eitaa logo
شهید احمد مَشلَب
543 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
5 فایل
کانال کاملی از شهیدBMWسوار🚘 ‌‌‌‌‌ شھادت‌آن‌است‌که‌متفـاوت‌بھ‌آخر ‌برسے... وگرنھ‌مرگ‌ڪھ‌پایان‌همھ‌قصھ‌هاست:) ناشناس‌کانال: https://eitaa.com/joinchat/1896087742Ca3b8ef428a کپی؟!حلالت رفیق🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
امام کاظم علیه السلام: از ما نیست! شیعه ما نیست کسی که هر روز به حساب خود رسیدگی نکند(: 😍👏🏼
یڪ اَخـم مرتضے علے و خَتم غائلہ، اینگونہ شد خلاصہ‌ۍِ روز مباهلہ✨🕊 #قاسم_صرافان ۲روزتاعیدمباهله🎊 #روز_شمار_مباهله @moshleb1394
• مے‌گویندتقواازتخصص‌لازم‌تراست..! آن‌رامےپذیرم،امامےگویم: آنڪس‌ڪہ‌تخصص‌نداردوڪارےرامے پذیرد،‌بۍ‌تقواست🙂 [شهید دکتر چمران]
دررابطه‌بااعمال‌دیگران‌مےگفت: . به‌عیب‌های‌دیگران‌نگاه‌نڪن،به‌کارهای مثبت‌انهانگاه‌کن🙂✨
بسم الله الرحمن الرحیم چه کوتاهسٺ فاصله ظهر#غدیر تاظهر عاشورا روزبالارفتن دست علے (ع) تاروزبالارفتن سر حسین (ع) غدیرڪربلای عوام بود وڪربلاغدیرخواص درغدیر باآنکه بیعٺ گرفته شدجفاشد ودرڪربلاباآنکه بیعت برداشته شد وفاماند. سلام علیکم کم کم به فکر آماده کردن لباس مشکی هامون برای محرم باشیم موافقید ؟ #محرم
.: 💢#دهه‌هشتادی‌ها🌱 هم شهید می شوند 🔹پای دهه هشتادی هم به شهادت باز شد. شهید مدافع وطن محمدمهدی مرادی از سربازان مرزبانی مهران واقع در استان ایلام بیست و دوم فروردین ۹۹ در دگیری با سارقان مسلح در مناطق مرزی به شهات میرسد. 🔹او که یکی از بسیجیان پایگاه شهید مدنی کرمانشاه بود بتازگی به خدمت مقدس سربازی اعزام شده بود که در سن ۱۹ سالگی به شهادت رسید.
😂🤞 طلبه های جوان👳آمده بودند برای 👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜 مثلا میگفتند: چه رنگیه برادر؟!😐 شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال!😏 توکه بیدارشدی نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه کنند!😃😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه ها و راه افتادیم👞 •| و زاری!😭😢 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: دیگ چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی میکشید😫 یکی می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم 😂🤞 @moshleb1394
*‍‌داداش‌‌ابراهیم🦋 ✨ "همه جمع شده بودند. مسابقه حساس والیبال بین معلم مدرسه یعنی ابراهیم هادی ومنتخب دانش آموزان بود😅💫 وسط بازی توپ را نگه داشت ! صدای اذان می آمد😍 باصدای رسا اذان را گفت.🌱 بچه ها وضو گرفتند ودر حیاط مدرسه نماز جماعت برپا شد💕 آری☝️🏻 از مهم ترین علل ترقی ابراهیم،اقامه نماز اول وقت وجماعت بود.😇 حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وقوموا لله قانتین در انجام (به موقع وکامل)همه نماز ها و(بخصوص )نماز وسطی (=نماز ظهر)کوشا باشید و از روی خضوع واطاعت ،برای خدا به پا خیزید(بقره۲۳۸)" ☔️
شهادٺ یعنے مٺفاوٺ بہ آخر رسیدن وگرنہ مرگ پایان همہ قصہ هاست...[♥️] #شهادت... ‌‌‌‌@moshleb1394
. رفیق‌شبها‌تاڪی‌بیداری؟! شده‌یه‌شب‌واس‌خاطر‌خوندن‌نمازشب بیداربمونے؟ یانہ‌گفتےمستحبہ‌بیخیالش..💔 ولےیه‌سربه‌احادیث‌بزن تابفهمےنمازشب‌چہ‌نوریہ(:
✔️بچه ها حواستون باشه به صدای 😈شیطون😈 گوش ندین که دائم میگه ❌وقت هست ❌دیر نمیشه ❌هنوز فرصت داری 🌸🌸آقامون علی (ع) می فرمایند :فرصتها مثل ابر میگذره واگه فرصت رو از دست بدی بعد خیلی غصه می خوری ☁️😔☁️😔☁️☁️☁️ 🌃🌅پس امروز و فردا نکن ✔️یا علی بگو 🌟حفظ و قران رو شروع کن 🌼🌼🌼از همین امروز 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
[⛔️ ورود امام زمان ممنوع!!!] شوخی نبود که، شب عروسی بود! همان شبی که هزار شب نمی‌شود. همان شبی که همه به هم محرمند. همان شبی که وقتی عروس بله می‌گوید به تمامی مردان داخل تالار محرم می‌شود... همان شبی که فراموش می‌شود «عالَم محضر خداست». آهان یادم آمد! این تالار محضر خدا نیست. تا می‌توانید معصیت کنید! همان شبی که داماد هم آرایش می‌کند... همه و همه آمدند اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد، حق پدری دارد بر ما. مگر می‌شود او نباشد؟! عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود... به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: «ورود امام زمان ممنوع!!!» دورترها ایستاد و گفت: «دخترم عروسیت مبارک ولی... ای کاش کاری می‌کردی تا من هم می‌توانستم بیایم... مگر می‌شود شب عروسی دختر، پدر نیاید؟! من آمدم اما...» گوشه‌ای نشست و برای خوشبختی دخترش دعا کرد... چه ظالمانه یادمان می‌رود که هستی. ما که روزیمان را از سفرهٔ تو می‌بریم و می‌خوریم اما با شیطان می‌پریم و می‌گردیم... می‌دانم گناه هم که می‌کنیم باز دلت نمی‌آید نیمه‌شب در نماز دعایمان نکنی... اشتباه می‌کنند. این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مُد است، نه ساپورت‌های رنگارنگ، نه انواع شلوارهای پاره و مدل‌های موی غربی و نه روابط نامشروع و دزدی. این روزها فقط «درآوردن اشک مهدی فاطمه» مُد شده..