🌹روایت خواهرشهید محمدرضا دهقان🌹
دوسال پیش باهم رفته بودیم بهشت زهرا، یکی از مهمترین تفریحات و عاشقانه هایش با شهدا، تمیز کردن سنگهای مزار و چیدن گل روی آن بود.
آن روز هم مثل همیشه کلی عکس انداختیم.
.
اما وقتی رسیدیم به مزار #شهید_محرم_ترک،
رفت نشست کنار مزار و گفت: "سریع اینجا از من عکس بنداز!! "
با تعجب گفتم : "چرا اینجا؟ پاشو کنار آقارسول ازت عکس بگیرم! "
گفت :" نه! شهید ترک کلید فتح شهدای ایران توی سوریه ست! آقارسول و آقامحمودرضا هم اینجا عکس دارن! ازم عکس بنداز که بعد از شهادتم پخش کنی..."
عکس انداختم اما به او خندیدم و گفتم اگر به عکس انداختن بود، الان نصف تهران شهید بودند!!
گاهی فکر می کنم چقدر لحظه پروازش را دور میدیدم.
حالا سه شهید کنار مزار محرم ترک عکس دارند!!!
🌹#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
98.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀شهدا در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصلشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون اند.🥀
سلام و رحمت خدا بر لحظه ی پرواز عاشقانه شهید 🌷
تا آخر ببینید
با تشکر از سازنده کلیپ
#سالگردشهادت
#شهید_مسعود_عسگری
AUD-20220501-WA0000.mp3
3.02M
چیزی نمانده خاطرم از نان مادرم
چیزی بهغیر تاول دستان مادرم
تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی...
شاهانه بود چادر ارزان مادرم
قایم که میشدیم، کسی کارمان نداشت
در چادر گرفته بهدندان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
اقساط ماهیانهی بابای کارگر
کم بود در مقابل ایمان مادرم
غیر از دعا به حال من و خواهران من
چیزی نبود در تب و هذیان مادرم
یادش بهخیر... شانه به موهام میکشید
قربان گیسوان پریشان مادرم
یک سفرهی پُراَز برکت پهن کردهام
با پول تانخوردهی قرآن مادرم
هرگز قسم به جان عزیزش نخوردهام
دلتنگ مادرم شدهام... جان مادرم
کو شانهای که سر بگذارم بهروی آن
حالا که آمدهست سر شانه مادرم
از روزگار درس فراوان گرفتهام
اما هنوز طفل دبستان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
✍ #محمدحسین_ملکیان
برای خرید موشک به روسیه رفتیم، یه موشک چشممو گرفت، موشکی با برد ۳٠٠کیلومتر و خطای ۲۵متری موقع اصابت به هدف
این موشک
موشک و خواستم، ژنرال روس موافیت نکرد... گفت فروشی نیست
اصرار کردم، رد کرد
گفت من میشناسمت.. اگه ما این موشک و به ایران بفروشیم میری از روش میسازی
قول دادم اینکار و نمیکنم ولی قبول نکرد
ناراحت شدم
گفتم ما این موشک وخودمون میسازیم
ژنرال روس خندید..
برگشتم ایران.. هرچه رو این طرح کارکردیم جواب نگرفتیم... پناه بردم به مشهد به آغوش امام رضا علیه السلام..
سه روز میرفتم حرم.. توسل میکردم بعد روی کارم فکر میکردم... روز سوم عنایتی از آقاشد...
جرقه ای خورد توی ذهنم... برگشتم محل استقرارمون، تو دفترنقاشی دخترم طرحی که به ذهنم اومده بود و کشیدم
برگشتم تهران، برگشتیم سرکار... طرح و پیاده کردم... شد..
بهتر از موشک روسی و دقیق تر از اون شد.. اسمشو گذاشتیم فاتح.. فاتح ۱۱٠... اولین سری از موشک های نقطه زن ایرانی با خطای زیر ۱٠ متر
امام رضا گره موشکی مارو تو دفترنقاشی یه دختربچه حل کرد
❤️شهید حسن طهرانی مقدم
پ. ن: سالها بعد و درجریان جنگ اوکراین روسیه خواستار خرید موشک های فاتح۱۱٠ از ایران شد..
