eitaa logo
شهید حاج عادل رضایی
1.1هزار دنبال‌کننده
506 عکس
312 ویدیو
21 فایل
صفحه رسمی(تحت نظارت خانواده محترم شهید) شهید حادثه تروریستی کرمان مرثیه خوان اهل بیت ویلچر ران حرم مطهر رضوی عاشق امام خامنه‌ای و خادم مخلص شهدا نشر زندگی‌نامه،تصاویروخاطرات‌شـــــــــــهیدمــــــــــــحبوب ادمین: @Shahid_mahboob @Ghahraman313
مشاهده در ایتا
دانلود
عیدتون مبارک و دلتون شاد 😊 شوخی شهید با آقا حجت چناریان دوسال پیش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حاج عادل رضایی
این عکس از زمانی هست که حاجی به مناسبت نیمه شعبان پارچه نوشته هایی به دوستان میدادند تا که سر در خون
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی • فروش محصولات مهدوی در حوزه علمیه فاطمیه کرمان و یادی از شهید عزیز، ان شاالله ثواب نشر محصولات مهدوی به روح شهید حاج عادل رضایی برسد... یادت همیشه با ماست ای @shahidmahboob
«خوابی که بعد از هشت ماه تعبیر شد» 🥀🥀🥀 شبی در خواب دیدم، «نور دیده» که جمعی بر در معراج رفته به او گفتم، به صبح روز دیگر که ای «عادل» : گروهی_ جمعی و «شمعی» به میدان برفتند آن همه بر درب معراج به او شاید دلم لرزید که گویم: تو خود بودی «نگین» آن «گلستان». جوابم داد، او بعدِ چندی که گفت: خیر است، آن خوابی را که دیدی و اما من، به کس نسپردم این خواب که ای داد، مبادا تعبیر این خواب برون از دل فقط با دایی ات بود به اوهم، با امان اله گفتم... که جمعی را برفتیم سوی معراج همی گویم شهیدی بود بر دوش همه، دانسته که او«عادلِ» ما ولی هر کس به گوش دیگری گفت: که، چه کس گوید، پس این داد را، بَرَد بر درب خانه ی حاج آقا و عمه. من بنده که بنوشتم بر این برگ تو خود دیدی که لرزید دستم و ریخت اشک تو خود شاهد، گواه خواب بودی که پنج شنبه شبی در کُنج رویا به آن حلقه در معراج بودی نگین آن سلیمانی، تو «عادل». ببخشا «دیده ی بینای عمه» پس آن شب، دگر هشت ماه بُگذشت در آن هشت اَش، دگرها مصلحت بود به صد رویا که من دیدم در این عمر نبود آخر به تعبیرش، چنین زود مرا با آن همه عجز و گناهم گمانم این نبود، آخر که دیدم کدامین قاب عکست را نشان کردی که جا ماند بَرِ طاقچه، و رفتی... گواهت هست «عادل» که همه وقت تو بودی آن نوای گرمت، «ای دوست» صفا بخش مراسم های عمه ولی افسوس، صد افسوس که رفتی بر آن چل، که شد چهل ساله عمرت. مبارک منزل نو، نوش جانت که نوشیدی تو از دستان مادر مبارک، شهد شیرین شهادت. در این شهدی که تو نوشیدی از جان غریبه سوخت، ما را جای خود بود نباید، نتوان گذشت ازین داغ که چون گویی همانند «تو» کم بود. بَرِ عزت که بگرفتی از «معبود» به صحرای قیامت دست ما گیر. راه_خوشنامی
عرض سلام به محضر خانواده محترم شهید حاج عادل عزیز. الحمدالله حکایات و‌روایات از خوبی ها و منش شهدایی حاج عادل عزیز زیاده، منم به اندازه خودم این عکسها و قصه قشنگشو که مطمنم خود خدا و شهدا اینجور خواستن و کنار هم چیدن خدمتتون عرض می کنم . تقریبا دو سال پیش به حاجی گفتم میخاییم عکسهای شهدای محله رو جمع آوری کنیم و اولین یادواره شهدای محله مون برگزار کنیم. زحمت بازسازی و چاپ عکس ها و همچنین مداحی اولین یادواره باشما، مث همیشه با کمال میل و رغبت قبول کرد. الحمدلله عکسها آماده شد و روی شاسی چاپ شدن و آماده نصب روی محل یادمان. با توجه به سایز و تعداد عکس ها چیدمان عکس ها طوری شد که یک جای عکس خالی موند. و ما هنوز در حال اطلاع رسانی بودیم که اگر کسی از شهدای محله میشناسه معرفی کنه، چند نفر اومدن گفتن و رفتن تا یکسال طول کشید و شهیدی معرفی نشد... تا اینکه حاجی عزیز ما روز ولادت حضرت زهرا علیها السلام به شهادت رسید و همون شب شنیدن خبر شهادت من مسجد بودم و نگاهم افتاد به جای خالی عکس... حاجی جان وقتی داشتی چهره تک تک این شهدای غریب که سالها بود کسی ازشون یاد نکرده بود و قرار بود اولین یادوارشون برگزارشه چی گفتی بهشون که کنار خودشون برات جای خالی گذاشته بودن و ما از همه جا بیخبر و غافل.... و در آخر شد جای عکس شهید عادل رضایی طراح تصاویر شهدای محله مسجد حضرت ابالفضل علیه السلام بیست متری دانشجو. حاجی عزیز میشه یجا برا ما...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاد دعای کمیل شهید... دلمان تنگ شده... ♥😭