دنیا آمد، مریض بود و ما خیلی برای درمانش اقدام کردیم اما چاره نمی‌گرفتیم. یک روز دلم شکست، گفتم: یا زینب کبری سلام‌الله‌علیها! اگر پسرم خوب شود، رضایت کامل می‌دهم که بار دیگر همسرم مدافع‌حرم شما شود. ▫شاید ۳روز از این اتفاق نگذشته‌بود که پسرمون حالش خوب شد و من بعد از آن به تلاطم افتادم تا کاری کنم‌که شوهرم به سوریه برود.برای این کار نزد همسر فرمانده تیپ صابرین رفتم و به ایشان گفتم که سفارش کنید حاج‌آقا هرطور شده‌است شوهرم را به سوریه بفرستد تا نذرم ادا شود. حتی به خود فرمانده تیپ صابرین گفتم که این کار را انجام بدهید و ایشان گفت که خیالتان راحت اسمشان را رد می‌کنیم. بعد که اسمشان را دادند من خیلی از ایشان تشکر کردم. مهدی هم زمانی که داشت میرفت بسیار خوشحال بود، بچه‌ها را نوازش کرد و رفت آخرین وداع قبل از شهادت 🌷شهید مهدی قره محمدی🌷 📎 پیشنهاد دانلود ...🌸🕊 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ مزار : گلزار شهدای شهر |💔| 🌼 تاریخ تولد: ۱۳۶۱/۰۶/۲۸ محل تولد: رشت تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۲ محل شهادت: نبل‌و‌الزهرا_سوریه وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌سه‌فرزند محل مزارشهید: رشت 👇🌹🍃 ✍...آری! حال در این زمان، فرزندان خمینی (ره) می‌روند تا با خون خود عقیده و ایمان، حجاب و عفاف، مردانگی و شرف و اسلام ناب محمدی را از هجوم حرامیان پلشت، نگهبان باشند که با پشتیبانی از ولی زمانه، قدردان خون این عزیزان باشیم. و سخت‌ترین و مشکل‌ترین کار ماندن و گوش به فرمان و اطاعت کردن از ولی و رهبر می‌باشد که بارها و بارها تأکید داشته که هان ای فرزندان روح‌الله! دارد تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم رخ می‌دهد، مراقب باشید و اجازه ندهید داستان کربلا دوباره تکرار گردد. ....🌸🎉🌸🎉🌸 هدیه به روح پاکش 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🖤🖤🖤🖤‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎﷽ ❣✨بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. ❣✨همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» ❣✨حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» ❣✨همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. ❣✨حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» راوی: پدر شهید 🌷تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳ 🌷تاریخ‌ولادت: ۱۳۶۲/۶/۲۸ 🌷 ...🕊🕊🌸🌸 🕊صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ღ ••لو ڪانت لي دعوة مستجابة؛ لدعوت الله أن یهبني قربك•• اگر دعاےِ مستجابی داشتم!! از خـღــدا می‌خواستم‌ نزدیڪِ تو بودن را به من ببخشد صآحب‌جآنــمღ بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا جانم فدایِ تــو❤️🌱 «آن» دور شده‏ای ڪه از ما ڪناره ندارد... 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ♥️✨خـدایا بہ تـو توڪل می‌کنـم ⚪️✨و حـس داشتنت ♥️✨پناهگاهی می‌شـود همیشگی ⚪️✨در اوج سختی‌هایم ♥️✨روزهایم را با رحمتت بخیـر بگردان ♥️✨بنـام خـدایی ڪه ⚪️✨تسکین دهنـده دردها ♥️✨و آرامـش دهنده قلب‌هاست ♥️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ⚪️✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
ساسان رو کرد به عرشیا _حالا اگر یکی براشون تعریف کنه که یه دختر بی‌پناهی که فریب خورده بوده اومده تو تهران بعد یه نفر پیدا شده باهاش ازدواج کرده سر و سامانش داده براش کف و سوت و هور را می‌کشند که ای وای چه کار قشنگی کرده اما وقتی همین شرایط برای خودشون پیش میاد شروع می‌کنن بهانه تراشی و عیب گرفتن و نمیگذارند که همون کار خیر انجام بشه عرشیا جواب داد _یه خورده تو هم عجولی هر کاری احتیاج به زمان داره صبر کن درست میشه ساسان نگاهش رو داد به بالا ان شاءالله همین طوری که تو میگی بشه من که همه توکلم به خداست و از خودش خواستم که این مشکل من رو حل کنه همین جور مشغول صحبت بودیم که رسیدیم در خونه عرشیا نگه داشت ما پیاده شدیم باهاش خداحافظی کردیم اون رفت و من و ساسان هم اومدیم خونه هر دومون رو به مامان سلام کردیم جواب سلام ساسان را گرفت رو کرد به من _ای چشم سفید نگفتم بهت نرو حرف منو گوش نکردی، نه ببخشید مامان دلم براش شور می‌زد سرش رو انداخت بالا _نه پسرم دلت شور نمی‌زد شما خیلی فضولی و می‌خوای از همه کارها سر در بیاری ساسان رو کرد به مامان _کاریش نداشته باش اتفاقاً خوب شد که اومد بهم آرامش داد مامانم نگاه تامل برانگیزی بهمون انداخت _خوبه دوتا شدین دل به دل هم میدین خدا برا هم حفظتون کنه این حرف رو زد و دلخور رفت تو آشپزخونه ساسان نشست کنار دستگاه تلفن گوشی رو برداشت و شروع کرد به زنگ زدن به دوستان و آشناهاش که من دنبال کار هستم جایی رو سراق دارید من برم سر کار... ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ . 🍃🌹🍃مےگفت:‌سر‌پُست‌بود،تنها،ساعت‌۲‌تا۴ . صبح،وقت‌نگهبانے،سرخاڪریز🌹 . رفتم‌پست‌رو‌ازش‌تحویل‌بگیرم . دیدم‌تیر‌خورده‌تو‌پیشونیش 🌹 . افتاده‌ڪف‌سنگر،خیلےدلم‌سوخت؛ 🌹 . تنها‌بود‌شهید‌شد،ڪسےبالا‌سرش‌نبود . سرش‌رو‌تو‌بغل‌بگیره.🌹 . از‌غصہ‌بیرون‌نمےرفتم‌از‌فڪرش . شب‌خوابشو‌دیدم! 🌹 . گفتم‌خیلےناراحت‌بودم‌تنهایـےشهید‌شدے🌹 . گفت:‌فقط‌بهت‌بگم‌تیرڪہ‌خوردم، . ، . :) 🌹 🌺رفاقت با شهدا تا قیامت🌺 🕊یاد شهدا با ذکر ۵ صلوات 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