ده شب روضه خوانی‌هایش را که کرد، صاحب جلسه، ناقابلی میگوید و پاکت را در دست سید میگذارد. حوالی ساعت یازده، روضه خوان از جلسه که خارج میشود، در کنار خیابان لاله زار زنی را میبیند که از سر و وضع‌اش پیداست برای چه امری ایستاده. بی اختیار پاکتش را از جیبش در می‌آورد و به زن میدهد و میگوید «این هزینه ده شب روضه خوانی‌ست، من نشمردم‌اش، مال امام حسین‌است، دخترم تا وقتی تمام نشده کنار خیابان نایست.» سالها بعد آسید مهدی قوام در خروج از باب القبله حرم سیدالشهدا همینطور که عقب عقب میرفت، مردی را دید که بدو بدو کنان به او نزدیک میشود که آسید‌مهدی! آسید‌مهدی! من فلانی هستم، خانوم من با شما کار دارد. خانمی آهسته آهسته به روضه خوان نزدیک می‌شود. سلام که می‌کند، صدا همان صدای خیابان لاله زار است منتهی با اشک و بغض. میگوید سید من همان زن خیابان لاله زارم، آن روز شما یک پاکت به من دادید و رفتید و من ساعتها کنار خیابان گریه میکردم که من کجا؟ حسین کجا؛ رویش را بیشتر زیر چادر برد و در گریه ادامه داد؛ «من که باشم که بر آن خاطرِ عاطر گذرم؟»، اشکهایش که ارام گرفت خودش را جمع و جور کرد و ادامه داد؛ «همان پول سر به راهم کرد...» این رو تعریف کردم که بگم این فقط یه اثر از روضه‌سیدالشهداست برای دلی که بیداره، ما غذای روضه‌اش، چایی روضه‌اش، بوی اسپند روضه‌اش، اشکهای روضه‌اش، غبار برخواسته از دویدن بچه ها در روضه‌اش رو داریم. به راحتی از دست ندیم مکان و محفلی رو که بقول روایت؛ فرشتگان در عرش، به فرشتگان حاضر در مجلس سید الشهدا مباهات میکنند و می‌گویند؛ «ما را هم به این مجالس ببرید، تا خودمان را به در و دیوار آنجا متبرک کنیم.»

هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد، حرم رقیه‌س

◼️السلام علیک یا اباعبدالله الحسین◼️ 📅 روزشمار وقایع محرم سال ۶۱ هجری قمری 🔸 روز سوم محرم

محرم پارسال

#بشنوید نوحه حضرت رقیه "سلام الله علیها" #زمینه «خدا مرگم بده چه لبهای...» #شب_سوم_محرم الحرام سال ۱۳۹۸ هیئـت رایة العباس "علیـه السـلام" حاج محمود کریمی

بودی پـناه تمام رقیه‌ها

نماز اول وقت