eitaa logo
کانال رسمی شهید مجید قربانخانی
1.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
10 فایل
به محفل آقا مجید بربری خوش اومدین🖤 باحضور گرم مادر محترم شهید 😍🌹 ولادت: 1369/05/30 (تهران) شهادت: 1394/10/21 (سوریه/حلب/خانطومان تأسیس کانال:1401/10/23 ادمین کانال : @panah_27 ادمین تبادلات @K_r_z8888 بفرمایید https://abzarek.ir/service-p/msg/1764955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت شعرخوانی در محضر آقا با موضوع شهادت حضرت فاطمه زهرا ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐ @shahidmajidghorbankhani
من سراغ هرکسی رفتم دلم را زد شکست غالباً این لحظه ‎ها مادر به دادم می‎رسد..🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ همیشه کسی رو برای رفاقت انتخاب کن، که اون قدر قلبش بزرگ باشہ، که برای جا گرفتن توی قلبش لازم نباشه، خودتو بارها و بارها کوچیڪ کنی..] یکی مثل:داداش‌مجید چون اینان فرزندان مادر پهلو شکسته اند🥺🌷 🪴 رفاقت با شهدا یه تجربه نابه یه حسه خاص و معنوی ای داره ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐ @shahidmajidghorbankhani
دوستان از ختم چهله جانمونید...😍👇 اگر روزیت خوب نیست این سوره روایت شده درباب کسی که رزق و روزیش زیاد خوب نیست و روایت شده که سوره واقعه رو ختم کنن 🌷روز هجدهم ختم سوره واقعه به نیابت از داداش مجید هدیه به : حضرت زهرا (ع)🌷 🌱در نشر این ریلز سهیم باشید اجرتون با خدا🌷 ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐ @shahidmajidghorbankhani
تا حالا صدای شکستن کمرت رو شنیدی؟ ࿐༅🍃🌺🍃༅࿐ @shahidmajidghorbankhani
📖 خدا مجید لوتی را خرید 🎤 گفت‌وگو با آقای افضل قربانخانی، پدر شهید مجید قربانخانی «» 👈کتاب «مجید بربری» روایتگر زندگی شهید مجید قربان­خانی است که به حُرّ مدافعان حرم شهرت یافته و در ۱۵۲ صفحه به قلم خانم کبری خدابخش دهقی نوشته و توسط نشر دارخوین چاپ و منتشر شده است. 🔹پدر شهید: آقامجید تک‌پسر خانواده بود و دو تا خواهر داشت؛ یکی از خودش بزرگ‌تر و یکی کوچک‌تر. رابطه‌اش با من و مادرش و خواهرانش خیلی خوب بود. اخلاق بسیار خوب و پسندیده‌ای داشت و دل‌رحم بود. اگر یک نفر در محله ناراحت بود یا مشکلی داشت، آقامجید واقعاً می‌گفت سردرد می‌گیرد که مشکلات آن بنده‌ی خدا را می‌بیند. آدمی بود که تا آنجایی که در توان داشت، از بقیه دست‌گیری می‌کرد و چیزی از داشته‌هایش را برای کمک به مردم دریغ نمی‌کرد. مثلاً هر کسی در محل می‌خواست بار ببرد یا جابه‌جا شود، ماشین آقامجید بدون یک قران پول در اختیار آنها بود. مجید از این بزرگی‌ها زیاد داشت. خدا هم او را خرید. 🔹مجید که بزرگ شد و یک مقدار خودش را شناخت، به او گفتم مجید جان درست است که ما پدر و پسریم؛ اما فرض کن ما با هم رفیقیم و بیا با هم رفاقتی زندگی بکنیم. آقامجید این را متوجه شد که من چه گفته‌ام و دیگر ما با هم مثل دو تا رفیق بودیم. مثلاً ایشان من و مادرش را به اسم صدا می‌کرد و «بابا» یا «مامان» کمتر می‌گفت. ما تا این حد با مجید رفاقت می‌کردیم. من این کار را کردم که اگر کار خطایی کرد یا کار خوبی کرد، از ما قایم نکند و با ما راست و حسینی حرف بزند. به ایشان می‌گفتم، هر کاری هم که انجام داد هیچ مشکلی ندارد، حالا کار خوب است یا بد، جوان است دیگر. بیاید باهم راحت باشیم و صحبت‌هایمان را با همدیگر مطرح کنیم و من هم به او می‌گفتم آقا این کار برایش خوب است یا نیست یا مثلاً این کار را دیگر نکند. مثل دو تا رفیق مشورت و صحبت می‌کردیم. از این نظر مجید واقعاً با ما خیلی راحت بود و احترام فوق‌العاده‌ای هم برایمان می‌گذاشت. 🗓۳۰ آبان، انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر سه کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» 🔍متن کامل گفت‌وگو را بخوانید👇 khl.ink/f/58318