#اطلاعیه
مراسم عزاداری دهه اول فاطمیه
سخنران:
حجتالاسلام سید مهدی سید گنجی
مداح:
کربلایی حمید قمرپور
پنج شنبه ۲۴ و جمعه ۲۵ آبان ماه
بلافاصله بعداز نماز مغرب و عشا
اسلامشهر،خ شهید بختیاری
شهرک انبیا،کوچه بهشت ۱۶
مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
روی سنگ قبرم بنویسید
اینجا مدفن کسی است
که میخواست اسرائیل را
نابود کند...
#شهید حسن طهرانی مقدم
🍃دقیقا بیست سال و سه روزت بودکه بر#آسمان نقش پروازت را نگاشتی اما اینبار،رسم الخط عاشقی تو فرق میکرد.در،این روزهاکه شهر پر،است ازحرف و از،کمترکسی انتظار میرود تنهاحرف نباشد،توحرف نبودی؛آری دهه هفتادی بودی اما نه مثل بقیه:تو فرق داشتی اماهرکسی این را نمیفهمید.نمیدانستندمیخواهی به قلب #تلاویو حمله کنی.
🍃 همه ازمعرفت شهادت چیزی نمیدانستند.شهادت به سن و سال نیست که اگربود پیش از،آن #حسین_فهمیده و #بهنام_محمدی هم بودند.
🍃شهادت مردمیدان و مبارزه می خواهد.شهادت گذشتن از،دامهای دنیامیخواهدبرای رسیدن به بامهایش و اینکار هرکسی نیست.باید،بگذری بگذاری و بروی.
🍃میگفت من برای آمدنم به سوریه برنامه ریزی کردهام همانطورکه برای حضورم درکرانه باختری...
🍃معلوم است کسی با این اهداف ازآنِ زمین نیست.همراه وهمسفر سیدمجتبی،سید ابراهیم و#محمد_حسین بودو تاپایان سفر با هم رفتندتاجای خالیشان مانندسوز سرمای زمستان اعماق وجودمان را بخشکاند.
🍃به مناسبت سالروزشهادت #شهیدسید_مصطفی_موسوی
🔷تاریخ تولد: ۱۸ آبان ۱۳۷۴
🔷تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴
🔷محل شهادت: حلب سوریه
🔷مزار شهید: گلزار شهدا.قطعه ۲۶
#سالروزشهادت...
💌 رویای صادقه ای که پیام شهید #حاج_حسن_طهرانی_مقدم را بعد از شهادتشان به همرزمانش و همه عاشقان
#ولایت میرساند...بهمراه راز آوردن سه بیت شعر از شاعر ارزشی و مذهبی برادر محمدرضا جعفری
- دیشب به خوابم آمد روح حسن چو نوری.. شأن شهید را او ، می گفت با چه شوری.. اینجا ملاک عشق است پیمان با ولایت... باید نمود پرواز تا مرز بی نهایت.... مأوای ما شهیدان نزد حسین زهراست...... جز راه رهبری نیست راه سعادت و راست......
🌷شبی بعد از شهادت حاج حسن خیلی دلم گرفته بود چون واقعا او را دوست داشتم و خاطرات ایشان خصوصا در یادواره سراسری شهدای گمنام سال 84 برایم تداعی عرفان و مقام معنوی او بود ، آن شب برای حاج حسن #قرآن خواندم تا اینکه خوابم برد ، در عالم خواب دیدم حاجی در مکانی زیبا و مجلل و باغی بزرگ است و اینقدر حاجی نورانی بود که مثل خورشید نور افشانی میکرد ، رفتم جلو و گفتم حاج حسن اینجا کجاست؟
🌷حاجی گفت اینجا بهشت شهداست و کارنامه #شهدا با امضا و تائید
#مقام_معظم_رهبری و ولایت کامل میشود وهیچکس نمی تواند بدون تایید ولایت اینجا بیاید هر چند تمام عمر خود را در جهاد و عبادت بسر برده باشد .
🔹گفتم حاجی فکری بحال ما کن فرمودند از طرف من به همه بگوئید که : جز راه #رهبری نیست راه سعادت و راست و ملاک و معیار در آخرت #پیمان_با_ولایت است ، و عشـق به #امام_خامنه_ای یعنی عاقبت بخیری .
🌿به روایتِ شاعر ارزشی و مذهبی برادر محمدرضا جعفری